گزارش همایش روز جهانی داستان کوتاه و مراسم تقدیر از فریبا وفی

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

به همت کانون فرهنگی چوک و همکاری کانون ادبیات ایران 26 بهمن ماه سال 1395 برابر با روز 14 فوریه همایش روز جهانی داستان و مراسم تقدیر از فریبا وفی برگزار شد. مائده مرتضوی مجری این برنامه بود که به حضار خوش آمد گفت و از مهدی رضایی دبیر کانون فرهنگی چوک دعوت کرد که جهت سخنرانی درباره فلسفه روز جهانی داستان و فضای عمومی ادبیات داستانی روز صحبت کند.

مهدی رضایی دبیرکانون فرهنگی چوک سخنرانی خود را چنین آغاز کرد:

مهدی رضایی دبیرکانون فرهنگی چوک و مائده مرتضوی دبیر بخش داستان و مجری این همایش


متن سخنرانی مهدی رضایی

فلسفه روز جهاني داستان كوتاه

داستان دانه انسان است، تا داستان هست این دانه سبز خواهد و سنگ را خواهد شکافت و به سوی تو سر برخواهد شد. با عرض سلام خدمت شما فرهیختگان گرامی. خرسندیم که برای چهارمین سال به یاری شما می‌توانیم در روز جهانی داستان گردهم آییم و از داستان و داستان‌نویسی بگوییم در حالی که در جای جای این کره خاکی نیز علاقمندان دیگر کشورها در چنین مراسمی مشغول به ادای دین خود به ادبیات داستانی هستند.

روز جهانی داستان کوتاه، دارای فلسفه خاصی است. بی جهت در چنین روزی برگزار نمی شود اما متعجبم که انجمن های بسیاری بدون در نظر گرفتن این فلسفه، روزجهانی داستان را با تفاوت زمانی بسیاری برگزار می کنند. وقتی روز خاصی برای چنین روزی در نظر گرفته می شود پس باید به آن روز احترام گذاشت و همزمان با دیگر انجمن ها و نویسندگان دیگر کشورهای جهان این روز را به هرنحوی گرامی داشت.


تلاش های بسیاری برای پیدا کردن فلسفه این روز صورت گرفت تا این که از طریق یک دوست مترجم ترکی استانبولی توانستم با بنیان گذار آن ارتباط برقرار کنم و چرایی و چگونگی آن را جویا شوم. بنیا‌ن‌گذار «روز جهانی داستان» «اُزجان کارابولوت özcan karabulut» می‌گوید: «روز جهانی داستان هر روز دیگری از سال هم می‌توانست باشد، اما چرا 14 فوریه را انتخاب کردیم؟ دوستان نویسنده روزهای دیگری را پیشنهاد کردند، ولی همان‌طور که «سعید فائیک Sait Faik» می‌گوید همه چیز با عشق آغاز می‌شود و ما معتقدیم عشق، زمانی معنا پیدا می‌کند که همه انسان‌ها را در بر بگیرد و به‌همین دلیل بعد از بحث و گفتگو با نویسندگان بسياري، تصمیم گرفتیم 14 فوریه، یعنی روز عشاق را روز جهانی داستان اعلام کنیم و تصمیم درستی هم بود چرا که همه ما نویسندگان عاشق داستان هستیم!

بنابراین این روز از سوی این نویسنده کانون نویسندگان ترکیه به عنوان روز جهانی داستان پیشنهاد شد و از سال 2002 شهرهای ازمیر، ازمیت، آنتالیا، چانکایا، اسکی شهیر ترکیه، قاضی ماهالوسو قبرس، لاهه، روتردام ، آمستردام هلند، کلن، وپرتال، مانهایم، فرانکفورت، آخن، دویسبورگ، وولفسبورگ و دارمشتاد آلمان و تهران برگزار شده و در شصت و نهمین کنگره جهانی کانون‌های نویسندگان سراسر دنیا که از 22 تا 27 نوامبر سال 2003 در شهر مکزیکوسیتی برگزار شده به عنوان یکی از تصمیمات کمیته ترجمه و حقوق زبان شناختی معرفی شده و مورد تصویب هیئت‌های نمایندگی کشورهای مختلف قرار گرفت. بدین ترتیب گامی مهمی در ثبت چهاردهم فوریه به عنوان روز جهانی داستان در تقویم فرهنگی یونسکو برداشته شد.

برگزاری گسترده مراسم روز جهانی داستان کوتاه، سکو و بستر مناسب داستان را فراهم می‌سازد و باعث می‌شود تا انسانها جذب داستان نویسی شوند و داستانهای خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. ادبیات داستانی معاصر به همان اندازه که محتاج ارتباط با ادبیات گذشته است به همان اندازه نیازمند ارتباط با ادبیات آینده است. ادبیات معاصر به همان اندازه که پل ارتباطی بین نسل‌های مختلف است پل ارتباطی بین ادبیات و زندگی نیز هست. ادبیات داستانی ما به همان اندازه که به رشد کمی نیاز دارد به رشد کیفی یعنی نقدنویسی نیز نیازمند است. داستان و داستان‌نویسی نیازمند رشد کیفی نقد و افزایش سطح آن است.


یکی دیگر از روزهایی که از سوی اهالی ادب و فرهنگ مغفول مانده است، روز جهانی ترجمه است. دو سال است که کانون فرهنگی چوک تلاش دارد همایش چنین روزی را هم برگزار کند که نبود امکانات حداقلی مانع از آن بوده اما به نمایندگی از کانون فرهنگی چوک این قول به اهالی فرهنگ و هنر داده می شود که برای سال آینده تمام تلاش خود را برای برگزار روز جهانی ترجمه نیز به کار بگیریم.   با تشکر از شما عزیزان.

و سپس فیلم کوتاه همسایه ها برنده جایزه اسکار سال 1952 به کارگردانی نورمن مک لارن به نمایش در آمد.


محمدرضا گودرزی و مائده مرتضوی

در ادامه مراسم، محمدرضا گودرزی به بحث در مورد داستان کوتاه و ویژگی های یک داستان سالم پرداخت و از تمایل ناشران برای چاپ رمان بیشتر نسبت به مجموعه داستان صحبت کرد. و هم چنین ابراز خوشنودی از این بابت که با وجود تمایل ناشر و مخاطبان به رمان تا داستان کوتاه، هم چنان نویسندگان به نگاشتن داستان کوتاه و مجموعه داستان مبادرت می ورزند و این جای بسی خوشحالیست.

بخش بخش بعدی برنامه، نمایش فیلم صدثانیه ای به کارگردانی زهرا هادی بود.



بخش دوم، مراسم تقدیر از «فریبا وفی»

مهدی رضایی دبیرکانون فرهنگی چوک درباره این بخش گفت:

با توجه به آن که کانون فرهنگی چوک، روز جهانی داستان را همراه با تقدیر از پیشکوتان عرصه ادبیات داستانی برگزار می کند، امسال با رای اکثریت اعضای شورای فرهنگی کانون مفتخریم که از سرکار خانم فریبا وفی نویسنده فعال و توانای کشورمان تقدیر می کنیم، و خوشحالیم که ایشان در جمع ما حضور دارند.

فریبا وفی در۱ بهمن ۱۳۴۱در تبریز به دنیا آمد. داستان‌نویسی را از سال‌های آغاز جوانی شروع کرد. اولین داستان جدی‌اش در سال ۱۳۶۷ در مجله آدینه چاپ شد و هشت سال بعد اولین مجموعه داستانش به چاپ رسید. در مجموع5 مجموعه داستان و۶ رمان منتشر شده به صورت کتاب و تعدادی داستان در نشریات متعدد ادبی، کارنامه ادبی او را تشکیل می‌دهد. تک داستان‌هایش به زبان‌های روسی، ژاپنی، عربی، سوئدی، ترکی وو رمان‌هایش به زبان انگلیسی‌، ایتالیایی، آلمانی‌، فرانسوی و نروژی وترجمه شده‌اند. فریبا وفی همچنین دیوان پروین اعتصامی را به نثر ساده برای نوجوانان بازنویسی کرده است. او دارای دو فرزند و از سال ۱۳۷۷ ساکن تهران است.

مجموعه داستان‌ها:

۱۳۷۵در عمق صحنه. نشر چشمه.، ۱۳۷۸حتی وقتی می‌خندیم. نشر مرکز.، ۱۳۸۷در راه ویلا. نشر چشمه.، ۱۳۸۹همه ی افق . نشر چشمه.، 1394- بی باد و بی پارو. نشر چشمه.

رمان‌ها:

۱۳۸۱پرنده من. نشر مرکز.، ۱۳۸۲ترلان. نشر مرکز.، ۱۳۸۴رویای تبت. نشر مرکز.، ۱۳۸۶رازی در کوچه‌ها. نشر مرکز.، ۱۳۸۹ماه کامل می شود . نشر مرکز، ۱۳۹۲- بعد از پایان . نشر مرکز.

جایزه‌ها:

برای رمان «پرنده من»

جایزه سومین دوره هوشنگ گلشیری/ جایزه دومین دوره جایزه ادبی یلدا/ تقدیر شده از بنیاد ادبی مهرگان

تقدیر شده از بنیاد ادبی اصفهان

رمان «ترلان»   تقدیر شده از بنیاد ادبی مهرگان

رمان «رویای تبت» برنده جایزه بنیاد هوشنگ گلشیری ۱۳۸۴

برنده‌ی لوح تقدیر هفتمین دوره­ی جایزه­ی ادبی مهرگان ادب ۱۳۸۵

مجموعه داستان«همه‌ی افق» برگزیده بهترین مجموعه داستان کتاب سال ۱۳۹۳تبریز

ترجمه‌‌های صورت گرفته از آثار ایشان:

رمان پرنده من به زبان های آلمانی ، انگلیسی، ایتالیایی، کردی سورانی و ترکی استانبولی ترجمه شده است‌.

رمان رازی در کوچه‌ها به زبان‌های فرانسه و نروژی ترجمه شده است.

رمان ترلان به آلمانی و رویای تبت به کردی سورانی ترجمه شده اند.

پس از معرفی آثار خانم وفی، خانم فریبا حاج دایی و خانم سپیده ابرآویز دیگر سخنرانان این مراسم بودند که درباره آثار خانم فریبا وفی صحبت کردند.


سپیده ابرآویز و فریبا حاج دایی

در ادامه مائده مرتضوی از فریبا وفی دعوت کرد تا با مخاطبانش به گفتگو بنشیند. وفی از روزهای نخستین نوشتن گفت و عطش نوشتن و وسوسه ای که هیچگاه او را رها نکرد. از چاپ اولین داستانش در مجله آدینه گفت و نگارش رمان پرمخاطب "پرنده من" و اینکه هیچ زمان گمان نمیکرده روزی مخاطبان بسیاری پیدا کند.
سپس پاسخگوی برخی سوالات حضار در مورد سبک و شیوه نوشتن شان بودند . معلم ۳۵ سال پیش ایشان نیز در جمع حضور داشت که به مراسم لطف دیگری بخشید.
بیشتر علاقه مندان حاضر در جلسه از هم ذات پنداری عمیقی که با کاراکترهای داستانی ایشان داشتند سخن گفتند و اذعان داشتند که با خواندن آثار وفی احساس میکنند  باپاره ای از زندگی و هویت پنهان مانده خود مواجه میشوند.

و در انتهای برنامه از سوی کانون فرهنگی چوک با حضور استاد قباد آذرآیین به پاس عمری تلاش در زمینه داستان نویسی، تقدیرنامه ای فریبا وفی اهدا شد و دیگر سخنرانان و عوامل این همایش،استاد محمدرضا گودرزی، فریبا حاج دایی، سپیده ابرآویز، زهرا هادی، مائده مرتضوی لوح یادبود دریافت کردند.

فریبا وفی، فریبا حاج دایی، سپیده ابرآویز، محمدرضا گودرزی، قباد آذرآیین،  مائده مرتضوی، مهدی رضایی


گزارش همایش روزجهانی داستان کوتاه و بزرگداشت «قباد آذرآیین» سال 94 اینجا

گزارش روز جهانی داستان و بزرگداشت جمال میرصادقی سال 92 اینجا

گزارش روز جهانی داستان سال 90 اینجا

دانلود فایل یادبود روزجهانی داستان کوتاه سال 94 اینجا

دانلود ياد بود روزجهاني داستان كوتاه سال 92 اینجا

دانلود فایل یادبود روزجهانی داستان کوتاه سال 90 اینجا

دانلود فایل یادبود جشن دهمین سال کانون فرهنگی چوک

کتاب خطاهای نویسندگی و تجربیات نویسندگی در نمایشگاه کتاب

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

مهدی رضایی نویسنده، محقق و مدرس داستان نویسی، از عرضه کتاب جدیدش در زمینه تحقیق نویسندگی در نمایشگاه کتاب خبر داد.
او دراین باره به خبرنگار ما گفت: پس از 5 سال تلاش توانستم این تحقیق را به سرانجام برسانم. این تحقیق شامل دو بخش کلی است. که بخش اول آن اختصاص دارد به هفتاد یادداشت درباره خطاهای نویسندگی و بخش دوم اختصاص دارد به تجربیات نویسندگی که شامل 15 مصاحبه با نویسندگان مطرح ایرانی همچون جمال میرصادقی، جواد مجابی، محمد محمدعلی، شهرنوش پارسی پور، احمد بیگدلی، علی عطاران، میترا الیاتی، احمد آرام، محمدرضا گودرزی، ژیلا تقی زاده، الهه منافی، احمد اکبرپور، حمید عبدالهیان، کامران محمدی و علیرضا محمودی ایرانمهر است.
رضایی در خاتمه گفت: این تحقیق از سوی انتشارات آرادمان با مدیریت علیرضا بهرامی منتشر و در غرفه این انتشارات به آدرس(A2 راهرو 1 غرفه 44) در دسترس علاقمندان است.


این کتاب، تحقیقی است که به عنوان اولین نمونه ایرانی ارائه می شود و در سطح جهان نیز مشابه آن بسیار کم است.

مهدی رضایی نویسنده، محقق و مدرس حوزه ادبیات داستانی در گفتگو با خبرنگار حوزه ادبیاتگروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛در رابطه با تحقیق خود که از سال 91 آغاز کرده است گفت: فکر می کنم سال 96 سال به نتیجه رسیدن این تلاش 5 ساله است. این تحقیقی است که به عنوان اولین نمونه ایرانی ارائه می شود و در سطح جهان نیز مشابه آن بسیار کم است.
 وی دراین‌باره افزود: این کتاب تحقیقی_ تالیفی شامل دو بخش است و بخش اول آن شامل 70 عنوان یادداشت است که درباره خطاهای نویسندگی نوشته شده است و بخش دوم شامل 15 مصاحبه از نویسندگان مطرح ایران است که بعضی از مصاحبه های این تحقیق بدون شک در آینده ادبیات داستانی ایران مثال زدنی خواهد شد. 
 رضایی در پایان گفت: این کتاب از سوی نشر آرادمان با مدیریت آقای علیرضا بهرامی منتشر خواهد شد و تلاش این است که کتاب در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شود.
 این نویسنده پیش از این رمان «چه کسی از دیوانه ها نمی ترسد؟»، رمان «روزگار فراموش شده» و مجموعه داستان « آواز گوسفندها» را روانه بازار نشر کرده و این چهارمین اثری است که از او منتشر می شود. این نویسنده مدت چهار سال است که همچنان رمان «من بن لادن را کشتم» را در دست نگارش دارد.

گزارش همایش روزجهانی داستان کوتاه و بزرگداشت «قباد آذرآیین»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

به گزارش روابط عمومی کانون فرهنگی چوک: همایش روز جهانی داستان کوتاه و بزرگداشت قباد آذرآیین 26 بهمن ماه در سالن اجتماعات کانون ادبیات ایران برگزار شد. مهدی رضایی، دبیر کانون فرهنگی چوک و دبیر این همایش، برنامه را چنین آغاز کرد:

به نام خداوند جان و خرد

داستان دانه انسان است، تا داستان هست این دانه سبز خواهد و سنگ را خواهد شکافت و به سوی تو سر برخواهد شد. با عرض سلام خدمت شما فرهیختگان گرامی.

خرسندیم که برای سومین سال به یاری شما می‌توانیم در روز جهانی داستان گردهم آییم و از داستان و داستان‌نویسی بگوییم در حالی که در جای جای این کره خاکی نیز علاقمندان دیگر کشورها در چنین مراسمی مشغول به ادای دین خود به ادبیات داستانی هستند. ناباکوف در کتاب درس هایی از ادبیات می گوید:

«ادبیات در آن روز زاده نشد که پسرکی فریاد می‌زد گرگ گرگ، از دره نئاندرتالی بیرون دوید و گرگ بزرگ خاکستری رنگی هم سر به دنبالش گذاشته بود؛ ادبیات آن روزی زاده شد که پسرکی فریاد زد گرگ آمد و هیچ گرگی پشت سرش نبود. این امر که بالاخره پسرک بیچاره چون خیلی دروغ می‌گفت خوراک حیوان وحشی واقعی شد، کاملاً تصادفی است. اما نکته مهم اینجاست. میان آن گرگ علفزار با گرگ آن داستان رابطه‌ای کم‌رنگ هست. آن خط رابط، آن منشور رنگ، هنر ادبیات است.

ادبیات یعنی ابداع، یعنی داستان، اگر داستانی را داستان واقعی بنامیم، هم به هنر توهین کرده‌ایم و هم به واقعیت. هر نویسنده بزرگی یک فریب دهنده بزرگ است، ولی آن متقلب اعظم، یعنی طبیعت هم چنین است. طبیعت همیشه فریب می‌دهد. از آن فریب ساده، تولید مثل گرفته تا توهم عظیم و پیچیدهی رنگهای محافظ پر پروانه‌ها یا پر پرندگان، در طبیعت نظام خارق‌العاده‌ای از افسون و فریب وجود دارد. نویسنده داستان فقط پا جای پای طبیعت می‌گذارد.

باز به سراغ جوانک پشمالوی سرزمین جنگلی برویم که فریاد گرگ، گرگ بر می‌آورد، می توانیم بگوییم که جادوی هنر در سایه گرگی بود که بی‌تردید او خلقش کرده بود، رویای گرگ او، بعد داستان حقه‌های او، داستان خوبی از کار درآمد. وقتی هم که از دنیا رفت داستانی که درباره‌اش می‌گفتند در تاریکی دورادور آتش به درس خوبی تبدیل شد. اما او جادوگر کوچک بود. خالق بود.»


پس از این مقدمه، فیلم کوتاهی به نمایش در آمد و در ادامه پیام اختصاصی «اوزجان قره بولوت» نویسنده و بنیانگذار «روز جهانی داستان کوتاه» پخش شد.

پیام اختصاصی آقای «اوزجان قره بولوت» به ادبیات دوستان ایرانی به مناسبت فرارسیدن 14 فوریه روز جهانی داستان، ترجمه: صابر مقدمی

دوستان و مشتاقان خوب ادبیات در ایران  

قبل از هر چیز اجازه می‌خواهم از فرصت استفاده کرده و چهاردهم فوریه روز جهانی داستان را به همه شما تبریک و شادباش عرض کنم و از شهر آنکارا احترام قلبی و علاقه صمیمانه‌ام را نثار شما کنم. حکایت نام‌گذاری چهارده فوریه به عنوان روز جهانی داستان را به صورت خلاصه خدمت شما عرض می کنم:

از اوایل دهه 80 اکثر نویسندگان معاصر اعتقاد داشتیم که نیاز به یک مجله ادبی داریم. در سال 1996 مجله ادبیات داستانی رویاها را منتشر کردیم. در یکی از پروژه‌های مجله رویاها موضوع برگزاری مراسم روزهای داستان آنکارا مطرح شد که در سال 1997 این مراسم را برای اولین بار برگزار کردیم و بعدها در شهرهای ازمیر، ازمیت، آنتالیا، چانکایا، اسکی شهیر ترکیه، قاضی ماهالوسو قبرس، لاهه، روتردام ، آمستردام هلند، کلن، وپرتال، مانهایم، فرانکفورت، آخن، دویسبورگ، وولفسبورگ و دارمشتاد آلمان برگزار شد.

در نیمه پایانی قرن بیستم انتشار پی در پی مجله‌های ادبیات داستانی موجب شد که جنب و جوش عجیبی در چاپ مجله داستان به وجود آید. علاوه بر این درکنار علاقه ناشران به چاپ کتابهای داستان، فضا و زمینه مناسبی برای انتشار ادبیات داستانی فراهم گردید. مجلات ادبیات داستانی رویاها، ایمگه، ادبیات داستانی دنیا، برای چهاردهم فوریه از سال 1996 تاکنون سهم به‌سزایی در نضج و شکل گیری ادبیات داستانی ترکیه داشته است. مراسم روزهای داستان به همراه ادبیات داستانی دنیا که از دل یکدیگر متولد شدند بتدریج با فعالیتهای سازمان یافته‌شان داستان را به عنوان یک ژانر ادبی از جغرافیای محلی به ملی و از ملی به جهانی تبدیل کرد و آن را به عنوان یکی از موضوعات مهم افکار عمومی ادبیات تبدیل کرده و باعث پویایی محیط‌های هنری و ادبی شهرهایمان شده است.

دوستان و مشتاقان گرامی ادبیات داستانی

ما در سال 2002 در آنکارا یک فرم ادبیات داستانی خلق کردیم و چهاردهم فوریه را به عنوان روز جهانی ادبیات داستانی نزد افکار عمومی ادبی و هنری روز معرفی کردیم و خواهان برگزاری مراسم بزرگداشت آن شدیم. پیشنهاد و نامگذاری این روز از سوی من ارائه شد، و کانون نویسندگان ترکیه به پیشنهاد من پاسخ مثبت داد. و چهارده فوریه از طرف هیئت تحریریه بسیاری از مجلات ادبیات داستانی به عنوان روز جهانی داستان مورد شناسایی قرار گرفته و از سال 2002 تاکنون در شهر آدانا و بسیاری از استانهای کشور مراسم بزرگداشت آن برگزار می‌شود.

علاوه بر این پروژه چهارده فوریه روز جهانی ادبیات داستانی به عنوان یکی از پروژه مورد قبول کانون نویسندگان ترکیه انتخاب گردید و در شصت و نهمین کنگره جهانی کانونهای نویسندگان سراسر دنیا که از 22 تا 27 نوامبر سال 2003 در شهر مکزیکوسیتی برگزار شده به عنوان یکی از تصمیمات کمیته ترجمه و حقوق زبان شناختی معرفی شده و مورد تصویب هیئت‌های نمایندگی کشورهای محتلف قرار گرفت. بدین ترتیب گامی مهمی در ثبت چهاردهم فوریه به عنوان روز جهانی داستان در تقویم فرهنگی یونسکو برداشته شد.

دوستان و مشتاقان گرامی ایرانی

ما با روزجهانی داستان نقش مهم داستان در ادبیات و زندگی را مورد تاکید قرار می‌دهیم. ما به تمام نویسندگان جوان و آثارشان اعم از محلی، ملی و جهانی بها می دهیم. ما به داستان به عنوان پلی بین نویسندگان فرهنگ‌ها و زبان‌های مختلف نگاه می کنیم. ما بر آنیم با داستان نقش سازنده ای در صلح، عشق و دوستی ایفاء کنیم.

البته برآنیم جایگاه ادبیات داستانی ترکیه را میان ادبیات داستانی دنیا تعیین کنیم. همانگونه که در بیانیه مجله ادبیات داستانی نیز به زبان آورده‌ایم ما با تاسی از جمله معروف نویسنده بزرگ ترکیه سعید فائق عباسی یانیک که می‌گوید همه چیز با دوست داشتن یک انسان شروع می‌شود می گوئیم که این مفهوم با مشارکت تمام انسانها و نویسندگان تحقق می‌یابد.

دوستان و مشتاقان گرامی

برگزاری گسترده مراسم بزرگداشت ادبیات داستانی و روز جهانی داستان سکو و بستر مناسب داستان را فراهم می‌سازد و باعث می‌شود تا انسانها جذب داستان نویسی شوند و داستانهای خود را با دیگران به اشتراک بگذارند باعث می‌شود محیط داستان دموکراتیزه شود. ادبیات داستانی معاصر به همان اندازه که محتاج ارتباط با ادبیات گذشته است به همان اندازه نیازمند ارتباط با ادبیات آینده است. ادبیات معاصر به همان اندازه که پل ارتباطی بین نسلهای مختلف است پل ارتباطی بین ادبیات و زندگی نیز هست. ادبیات داستانی ما به همان اندازه که به رشد کمی نیاز دارد به رشد کیفی یعنی نقدنویسی نیز نیازمند است. داستان و داستان نویسی نیازمند رشد کیفی نقد و افزایش سطح آن است. باید به نویسندگان جدید، جوان، قدیمی بهاء داد و سعی کنیم ابعاد جدیدشان را شناسایی کنیم.

در ماه فوریه سال 2016 چهاردهمین سال بزرگداشت روز جهانی داستان برگزار می‌شود. یعنی چهارده سال است که ما 14 فوریه را گرامی می‌داریم. از تمامی نویسندگان و داستان نویسانی که چهارده فوریه را به روزجهانی داستان تبدیل کردند تشکر می کنیم. از تمامی نویسندگان، داستان نویسان و ادبیات دوستان که به این مراسم آمده و از آن حمایت کرده و آن را ترویج نمودند صمیمانه تشکر میکنم. به امید دیدار داستانها و داستان نویسان در مراسم امروز، فردا و همیشه 14 فوریه روزجهانی داستان، مراتب احترام قلبی و علاقه صمیمانه‌ام را تقدیم شما ادبیات دوستان ایرانی می‌کنم.


برنامه بعدی سخنرانی محمدرضا گودرزی نویسنده و منتقد ادبیات داستانی کشورمان بود که درباره با ادبیات داستان کوتاه سخنرانی خود را ایراد کردند که مثل همیشه همراه با طنزگویی‌های مخصوص این نویسنده و منتقد، همراه بود.

برنامه بعدی قرائت پیام هایی از نویسندگان و فعالان ادبی بود که از کشورهای مصر، لبنان، مغرب، عراق و ترکیه به صورت اختصاصی برای همایش روز جهانی داستان کوتاه کانون فرهنگی چوک ارسال شده بود. این پیام‌ها از سوی حسین برکتی عضو شورای سیاست‌گزاری و دبیر بخش بین‌الملل کانون فرهنگی چوک خوانده شد.

پیام اختصاصی مصطفی بالعل به مناسبت روزجهانی داستان کوتاه / ترجمه: صابر مقدمي

دوستان ايراني سلام                                                                                                       

داستان آنگونه كه از هزارتوهاي قرون و هزاره‌هاي گذشته عبور كرده و همچون ميراث ارزشمندي به دست ما رسيده در سايه تلاش و كوشش مجدانه ما مي‌تواند مسير خود به سوي آيندگان را طي كرده و به دست آيندگان برسد. از اينكه در يك چنين روز مهم و ارزشمندي كه به نام روز داستان نامگذاري شده و به مدد كلمات در كنار شما هستم بي نهايت خوشحالم. عرض سلام و احترام خدمت شما عزیزانم كه دلتان براي داستان و داستان نويسي مي‌تپد احساس وصف ناپذيري است. نوشتن پیام براي روزي كه به نظر من سنت ارزشمند قصه نويسي در آن نهادينه شده، احساس بي‌ماننديست.

اگر آثار ادبيات كلاسيك ايران را كه هر كدام به تنهايي يك اثر كلاسيك جهاني به شمار مي رود به شمار نياوريم، تا چند سال پيش غير از بوف كور صادق هدايت و داستانهاي صمد بهرنگي هيچ آشنايي با داستان نويسي معاصرايران نداشتم. تا اينكه يكي از روزها به صورت اتفاقي با جوان سختكوشي به نام صابر مقدمي كه خودش را وقف ادبيات و ترجمه كرده بود آشنا شدم. در ظرف مدت كوتاهي اين مترجم دوست داشتني و ارزشمند به عضوي از خانواده‌ام تبديل شده و هنوز نمي‌دانم عشق و علاقه وافر او به ادبيات بود يا چيز ديگري كه به تمام معني كلمه، عليرغم اينكه وقتم پر بود، به خاطر او هم شده آستينها را بالا زدم.

و ايكاش اين كار را زودتر شروع مي‌كرديم! آيا غير از اين ميتوان راهي پيدا كرد كه بين اين دو ادبيات همسايه پل مستحكمي زد و پيوند و اتصال ناگسستني بين آنها ايجاد كرد؟ پس قلبها و قلمهاي من و صابر مقدمي يكي شد و شروع كرديم به ترجمه داستان هاي نويسندگان معاصر ايران و اين آثار ارزشمند را در يكي از مجلات معتبر داستان نويسي تركيه به نام ادبيات داستاني دنيا چاپ كرديم و در هر شماره اين مجله يكي از آثار داستان نويسان معاصر ايران را كه براي خوانندگان ترك ناشناخته بود معرفي مي‌كنيم. نويسندگاني همچون جلال آل احمد، عليرضا محمودي ايرانمهر، كامران محمدي، آذردخت بهرامي، محمد تقوي، سيامك گلشيري، مهرنوش مزارعي، بهنازعليپور گسكري، صابر مقدمي. بعد از مدت به اين فكر افتاديم كه بخشي به نام «بين خودمان بماند» كه حاوي يك گفتگوي صميمانه با نويسنده آن داستان بود بدان اضافه كنيم. كه اضافه كرديم. در اين قسمت با نويسنده درباره حال و هواي داستان و وضعيت كلي قصه‌نويسي معاصر ايران به بحث و تبادل نظر پرداخته مي‌شود. اين قسمت از مجله با استقبال شايان خواننده ترك روبرو شده و در ظرف مدت زمان كوتاهي توانسته تصوير ذهني خواننده ترك درباره ايران و ادبيات معاصرش را به كلي تغيير دهد.


