شعر سپید «عابدین پاپی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

"یک "

یک دم به خود می آیم

در مجله ی زندگی

کنار یک میمون نشسته اید

نشسته ایم کنار یک شیرکه

درمیدان انقلاب

بساطی را پهن کرده است

و قدرت پهلوانی اش را

به روباه ها نشان می دهد

آن سو

کاریکاتورِ عشق را در صفحه ی حوادث می بینم

طنابی در گردن اش

و در صبحی تاریک اعدام می شود!

یک دم در خود

می

ر

و

م

در روزنامه های صبح ایران

آنجا که

در کنار صفحه ی اندیشه نشسته اید

سیگاری در دست

و به اندیشه ی مارکس

به تئوری های کانت و دکارت

نظر دارید

و من

کنار همین اتوبان

در صفحه ی اجتماعی نشسته ام

کنار ترافیک سنگین همت

و دارم بوق های

تهران بزرگ را می شمارم

برج های بلند این شهر را

که در ارتفاع زندگی افتاده اند ...!

 

دیدگاه‌ها   

#2 عابدین پاپی 1397-08-04 20:30
با درود فراوان. از احساس خوبتان نسبت به مفاهیم سپاسمندم. بیش از پیش باینده و پاینده باشید.
#1 سلبي ناز رستمي 1395-07-06 15:11
سلام و درود بر استاد و منتقد تواناي كشورمان جناب آقاي پاپي بزرگوار
ممنونم بابت نقدتوانايتان بر كتاب حقير .از اشعارتان لذت برده و از نقد هايتان مي آموزم.
هميشه در پناه حق زنده و سالم بمانيد.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692