شعر آزاد«حسن آذري»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

شعر اول

 

در خانه‌ي مادري

   كنترل

  تنها دست پدر بود

 كه حيات وحش را دوست داشت

            اما

  پسرانش را رام بار مي‌آورد

 ودختران قبل از پخش اخبار

 باید در خانه جمع مي‌شدند 

از شبي كه كنترل از دستش افتاد

   كسي دلش نیامد

 تلويزيون را روشن كند و

 اخبار را سر وقت به منزل بیاورد...

 

 - شعر دوم

 

 

بالا می‌روم

 جنازه

 پایین می‌آیم

 جنازه

 کانال‌هایی دارد تلویزیون

 که خون می‌چرخاندشان

و تنها همسرم بلد است

 کنترل را از دستم بگیرد و

 جهان را شاد کند

 

شعر سوم

 

با من مردی هست

 که به این زودی‌ها

 از او با خبر نخواهد شد کسی.

 آپارتمانی هستم که درش

 با کلید كه نه!

 با لگد همسایه‌ها

        باز می‌شود

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692