پیام اختصاصی زهیر مطیری؛ مدیر شعبه اتحادیه بینالمللی حقوق هنرمندان، روزنامهنگاران وخبرنگاران، فرات اوسط در بابل

3 دسامبر 2016

باعث خوشبختی است که در مناسبت روز جهانی داستان کوتاه صحبتی داشته باشیم. بدین مناسبت، لازم است به اهمیت داستان کوتاه ومیزان تأثیر آن در فعالیت های ادبی واجتماعی اشاره گردد. چنان که ملاحظه می شود اقبال شدیدی نسبت به داستان کوتاه وجود دارد چرا که در آن خلاصه ای مفید از حادثه های اجتماعی، انسانی وسیاسی ارائه می گردد آن هم با استفاده از شیوه ای که از تعویق واطاله ماجراها همانطور که در بقیه داستان ها به وضوح دیده می شود، دوری می کند. بزرگداشت روزی متعلق به داستان کوتاه دلیل بر آگاهی انسانی از نقش مهم آن است. درود واحترام فراوان بنده را به مسؤولان برگزاری این مناسبت ادبی مهم ابلاغ کرده وهمچنین آرزوی موفقیت دائمی برای آنان مسئلت می نمایم.

زهیر مطیری؛ مدیر شعبه اتحادیه بین المللی حقوق هنرمندان، روزنامه نگاران وخبرنگاران، فرات اوسط در بابل


پیام اختصاصی دکتر علاجبار مشکور/ داستاننویس کشور مصر، 15 اکتبر 2016

در روزی که به نام روز جهانی داستان کوتاه نام گذاری شده است؛ با یک داستان کوتاه در کنار شما خواهم بود و از هر گونه اضافه گویی و ... دوری می کنم که داستان خود معرف داستان است.

علیرغم داشتن همه ی حواس ها اما او هرگز احساس مالکیت بر آن ها را ندارد... همچنان دستان رویاهای خود را می گیرد... وبا صدایی بغض آلود تکرار می کند: مگر فراتر از سقوط چه هست؟؟.... رویاها از او سبقت می گیرند.... وشب از او عقب می افتد... صدای ضرب قطره های باران روی شیشه پنجره اش را شنید... در را باز کرد تا بیرون آید وبه خود وعده رقص آخر با باران را داد... اما او ناگاه متوجه شد که آسمان صاف است!!


پیام اختصاصی وسن الجبوري، رئیس اتحادیه بینالمللی حقوق هنرمندان، روزنامه نگاران وخبرنگاران؛ بغداد، 11 ژون 2016

باسمه تعالی...

در زمانی که مشکلات مادی واقتصادی وجنگ های سرد وقطع رابطه ها تمام جهان را فرا گرفته اند. دو وطن ما، عراق وایران، در ساختن بهترین روابط برادرانه پیش می روند. 

حسین برکتی عضو شورای فرهنگی و امور بین‌الملل کانون فرهنگی چوک درحال قرائت پیام نویسندگان و فعالان ادبی- فرهنگی کشورهای دیگر

چرا که از گذشته دیرین، قصه هایی بین دو کشور از شخصیت هایی که ارتباط شبه اسطوره ای بین آنان سرشار از عشق وعزت متقابل است، ما را با هم مرتبط می سازد.

حتی در زمان جنگ میان دو کشور، و با وجود ترس از حکومتی ستمگر که از تفکر واندیشه می هراسید، آن قصه ها نه در کتاب ها بلکه بر زبان ها، داستان سرایی می شدند. پس آن قصه ها سرچشمه عشق وسرچشمه اندیشه وسازندگی است، واغراق نمی کنیم اگر بگوییم که در قلب هر فردی از ما قصه ای وجود دارد که به او ساختن زندگی وآینده مشترک خودمان را الهام کرده است. پس بیاییم همه قصه ای رسا وهدفمند برای ساختن روابطی محبت آمیز وسرشار از احترام طرف مقابل ودفاع از او بگوییم.خوشا همسایه ای چون شما.

از خداوند متعال مسئلت می نمایم که ما وشما وهمه را در عشق او وعشق وطن متحد سازد تا قصه ای جدید بسازیم که به همگان نشان دهد که،علیرغم نقشه جغرافیایی، ما یکی هستیم ودل هایمان یکی است و علی رغم آنچکه نقشه می کشند. امید است که سرمشقی باشیم برای دیگران در قصه ای که نقیض ها را با عشق واحترام وایستادگی متحد ساخته است. خداوند به شما برکت دهد وما را با شما در خیر گرد هم آورد.

واین قصه ایست که جز با عشق پایان نمی پذیرد.


بیانیه نویسنده بزرگ معاصر ترکیه مصطفی بالعل به مناسبت روز جهانی داستان،مترجم: صابر مقدمی

داستان صدای زندگیست.

بشر که از آغاز خلقتش تا به امروز همیشه سعی داشته معمای زندگی و مرگ را به حکمت خویش بگشاید، مسافر همیشگی دنیای درون و بیرون خویش است. از زندگی سئوال می‌کند و سعی می‌کند با علامات، خطوط، صدا و واژه‌ها پاسخی برای آنها بیابد. بدین ترتیب، داستان این جزء جدایی ناپذیر زندگی بشر از میان سایر انواع ادبی بدنیا آمد.

داستان که ریشه آن به اعصار کهن بر می‌گردد در مرز بین دنیای خیال و واقعیت پرسه می‌زند و هستی انسان را در برابر هستی همه موجودات جاندار و بی‌جان قرار می‌دهد.

داستان صدای زندگیست، صدایی که گاهی خشمگین، گاهی خندان، گاهی گریان و گاهی غضب آلود است، اما همیشه سخن می‌گوید، نجواکنان و یا با غریو فریاد بدین ترتیب، داستان صدای زندگی را به گوش انسانی که در بحبوحه شتاب‌های روزمره ظرایف زندگی را نادیده می گیرد، می‌رساند. از یک طرف ارزش‌های از دست رفته انسانی را به او گوشزد کرده و از طرف دیگر تخم حسرت یک زندگی زیبا را در ذهن و قلب او می‌کارد.

هر لحظه در میان ما، در برابر ما و در کنار ماست. برای دیدن داستان کافی‌ست به سیمای یکی از دوستانمان یا روشنایی و تاریکی درون چشم‌های عابری که از پیاده‌رو می‌گذرد خیره شویم.

داستان، پرده از روی اسرار پنهان بر می‌دارد. بیشتر اوقات بدون اینکه متوجه شویم با ماست اما چون در اعماق است همگان قادر به مشاهده آن نیستند. داستان ارزشی‌ است که به کمک تیغ جراحی داستان‌نویس در معرض دید ما قرار می‌گیرد. هر انسان داستانی دارد. با کمی اغماض می‌توان گفت هر شیئی داستانی برای خودش دارد. بشر تا آخرین نفسش داستانی دارد. حتی بعد از مرگ نیز داستانش ادامه دارد. داستان بعضی از انسان‌ها کوتاه، بعضی دیگر بلند و بعضی دیگر تا ابد ادامه دارد.

بشر گاهی روایت کننده و گاهی روایت شونده است و گاهی هم عصاره اصلی فعل روایت بوده و از بدو تولد همیشه همدوش داستان است. با داستان حشر و نشر دارد. خلاصه داستان یک ژانر مورد علاقه انسان است. داستان و انسان عناصر جدایی ناپذیر یک کل هستند. انسان به داستان هستی میبخشد و داستان نیز دایره هستی انسان را گسترش می‌دهد. هدفش انسان است. خوشبختی اوست، فراهم ساختن یک زندگی توام با صلح و آرامش برای اوست.

داستان یک ژانر کهنه نشدنی است. در میان پهنه و پویایی زندگی، هستی خود را ادامه داده و خودش را نو می‌کند. به خواننده‌اش در هر بار خواندن تجربیات تازه‌ای می‌بخشد و بدین ترتیب به خواننده امکان می‌دهد تصویر خود در آینه ابدیت را تماشا کرده با خودش در ابدیت قدم بزند. داستان منعکس کننده ظرائف هنر زندگی‌ست، به امید روزهایی که در هیچ کجای دنیا به داستان که صدای زندگی‌ست به چشم فرزند ناتنی نگاه نشود.

و پس از قرائت این پیام ها فیلم کوتاه دیگری به نمایش درآمد و سپس بخش دوم این همایش آغاز شد.


گزارش بزرگداشت «قباد آذرآیین» در همایش «روز جهانی داستان کوتاه»

مهدی رضایی، بخش دوم این همایش را که به بزرگداشت نویسنده پیشکسوت ایرانی اختصاص داشت، چنین آغاز کرد. و بخش دوم همایش روز جهانی داستان اختصاص دارد به بزرگداشت نویسنده پیشکسوت کشورمان استاد قبادآذرآیین. نویسنده ای از دیار مسجد سلیمان، با موهایی سپید شده در این عرصه سخت و نفس گیر. قباد آذرآیین متولد فروردین ماهسال 1327 است. تا به حال آثار متعددی از وی منتشر شده است.آثار: «پسری آن سوی پل».«راه که بیفتیم ترسمان می‌ریزد» «حضور» مجموعه داستان، «شراره‌ی بلند» تک داستان"‌ظهر تابستان" از این مجموعه، برنده جایزه‌ی گلشیری شد/ «هجوم آفتاب» (تقدیر شده در جایزه‌ی مهرگان ادب/ کتاب فصل/ نامزد جایزه‌ی جلال و کتاب سال . «چه سینما رفتنی داشتی یدو» (مجموعه داستان) نشر افکار، «عقرب‌ها را زنده بگیر» (رمان) نشر افراز، «من.... مهتاب صبوری»(رمان) (نشر روزنه)/ مجموعه داستان «داستان من نوشته شد» نشر ثالث مجموعه داستان «از باران تا قافله سالار» توسط نشر قطره.

در ادامه خلاصه ای از گفته ها و تجربیات این نویسنده پیشکسوت را که در قالب مصاحبه ای برای کتاب تجربیات نویسندگی و خطاهای نویسندگی گردآوری کرده ام را می شنوید.

وی اولین داستانش را در شانزده سالگی نوشته و می گوید نوشتن بهانه نمی‌خواهد. ذوق نوشتن که داشته باشی نمی‌توانی ننویسی. قبل از کتاب‌ها، این مردم و دردهایشان هستند که انگیزه‌ی نوشتن را برای یک قلمزن فراهم می‌کنند. کتاب‌ها برای این انگیزه‌ها، جهت مشخص می‌کنند.

هرچه متاثرم بکند، مشغله ودغدغه ی فکری من می‌شود و می‌نشاندم پشت میز کارم. ایده را از زندگی، دردها و دلخوشی های مردم دور و برم و تجربه‌ی زیستی خودم می‌گیرم. این که از انعقاد نطفه تا تولد اثر چه روندی طی می‌شود، واضح است. سوژه- اگر زورش بر من بچربد بلافاصله مرا پشت میز کارم می نشاند و وادارم می‌کند که بنویسمش اما اگرحس کنم اثر دندان گیری ازش بیرون نمی‌آید یا این که خودم نمی‌توانم از پس از قوه به فعل درآوردنش برآیم با احتیاط به سراغش می‌روم که طبعن نوشتنش بیشتر طول می‌کشد.

نویسنده بدون تجربه زیستی چگونه می‌تواند کلمه ای بر کاغذ بیاورد؟ من از چیزهایی می‌نویسم که آن‌ها را زیسته‌ام. تجربه نشان داده که نوشتنی که بی تجربه زیستی قلمی شده، بی مایه فطیر است و به قول معروف جوهر قلمش خشک نشده فراموش می‌شود.


پس از این مقدمه، مهدی رضایی از محسن فرجی جهت ایراد سخنرانی درباره قباد آذرآیین دعوت کرد.

سخنرانی «محسن فرجی» در روز جهانی داستان کوتاه درباره قباد آذرآیین

من گریزی می‌زنم به آثار آقای قباد آذر‌آیین و چیزی که در آثار او مهم است، همان خطاب غیر اندرزی و غیر آموزشی است. یعنی آذر‌آیین قصد ندارد در نوشتن داستان، الزاما پیامی بدهد، این در داستان‌نویسی اهمیت زیادی دارد. این را نباید فراموش کرد که آقای آذرآیین در دوره‌ای شروع به نوشتن کرده که سیاست در آن دوره اهمیت بیشتری داشته، به خصوص که او نویسنده ای از خطه جنوب است و ادبیات کارگری و سیاسی در آن زمان نمود بیشتری داشت اما آذرآیین در داستان‌هایش فراتر از این خط کشی‌ها حرکت کرده. به نظرم خواندن آثار ایشان، تجربه لذت‌بخشی است و به این لذت‌بخشی من تاکید دارم. چون به نظر من اولین چیزی که از داستان توقع داریم لذت بخشیدن به مخاطب است که این اصل رعایت شده که البته این مسئله خالی از معنا نیست. نکته دوم اینکه آقای آذرآیین برای نسل جدیدتر داستان‌نویسان بدون اینکه خطابه‌ای صادر کرده باشد، پیامی دارد. او را با این پیرانه سری البته با دلی جوان، همچنان نویسنده‌ای می‌دانیم که بازیگوشی و شیطنت‌ورزی در داستان دارد و به ما نسل جدید داستان نویسی هستیم، می‌گوید که نباید راه‌های رفته شده و قوانین و قواعد عرف را رعایت کرد بلکه می‌توان تجربه‌ورزی کرد و ما این‌ها را در داستان‌های او به عینه می‌بینیم. البته به‌نظرم اگر این تجربه‌ورزی با چاشنی طنز بیشتری همراه بود، می‌توانست آقای آذرآیین نمونه وطنی نویسندگانی مثل بارتلمی یا براتیگان باشد. هرچند که می‌تواند این مسئله در آثار بعدی ایشان نمودار شود. در پایان هم دوست دارم یادی بکنم از آقای فتح‌الله بی‌نیاز که خیلی جایش خالی است. او زحمات زیادی در حوزه نقد و نوشتن داستان کوتاه کشید و چقدر در تشویق نویسندگان جوان به انتشار اثر و هول دادن آن‌ها به سمت نوشتن، تلاش کرد. نکته آخر را می‌خواهم به خطاب به آقای آذرآیین بگویم که خیلی سپاسگزاریم که با داستان های کوتاه خودتان این دنیا را برای ما قابل تحمل‌تر کرده‌اید.


