راههای گفتن
دوست داشتیم از غم بگوییم
خاطرات و نامههایمان
از فقدان و ناله و اندوه پر بود
حتا اگر غمی نبود
از ماتم دست نمیکشیدیم
انگار حسرتِ جاذبهی چهرهی افسرده را
میخوردیم
بعد نتوانستیم کاری کنیم که غم بر ملا شود
خیلی چیزها بیخبر افول کرد:
کار نابود شد، عشقها از دست رفت، خانهها فروخته شد
ازدواجها گسست، دوستان جدا شدند
بلندپروازیها در سایهی نیازهای فوری رنگ باخت
کلمات در گلویمان
برای نقنقی جانانه صف کشیدند
غم مثلِ رودی بیپایان بود-
تنها جریانِ جاودانِ زندگی
بعد از گم کردنِ دیار و دست کشیدن از زبان
دیگر از غم نگفتیم
لبخند صورتمان را شاد میکرد
در تنگنای خودمان خیلی میخندیم
اوضاع خوب میشود
حتا دانههای تگرگ در مزارعِ توتفرنگی
ها جین، شاعر چینی (1956- ) /ترجمهی محمدرضا ربیعیان
دیدگاهها
نه، شعر مستقیما به انگلیسی گفته شده. ها جین شاعر به اصلاح زبانآوری نیست و حرفش رو راحت میزنه.
به رضوانی:
من تعداد سطرها رو حفظ کردم و به تقطیعش دست نزدم، وگرنه حق با شماست.
بلندپروازیها/
در سایهی نیازهای فوری رنگ باخت
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا