دو داستانک «گنج قیمتی؛ پشت پرده» نویسنده«اشفاق احمد» مترجم: سمیرا گیلانی

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

samira gilanii

گنج قیمتی

بیست­و­پنج سال پیش از روستا به شهر آمده بود و با دغل ­بازی مال ­و ­منال حسابی جمع کرده بود و حالا تصمیم گرفته بود به روستا برگردد و آنجا خانه ­ای سر به فلک کشیده بسازد و با آرامش زندگی کند، بزرگترین مرد روستا نامیده خواهد شد و تمام مردم به او احترام خواهند گذاشت.

به روستا برگشت و همراه او مکاری، فریب، دزدی و بی ­ایمانی و از این نوع بدیهایی نیز برگشت ولی آنجا وقتی پیش مردم ده ایمان، صداقت، عمل به قول، وفاداری و وظیفه­ شناسی و چنین گنجهای قیمتی را دید، با وجود این­که ثروتی حاصل از مکر و فریب همراهش بود، خود را در میان مردمی دل پاک و زلال مل آینه احساس کرد.

----------------------------

پشت پرده

بچه­ها در مدرسه ثبت ­نام نمی­کردند بنابراین معلمان مدرسه برای ثبت­نام بچه­ها به مناطق اطراف رفتند و به والدین و سر­پرستان پیشنهاد تعلیم زبان مادری به فرزندانشان کردند و در این میان پیشنهادات دیگری هم ارائه دادند. به علاوه در تعریف از مدرسه خود، زمین و آسمان را به هم آمیختند. والدین با دقت به حرف­های آنان گوش می­دادند. پدر یکی از بچه­ها جلو رفت و از آنها پرسید: «آقایان معلم! حالا که شما تو حرفاتون مدرستون رو بهترین مدرسه شهر معرفی کردین، حتما بچه­های خودتونم تو همین مدرسه مشغول تحصیلن؟!»

تمام معلم­ها ساکت شدند و از شرمندگی سر خم کردند چون تمام فرزندان آن­ها به جای تعلیم زبان مادری، مشغول تحصیل در مدارس مختلف انگلیسی زبان شهر بودند!!

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

دو داستانک: «گنج قیمتی؛ پشت پرده» نویسنده: اشفاق احمد مترجم: سمیرا گیلانی

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692