شعری از «مرضیه (مریم) برمال»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

marzie barmal

درست در همین خواب ها

که بوته های تمشک

تپه را پنهان می کنند

که بوسه در دهان چه بگویم

در دهان داریم حرف می زنیم،گم می شود

گم می شود اصابت دلم به گلوله

زمستان می شود

در لوله های ملول و زنگ زده

از شرجی شورانگیز بندر

وقتی زاگرس

دامن تکانده از بوته های وحشی

در سماع تو

میان جمجمه ی شبانه ام

درست در همین زمستان

میان ترنم بوسه ها

پرم از تو

در هوای گل چیدن از خنکای ابر در زاگرس

بیا و حلول کن

در هوشیاری علف

در خواب لیلی

در چرت نیمروز مجنون در قرنی تازه

لب های مجنون را بردار

بریز در سگرمه های هندی پیشانی ات

لب های مجنون را بردار

در خواب لیلی بریز

بیا

بیا با بوسه در دهان ،چه بگویم؟!

بیا با سینه ای پر از:می خواهی ام آرام؟!

بیا

و حال ساده ی مرا بپرس.

#مرضیه(مریم)برمال

معشوق فرامرزی من

از صبح تیربارانم بگو

در آغوش تغزلی گرم

که فرو رفته در عمق نگاه

به یکی دانه ، گل صدایت را بریز

بریز در رعشه ی جنون

و بنوشانم

تا به مادگی گل

زنی تازه باشم

چهل ساله

در خیابان های پر زرق تن

به کشاکش عبور

از کشاله های عطر قهوه

که آرام

از مجرای گلویم پایین می رود

صدایت را ببخش به همین گل

همین مادگی که لانه کرده

در اوج زن بودنم

وقتی می دوی ام در صبحدم گندمزار...

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

شعری از «مرضیه برمال»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692