وارث خلوت گزیدهی جزیرهی ناتیلوس
هنوز سراسر زمستان را سر میکند در کلبهی اسپارتیاش.
گوسفندش بر فراز دریا میچرد هنوز.
پسرش اسقف است
کشاورزش نخستین فرد برگزیده در روستای ما؛
او پیرزن نحیفیست.
آرزو دارد
خلوت سلسله مراتبیّ عصر ملکه ویکتوریا را.
به چنگ میآورد
تمام ساختمانهای بد منظره را که دید ساحلش را کور کردهاند،
و میگذارد سقوط کنند.
فصل، بیمار است –
ما میلیونر تابستانمان را از دست میدهیم
کسی که به نظر میرسید از کاتالوگ «ال.ال. بین» بیرون پریدهست.
قایقِ نُه-گِرِهایش
به حراج گذاشتهشده از سوی مردان خرچنگی
تپه آبی را زنگ یک روباه سرخ میپوشاند
و حالا
آذینگرِ رویایی ما
مغازهاش را برای پاییز روشن میکند؛
تورش با چوب-پنبه ی نارنجی پر شده
پینهدوزش بر کرسی میلمد و سوراخ میکند؛
پول از کارش میگریزد
به دنبال ازدواج است.
شبی تاریک،
«فورد تودور» من از جمجمهی تپه میرفت بالا،
دنبال ماشینهای عشق بودم.
روشناییها بازمیگشتند،
کنار هم دراز میکشیدند
پهلو به پهلو
آن جا که طاقچههای قبرستان روی شهر ...
عقلم سر جاش نیست.
رادیوی ماشین دیگری بع بع میکند،
میشنوم: «عشق، آی عشق بیپروا...»
روح بیمارم در هر سلول خونی زار میزند
همچنان که دستم را روی گلوگاهش دارد
من خود جهنمم،
هیچکس نیست این جا–
مگر گند-راسوها
که در نور ماه
پی کمی غذا قدمرو میکنند بر کف پاها، بالای جاده ی اصلی
سفیدِ راهراه
چشمان ماه زدهی سرخِ آتشی
زیر گچ خشک و تیر منارهی کلیسای تثلیث
بر آنچه پیشتر رفتهایم میایستم
و هوای سرشار تنفس میکنم
گند-راسوی مادر، با ردیف تولههاش سطل آشغال را سر میکِشد
با کله ی تیغتیغی ظرف «خامه ی ترش» را سوراخ میکند
دم شترمرغیاش را میاندازد
و هیچ شلوغش نمیکند.
پانوشت:
رابرت لاول این شعر را به الیزابت بیشاپ شاعر(بیشاپ در انگلیسی به معنای اسقف است) تقدیم کردهاست.
1. ناتیلوس نام جزیرهای در ایالت مین آمریکا است.
2. اسپارتها سربازهای یونان باستان بودند.
3. ملکه بریتانیای کبیر(1877-1901)
4. ال.ال.بین شرکتی آمریکایی است که در سال 1912 توسط لئون لئونوود بین تاسیسشدهاست. آقای بین شکارچی و ماهیگیر بود. محصولات شرکت پوشاک و تجهیزات فعالیت خارج از خانه است.
5. قایق نه-گرهای، منظور سرعت قایق است.
6. فورد تودور یک مدل کلاسیک و قدیمی فورد.
7. ترانه ی از دههی 50 به نام عشق بیپروا: «حالا میبینی که عشق بیپروا چه میکنه.../کاری میکنه خودت رو و عزیزت رو بکُشی.»
8. شیطان: هر سو که پرواز کنم جهنم آنجاست؛ من خود جهنمم.(بهشت گمشده، میلتون)
9. خامهی ترش نوعی فرآوردهی لبنی است.
دیدگاهها
عالی بود
موفق باشید
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا