ترانه «رضا رفیعی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

reza rafiei

من خام بودم که نفهمیدم

تو عشقمو جدی نمی گیری

می رم به زودی بی خداحافظ

می رم تو که بی من نمی میری

راحت شو از دست دلم اما

قلبت به احساسم بدهکاره

این عشق هرجوری شده می خواست

ما رو کنار هم نگه داره

قسمت همینه من نمونم تا

پای کسی که لایقت باشه

اونی که خوشبختت کنه یک عمر

توو آسمون زندگیت وا شه

قلبم گرفتار تو شد اما

احساس تو سرگرم بازی بود

پایان این راهی که می رفتیم

پایان خط های موازی بود

سهم من از بودن کنار تو

تنها نشستن زیر بارونه

تسکین احوال پریشونم

شب پرسه های توو خیابونه

می رم نمی دونی برای من

ویرونی این حادثه کم نیست

هیچ اتفاق خوب و شیرینی

جبران زخم عشق آدم نیست

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

شعر ترانه «رضا رفیعی»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692