چشم وا کردن و یک جای زمان جان دادن!
معنی ِ عام تری را به خیابان دادن
بال وا کردن و از سایه ی شب رد شدن و
به همه ساختمان ها سر و سامان دادن
نون ِ در مغزِ قلم را به تنِ داد زدن
سر ِ زنجیر به یک آیه ی قرآن دادن
وقت ِ یک زندگی ِ راحت و آرام رسید
بعد ِ یک عمر کتک خوردن و تاوان دادن
بعد ِ چوبی شدن و گردن ِ خاک افتادن
حکم ِ رگ بار ِ مسلمان به مسلمان دادن.
نون دچار است به پایانش و راوی به خودش
مثل قیصر که دچار است به فرمان دادن
یا نویسنده ی محکوم به پایان دادن
یا نویسنده ی محکوم به پایان دادن
آدرس وبلاگ: astinetar.blogfa.com
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا