زیر سقف لاجوردی اطاقی است
شگفت انگیزبرای ما زندگان این دنیا
با نگاه به آن در قلبها، امید
وایمان، تولدی دوباره می یابد.
گوش دادن از زندانی ژرف:
همه چیزدر آن می درخشد.
نو و کهنه:هرزندگی بر سر راهش
خوشبختی را پی می گیرد،اشتیاقش
همان است که می خواهی باشد.
سرنوشت کور وکر بود:خویش را درخلوتی
محبوس کردم ، که یکی دیگری را
با نفرت وحقارت شکنجه می کرد.
چه کسی تو را ازبیرون آمدن و لذت بردن
از روشنی روزبا ما منع می کند؟
آه تو ، که خوب می دانی از دنیا تصوری زیبا بسازی
آیا تا بحال از خویش رنج برده ای؟
اوه خیلی ،فراسوی هر تصوری!