شعر كلاسيك «نگين افشاري»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

دنیا بدون تو پر از درد است، یک ماجرای تا ابد غمگین

گیج‌­ام ، بدون تو پر از حرفم، مثل هوای عصر فروردین

تو ماجرای تلخ یک قرنی، قرنی پر از غصه، پر از وحشت

قرنی که بی‌چشمان تو هرگز حتی ندارد لحظه‌­ای تسکین

دوری ولی در خاطرم هستی، رو نیمکت چوبی کنار من

گفتم برای دلخوشی من گاهی کمی نزدیک­تر بنشین

می­‌خواستیم شکل جدیدی از عاشق شدن در ناگهان باشیم

می­‌خواستیم حرف جدیدی هم در گفته­‌های این و آن باشیم

گفتی جهان شکل قشنگی نیست، وقتی شبیه دیگران هستیم

وقتی قراره روبروی درد، بی چشم باشیم، بی زبان باشیم

ما حس تردید پس از مرگیم، ما ماجرای ترس و تزویریم

پرواز معنی دارد آن لحظه که در سقوط از آسمان باشیم

رفتی و بعد از تو جهان ِ من ، تصویری از ترس و توهم شد

تقدیرمان این شد که دور از هم، در لحظه‌­های بی‌امان باشیم

دنیای من تنهاتر از قبل است‌، یک ماجرای تا ابد غمگین

دیگر ندارد هیچ وقت حرفی، حتی هوای عصر فروردین

تا می­‌خورم توی تنم هر دم، مثل درختی پیر و فرسوده

روی درخت خشک و بی‌ریشه‌، حتی هوا هم می­‌شود سنگین

بی‌تو خیابان آه دلگیر است‌، فرقی ندارد سبز یا قرمز

رد می­‌شوم اصلا حواسم نیست، به بوق‌های ممتد ماشین

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692