داستان «سیب» نویسنده «عمر سیف الدین» مترجم «پونه شاهی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

poonehh shahiii

عشق آتشین و سوزان و پر حرارت که بر وجود تاثیر گذاشته و مجروح می کند، بعد از طی دوران سوزاندن درمسیر درمان قرار می گیرد. آه هیچ می دانی که این بیماری و پریشانی فکر و خیال در عین حال که غم انگیز است چقدر شیرین است؟

ما هم با سوزان هنرمند جوان روزها و هفته و ماه ها و سال ها درست درهمین مسیر بودیم، بعد خسته و بیمار و بی تاب شدیم .

اول از همه تخت های مان و بعد اتاق های مان از هم جدا شد.

بعدا" تا دیر وقت در اتاق من بسر می بردیم. من معمولا" مشغول آماده کردن مطالب و مرتب کردن صورت مسئله هایی می شدم که فردا باید  در مدرسه به دانش آموزها ارائه  دهم و او مدام رمان های عاشقانه همراه با رابطه جنسی را مطالعه می کرد. با  این وجود از هم جدا نمی شدیم.

غم خاطرات سوزناک، برای ما آنقدر عزیز بود که  یک شبه رهایی از آن بدون عذاب وجدان غیرممکن بود  و امکان خطا کردن و گناه زیاد.

وعده های غذایی را رو در روی هم می خوردیم. اگر کسی ما را می دید برسر سفره ی صمیمی و ساده مان فکر می کرد دو بیگانه هستیم یا دو خواهر و برادری  که با هم  قهرند.  بله درست است عشق را ببند کشیده بودیم.  گویی روحمان را مفلوج کرده بود. درست در یک شب پاییزی درغذا خوری کوچک مان شام ساده ای را در سکون  فرو رفته در خانه می خوردیم. سیب سرخ بزرگی را از جامیوه ای برداشته و با چاقویم پوستش را می کندم. نمی دانم چطور شد، نگاهم به صورت سوزان افتاد. رفته رفته دماغ ظریف او گویی درازترشده بود، ابروهایش نازکتر و گردنش  باریک تر، چشم هایش بدون پلک زدن به صورت غریب و تند و تیزو آشفته ای به سیبی که پوست می کندم  زل زده بود.

بی اختیار پرسیدم: به چی اونجوری زل زدی عزیزم؟

گفت: هیچی

در اولین نگاه فقط متوجه مضطرب بودنش شدم. با  لیوان دم دستش شروع  به بازی کرد. من تازه داشتم سیب را پوست می کندم. دقایقی در سکوت و تردید گذشت. بعد با صدای عجیب و غریبی گفت :عزیزم این سیب  هیچی حسی رو به تو منتقل نمی کنه؟ تو رو یاد خاطره ای چیزی نمیندازه؟

دوباره به صورتش نگاه کردم، سرخ شده بود. با چشمان آبی خسته اش توی چشم هایم  دنبال جواب بود.

سیب... این چه حسی  را می توانست به من القاء کند؟ برای به یاد آوردن آن به گذشته رجوع کردم. تمام خاطرات بی اهمیت دوران کودکی از پس بیست و شش سال را در یک آن  از نظر گذراندم و فکر کردم. هیچ چیزی نبود. در طول عمرم حتی یک درخت سیب ندیده بودم. سوزان هنوز به چشم هایم نگاه می کرد. احساس کردم با مشکل مهمی مواجه ام سیبی را که پوست کنده بودم گاز زدم وبی اختیار گفتم :

بله تو قرن هفدهم  در کشور انگلستان تو گوشه باغچه ی خلوتی یک تک درخت سیب بود. یک روز زیر این درخت  سیب یک مرد متفکر و آشفته ای خوابیده بود. از بالای درخت سیبی به روی پاهای این مرد افتاد و یکباره مرد رو از خواب بیدار کرد. اون آدم  کسی بود که روی مبحث  توازن اجرام کپلر، فکر می کرد، همون نیوتن مشهور. سقوط سیب رو دید فکر کرد و پس از تحقیق وتفحص قانون جاذبه ی عمومی  رو کشف کرد. این هم اون چیز با ارزش و علمی که این سیب من رو یادش میندازه . حرفم را قطع کرد و گفت: داری چیکار می کنی؟ لطفا" ساکت شو...

چشم های آبی اش را که هر لحظه امکان گریستن را داشت کوچک کرد و ابروهایش را بالا انداخت.  متوجه شدم که به هم ریخته و ناراحتش  کرده ام. فقط نمی دانستم چرا به هم می ریخت. باید این را می پرسیدم. فرصت پرسیدن را به من نداد. چشم های آبی خسته اش را هرگز فراموش نمی کنم. با وضعیت غم انگیز و رقت باری به پوست های سیب کنده شده ی روی ظرفم زل زد و گفت:

_ بیچاره عشق. من فکر کردم سفره مادام عامد رو به یاد میاری که برای اولین بار همدیگه رو اونجا دیدیم و اون  سیبی که  بهم دادی. موقع دادن اون سیب خم شده بودی و اونقدربا هیجان تو گوشم پچ پچ می کردی که صدای آروم تپش قلبت رو می شنیدم. فکر کردم اون خاطره ی شیرین رو شاید به یاد بیاری ولی افسوس...

عمر سیف الدین نویسنده، سرباز، و معلم ترک بود. او از داستان نویسان برجسته ادبیات ترک و بنیانگذار نوشتن داستان کوتاه ترکی است. علاوه بر این او یکی از بنیانگذاران جنبش پان‌ترکیسم بود

تاریخ تولد : 11 مارس 1884؛ گونن؛ ترکیه 

Constainople vilayetتاریخ مرگ: 6مارس 1920

استانبول، ترکیه  Zincirlikuyu Cemeteryمحل دفن:

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692