سخنرانی «کاوه فولادی‌نسب» در روز جهانی داستان کوتاه درباره قباد آذرآیین

آقای آذر‌آیین یکی خونگرم‌ترین و صمیمی‌ترین دوستان من در حوزه ادبیات داستانی است. آدمی که انقدر زلال و خالص است که وقتی با او مشورت می‌کنی و یا نظر می‌خواهی بدون آنکه ملاحظاتی را خارج از متن منظور بکند و بدون آنکه فکر کند به خاطر صراحتش آدم را دلخور می‌کند، همیشه صداقت را اهم بر همه ملاحظات دیگر می‌داند و از این حیث خیلی خوشحالم که امروز قرار است درباره ایشان صحبت کنم.

برای مردی با موی سپید و دل روشن

قباد آذرآیین نویسنده‌ای است از مکتب جنوب؛ از همان‌ها که آفتابِ تند آثارشان چشم آدم را خیره می‌کند و نگاه مردمان‌شان نافذ است. او نماینده‌ی یکی از تأثیرگذارترین نحله‌های ادبیات بومی این مملکت است که امروز این‌جا نشسته، و من چه مفتخرم که دارم درباره‌ی چون اویی با شما حرف می‌زنم. خدمت بزرگ نویسنده‌هایی چون آذرآیین به فرهنگ، هنر و ادبیات این سرزمین، به‌ویژه آن‌جاست که گیر غوغاسالاری سیاست‌مداران و سرمایه‌سالاران نمی‌افتند و توسط غول مرکزگرایی بلعیده نمی‌شوند و ادبیاتی بومی خلق می‌کنند که مستقل از جریان یا جریان‌های ادبی پایتخت راه خودش را می‌رود و جهان ویژه‌ی خودش را خلق می‌کند -جهان اسرارآمیز ویژه‌ی خودش را- و رنگ و بو و طعم خاص خودش را دارد. این که در سرزمینی با این همه گرایش به تمرکزگرایی -در همه‌ی سطوح- نویسنده‌ای اسیر سلطه‌ی جریان‌های غالب و -خواه‌ناخواه- سلطه‌جوی پایتخت نشود و فرهنگ و زیست بومی بخشی از مردمان این سرزمین بزرگ را مکتوب، دراماتیزه و -فراتر از این‌ها- مستند کند، کار بزرگی است که از نفْس‌ها و دل‌های بزرگ برمیآید. آذرآیین -گرچه سال‌هاست در پایتخت زندگی می‌کند- مضاف‌الیه جریان‌های ادبی پایتخت نشده، هویتی مستقل دارد و نویسنده‌ای است مستقل. مستقل که می‌گویم، مفهومی چندوجهی را در نظر دارم. شمه‌ای -شمه‌ای به‌یادماندنی- از این استقلال را همه‌مان در آن سال تلخ 88 دیدیم. او نامزد جایزه‌ی دولتی جلال آل‌احمد شد؛ آن‌هم در دولتی که تا بیخ خرخره دچار بحران مشروعیت بود. آذرآیین استقلال و آبرویش را قمار نکرد و بلافاصله از جایزه کناره گرفت. شمه‌ی دیگر استقلال او در مواجهه‌اش با مفاهیم عدالت و آزادی است و زاویه‌ای که با ایدئولوژی‌های چپ و راست دارد. رئالیسم اجتماعی آذرآیین، رئالیسم اجتماعی است (Social Realism) نه رئالیسم سوسیالیستی (Socialist Realism). این چه معنا دارد؟ نشانِ این است که آذرآیین در بند ایدوئولوژی نیست. او انسان و هستی‌اش را در کانون توجه داستان‌هایش قرار می‌دهد و از این رهگذر است که جهان داستانی خودش را ساخته و پرداخته می‌کند. استقلال او از رنگ‌های دلبرانه و نیرنگ‌های سیاست‌بازانه این‌جا هم خودنمایی می‌کند. و همین رهیدگی از ایدئولوژی و به مسلخ نبردن داستان در پای این ایسم و آن ایست، کاری می‌کند که داستان‌های آذرآیین و عدالت‌خواهی و آزادی‌طلبی‌شان، کیفیتی فرازمانی پیدا کنند و تاریخ‌مصرف برندارند. تاریخ ادبیات مدرن ایران‌زمین کم ندارد آثاری را که در خدمت ایدئولوژی‌های چپ و راست نوشته شده‌اند و گاه در زمانه‌ی خودشان هم سروصدایی به پا کرده‌اند و حتا منشأ بحث و فحص هم قرار گرفته‌اند، اما امروز نه اثری ازشان هست و نه خبری. داستان خود -به وقتش- قاضی نفوذناپذیر و جلاد سنگدلی است؛ و حواسش هست کی دارد به حریمش تجاوز می‌کند و از آن استفاده‌ی ابزاری می‌کند و آن را «صرفاً» پوششی قرار می‌دهد برای افاضات ایدئولوژیک. داستان برای چنین کسی مجازات سختی در نظر می‌گیرد: گم شدن در تاریخ. محو شدن در زمان. و این برای هنرمند یعنی، نیست و نابود شدن. همین داستان اما -به وقتش- چنان مهربان و قدرشناس است که گویی مهربان‌تر و قدرشناس‌تر از او کسی در این عالم نیست. کافی است شأنش را حفظ کنی، حرمتش را رعایت کنی، به حریمش تجاوز نکنی، و جوهر داستان و داستان‌گویی را ارج نهی، تا داستان هم در مجلسی چنین باشکوه تو را مورد تقدیر قرار دهد و یادت بیاورد که حواسش هست عمرت را پایش ریخته‌ای.

بیشتر از این وقت‌تان را نمی‌گیرم. بیایید سرپا بایستیم و برای قباد آذرآیین عزیز کف بزنیم.


و در آخر قباد آذرآیین سخنی کوتاه ایراد کرده و گفتند:

با سلام و تبریک به مناسبت روز جهانی داستان کوتاه. قبل از هرچیز تشکر می کنم از گروه کانون فرهنگی چوک و جناب آقای مهدی رضایی که این فرصت را در اختیار بنده قرار دادند تا در این روز گرامی در خدمت شما باشم.

سنت بسیار خوبی است که اگر سراغ کسی می‌خواهیم برویم و یادی از او بکنیم در هنگامی صورت بگیرد که درمیان ماست و امیدوارم این سنت و روش ادامه‌دار، باشد. در واقع ما یادنامه‌ها را تبدیل کنیم به زنده‌یادنامه. یعنی زمانی که آن شخص در میان ماست. بیشتر از این وقت‌تان را نمی‌گیرم و امروز داستانی از مجموعه داستان «چه سینما رفتنی داشتی یدو؟» می خوانم که از سوی نشر افکار و زیر نظر آقای محسن فرجی منتشر شد.

و ایشان داستان «ضیافتی برای مردگان» را برای حضار خواندند. در ادامه برنامه از عوامل برگزاری این مراسم با تقدیم تقدیر‌نامه و هدیه قدردانی شد و جناب آقای محمود حسینی‌زاد نویسنده و مترجم پیشکسوت کشورمان در آخر برنامه جهت اهدا تقدیرنامه و هدایای آقای قبادآذرآیین به روی سن تشریف آوردند.


