• خانه
  • شعر
  • شعر ترجمه
  • چهار شعر از «مارکتا پروخاسکووا»/ ترجمه‌ی «علیرضا دولتشاهی» و «هومن عباسپور»

چهار شعر از «مارکتا پروخاسکووا»/ ترجمه‌ی «علیرضا دولتشاهی» و «هومن عباسپور»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

نور

گاه درد می‌آفریند

اما چندان مهم نیست

اگر پایان نابینایی را دلالت کند

عبور

روزها از پی هم

به‌آرامی

فرومی‌افتند

اما تنها

با تو

تا ابد

ادامه خواهند داشت

چنین است

چون کوچکم،

همه می‌پندارند

که روحی کوچک دارم

عشقی کوچک نیز

و تنها رنج‌های کوچکی را

و نه بر هیچ چیز حقی را

تنهایی

نزدیک‌ترین

نزدیکی جهان

Marketa Prochazkova/1963-present


 

 

دیدگاه‌ها   

#2 ليلي مسلمي 1391-06-11 05:52
با سلام به دوستان عزيز
انتخاب عالي
مفاهيم اشعار عالي
ترجمه روان
ولي چرا معلوم نيست اين متن شعر است؟؟؟

با سپاس
#1 شقایق نعمت پور 1391-06-08 05:48
معرکه بود!
ترجمهی بینظیری داشت
منتظر کار های بعدی شما هستیم....

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692