شعری از «لرد بایرن» مترجم «طاهره دولت پور لاکه»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

tahereh dolatpoor lakehبا ناز و متانت می خرامد او

به سان سپهر ستاره پوش و شب عریان ز ابر

 

آمیختست با رخ و چشم های او

تاریک و روشنی زیبا و ستبر

چنان به زیر انوار لطیف کرشمه می کند

که فلک را از فروغ روز دریغ می کند

سایه های سیاه و انوار کم فروغ

هیچ نمی کاهد از جمال بی مثال او

که پیچ و تاب خورده در گره گیسوی او

یا سبکبار ریخته بر رخ او

همان جا که هر اندیشه با متانت خود

می نماید جایگاه پاک و منزل مقبول خود

و بر آن گونه ها و ابروان و سیما

نشسته چه لطیف و آرام و دل نواز و شیوا

تبسمی که مغلوب می کند رنگ ها و شعله ها

که از روزهای نیکی که گذشت دارد قصه ها

خیالی که با آن چه گذشت در صلح است

قلبی که عشقش پاک و مقدس است.

دیدگاه‌ها   

#1 علی توکلی 1396-09-10 02:47
بسیار زیبا و دلنشین بود. برای مترجم آرزوی موفقیت روزافزون می‌کنم و امیدوارم شاهد ترجمه‌های دیگری نیز از ایشان باشیم.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

By Lord Byron

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692