شعری از «دلشاد عبدالله»/ ترجمه‌ی «محمد طرغه»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 


میهمان

در آینه‌ی اتاقم

کسی به خود می‌نگرد

هرگز فردی چنین متین ندیده‌ام

سرخ و سپید

قدافراشته و پیشانی‌بلند

-مردی تمام-

در آینه‌ی اتاقم

چهره‌ی کسی پیداست

هرگز چشمانی چنین مهربان

لبانی این‌گونه نرم و نازک ندیده‌ام

گمان می‌کنم بار اول است که این‌جا می‌آید

پیش‌ترها شاید

فقط از شیشه‌ی پنجره به اتاقم نگریسته باشد

در آینه‌ی اتاقم

مرد ناشناسی به خود می‌نگرد

دوستی شرمگینانه به او زل زده

هرگز کسی این‌گونه شرم‌آلود به من خیره نگشته است

شاید بار اولی است

که به من سر می‌زند

چون او بیاید

یک‌بار می‌آید و دیگر همه‌چیز بدرود، تمام

 

Delshad Abdollah/ 1973-present

 

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692