ترانه«احسان محسنی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

"آخه من چی خواسته بودم"

تن دریا که کبود شد

من و تو پیاده رفتیم

دست ساحل و گرفتیم

واسه اون ترانه گفتیم

تو ترانه رو نوشتی

رو شنا( شنها) شاید بمونه

موج اومد ترانت و برد

برا ماهیا بخونه

 

سر تو رو شونه هام بود

ساحل و بهونه کردی

دریا از چشم تو پر شد

باز من و دیوونه کردی

چشام و یه لحظه بستم

رو شنا دراز کشیدم

آخ چه کابوس بدی بود

مثل کولیا (کولی ها) پریدم

 

جای خالیه سر تو

روی بازوم من و ترسوند

مرغ دریایی تو گوشم

قصه ی رفتنت و خوند

 

نه تو بودی نه ترانه ات

من به موجا حمله کردم

آخه من چی خواسته بودم؟

بشینی دورت بگردم

 

تو چشای من همیشه

تن این دریا کبوده

تنها یادگاری از تو

بغض این ترانه بوده

--------------------------------------------------------------------------------

 "اسپرسو"

پشت چشای من در یه کافه‌اس

کافه ای که قدمت اون درازه

کافه جدید نیست آره پیره پیره

از خیلی قبل این ترانه بازه


رو سر در کافه نوشته اینجا

پاتوق آدمای خیلی خسته اس

واسه اونا که غصه رو می فهمن

برا اونا که دلاشون شکسته‌اس


تو کافه چندتا صندلی کهنه

که چوبشون از اشک و گریه پوکه

چرق چرق صدا میدن می شینی

صدای سازشون همیشه کوکه


عکسای رو دیوار کافه انگار

زل می زنن تو چشم تو می خندن

خب حق دارن بدجوری خنده داری

وقتی غما دست و پات و می بندن


تو منوی کافه که خیسه از اشک

اول نوشته شیک بی قراری

اما نه... این یکم برام شیرینه

اسپرسو با چاشنی غصه داری؟


پیتزای بدبختی و آه و ناله

با سس مخصوص... اشک سرخ و تازه

اینجا فقط وقتی که خوابی بسته

چشماتو وا کنی دوباره بازه


-----------------------------------------------------------------------

 

"شقیقه "


زل می زنی به من چشمات مرده نیس

لبهای گرگ تو تشنه اس نگو که نیس



زل می زنی به من؟آره منم ببین

آلوده و نجس یک تکه از زمین



بهتر ببین من و یه سایه ی کبود

این سرنوشت شوم تو طالعم نبود



آره من و ببین یه مرد در به در

صبرم این دفه جا مونده پشت در



جونم رسیده تا نزدیکیای لب

دستای خشم من می سوزه توی تب



دستای غرق خون دستای مضطرب

خیره-ان به صورت این مرد ملتهب



دستام قه قهه دستام هِق هـِقـه

دستام نه نه اون دستای سابقه



دیوونه پر تپش تب کرده بی پناه

تو بهت زایش این آخرین گناه



ترسیده طفلکی دستام گنگ و لال

خون خورده ام کثیف، مکروه با حلال؟

 



حرفای امشبم عینِ حقیقته

سیلی

تفنگ

خلاص

خون رو شقیقتـه

 

دیدگاه‌ها   

#2 احسان محسنی 1392-11-10 20:38
نقل قول:
سلام ترانه اول ضرب آهنگ خوبی داشت اما علائم نگارشی رعایت نشده بود که باعث بدفهمی مخاطب می شد
ترانه دوم کمی سنگین به نظر می رسه حساب کنید با این ریتم بخواهیم اهنگ بذاریم
ممنون میثم اسکندری عزیز که وقت گذاشتی ترانه دوم و سوم که گفتی سنگین هستن هردو روی ملودی نوشته شدن
#1 میثم اسکندری 1392-09-19 21:46
سلام ترانه اول ضرب آهنگ خوبی داشت اما علائم نگارشی رعایت نشده بود که باعث بدفهمی مخاطب می شد
ترانه دوم کمی سنگین به نظر می رسه حساب کنید با این ریتم بخواهیم اهنگ بذاریم

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692