ترجمه شعر The sun rising از «جان دان»/ مترجم «سمیه اوتاری نژاد»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

zzzzطلوع خورشید

ای ابله کهنسال بی دوام

 

ای سرکش بی مرام

چرا از میان پنجره ها می خوانی مارا

واز میان پرده ها می تازی مارا

این همه آزار بهر چیست؟

مگر این کار هرروزت نیست؟

دور شو، دست از گریبانمان بکش

ای خورشید یاغی سرکش

نزد کاهلان و عبوسان رو

به شکارچی پادشاه گوی

که در مسیر است پادشاه تا بشوید روی

به دهقانان ندا ده تا برچینند خوشه ها را

و انبار کنند توشه ها را

گردش ایام نبرد زیادم او را

عشق من جاودانه است به او

دیدگاه‌ها   

#1 یوسف نوری زاده 1397-09-10 09:27
سلام، خسته نباشید. لطفا در صورت امکان ادامه این شعر رو برام ارسال کنید. ممنون.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692