بیانیه کانون فرهنگی چوک به مناسبت روز جهانی داستان کوتاه

کانون فرهنگی چوک ضمن بزرگداشت روز جهانی داستان کوتاه اعلام می کند با توجه به گسترش و رشد و توسعه ادبیات داستان کوتاه درایران و جهان و همچنین تاثیرگزاری بر قشرمخاطب امروز که با توجه به دغدغه‌های دنیای مدرن مجال و فرصت مطالعه را پیدا نمی کند، می تواند درکمترین زمان فراغت خود و با خواندن یکی از داستان های کوتاه با دنیایی از مفاهیم و فرهنگ‌ها آشنا شوند.

کانون فرهنگی چوک در تلاش است تا در سال‌های پیش رو، این همایش را با حضور پررنگ‌تر دیگر نویسندگان دیگر کشورها برگزار نماید و از همه فعالان عرصه فرهنگی تقاضا دارد پیشنهادهای خود را به ما ارائه دهند. به آن امید که بتوانیم امکان تحقق یافتن آرمان های توسعه فرهنگی و هنری این مرزو بوم را فراهم آوريم. درادامه، برگزار کنندگان این همایش برخی اهداف و پیشنهادات خود را اعلام می دارند.

پیشنهادات:

1- تشکیل انجمن صنفی نویسندگان

2-ایجاد برنامه مستقل رادیویی و تلوزیونی به صورت هفتگی درزمینه ادبیات داستان کوتاه.

3- ثبت ایده ها و طرح های داستانی نویسندگان توسط وزارت محترم ارشاد درقالب طرح حمایت از ایده.

4- اعطای وام برای انتشار اولین اثرنویسنده.

اهداف برگزاری این همایش:

1- ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی

2- ایجاد ارتباط بهتر و بیشتر بین نویسندگان ایران و جهان.

3-آشنایی با کانون ها و انجمن ها و تشکلات ادبی در سایرنقاط کشور و جهان.

4- تقدیر و بزرگداشت نویسندگان پیشکسوت.


                 اهدای تقدیر نامه و هدایای کانون فرهنگی چوک به استاد «قباد آذرآیین» توسط استاد «محمود حسینی‌زاد»

 

 

 

عکس ها از نیاز واحدی و کاوه آذرآیین و با تشکر از سیروس عمومیان فیلمبردار همایش

گزارش روز جهانی داستان و بزرگداشت جمال میرصادقی سال 92 اینجا

گزارش روز جهانی داستان سال 90 اینجا

دانلود فایل یادبود روزجهانی داستان کوتاه سال 94 اینجا

دانلود ياد بود روزجهاني داستان كوتاه سال 92 اینجا

دانلود فایل یادبود روزجهانی داستان کوتاه سال 90 اینجا

دانلود فایل یادبود جشن دهمین سال کانون فرهنگی چوک

جشن یازدهمین سال فعالیت کانون فرهنگی چوک با تقدیر از علی دهباشی

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

 

جشن یازدهمین سال فعالیت کانون فرهنگی چوک با حضور اعضای کانون از ساوه، شیراز، کردستان، رشت، ملایر، تبریز، قم، مشهد، گرگان، همدان، کرمانشاه، اصفهان، زاهدان، کرج و ... برگزار شد.

در بخش اول این مراسم نرگس امینی، فاطمه همدانیان، مصطفی سلیمی، غزال مرادی، آناماریا مرادی، سیروان قادرمزی، افسانه طباطبایی و کاوه روحانی به شعرخوانی و داستان خوانی پرداختند.

در بخش دوم این مراسم فیلم کوتاه طوفان سنجاقک اثر شهرام مکری نمایش داده شد و در بخش سوم علی دهباشی به ایراد سخنرانی پرداخت و درباره تاریخچه ادبیات داستانی و کانون های ادبیات داستانی از دوران مشروطه گفتند و جوان ها را تشویق به مطالعه آثار کلاسیک کردند.

جناب آقای علی دهباشی (سردبیر مجله بخارا) و مهدی رضایی(سردبیر ماهنامه ادبیات داستانی چوک)
پس از سخنرانی مهدی رضایی گفت: ما جوان ها برخود لازم دانستیم که به زعم خود از جناب آقای علی دهباشی قدردانی کنیم و به یادگار لوح تقدیری به ایشان تقدیم می شود که همیشه حامی و راهنمای کانون فرهنگی چوک بوده اند.

و سپس مهدی رضایی سخنرانی و گزارش سالیان خود را چنین قرائت کرد.

در آستانه یازدهمین سال فعالیت کانون فرهنگی چوک، خدا را شاکریم که توانستیم یک‌دهه از عمر خود را صرف ادبیات و فرهنگ کنیم. خدمتی صادقانه، که اگر چیزی جز صداقت بود، دوامی چند ماهه بیشتر نداشت. اتحادی که معادلات بسیاری از کارشناسان و صاحب‌نظران را به‌هم زد. کار گروهی و این‌همه استمرار؟!!

شهریور سال 85 وقتی چند جوان مشتاق به ادبیات ، دور هم جمع شدیم تا انجمنی داشته باشیم که مختص به داستان باشد. وبلاگی طراحی شد و هر هفته فقط یک داستان روی وبلاگ قرار می‌گرفت و خیل مشتاقان آن‌را نقد و بررسی می‌کردند. اوج دوران وبلاگ و وبلاگ‌نویسی بود و از همان زمان، نظم و دقت به‌روز رسانی وبلاگ، جوابگویی به نویسندگان و مخاطبان، نام چوک را سر زبان‌ها انداخت.

اما این عطش سیری‌ناپذیر، ما را مجاب کرد که از شهریور سال 88 ماهنامه ادبیات داستانی چوک را راه‌اندازی کنیم. در طی این سال‌ها اتفاقات خوب و بد بسیاری افتاد، اتفاقات بدش هم خوب بود از آن جهت که ما را مصمم‌تر ‌کرد و پخته‌تر.

در شروع راه‌اندازی ماهنامه ادبیات داستانی، وقتی ایده نشریه را به دیگران معرفی می‌کردیم، چندان روی خوشی نشان نمی‌دادند و یا اصلاً درک نمی‌کردند که برد چنین کاری تا چه حد می‌تواند باشد! استادی گفت: به‌نظرم بی‌فایده است. همین مطالب را می‌توانید روی سایت هم بگذارید و دیگران بخوانند.

و توضیح دادن برای آن‌هایی که با تکنولوژی روز آشنا نبودند کاری سخت بود و ما نیز کار سختی پیش رو داشتیم. پس کار سخت توضیح دادن به دیگران را کنار گذاشتیم و به کار سخت کوشیدن روی آوردیم. پس از سه سال با آن استاد دیداری دوستانه داشتم. به محض دیدار گفت: «هنوز هم ماهنامه چوک را در می‌آورید؟» در جواب یک جمله همیشگی را گفتم: « بله. سر موقع و بی‌وقفه.» و در ادامه گفت: «خیلی خوب است ادامه بدهید.» و سپس خواستم که علت تغییر دیدگاهش نسبت به نشریه را بگوید. گفت: «سفری به پاکستان داشتم. در یکی از دانشگاه‌های پاکستان برای پارسی‌زبانان سخنرانی داشتم و در بین صحبت‌هایم از چوک گفتم و اینکه چنین ماهنامه‌ای در ایران به‌صورت پی‌دی‌اف منتشر می‌شود که اکثریت حاضر در همایش از وجود آن ابراز اطلاع کرده و خود را مخاطبان جدی و پیگیر ماهنامه معرفی کردند.»

جالب است که دوستی، برای شرکت در یک جشنواره ادبی به شهری دورافتاده سفر کرده بود، وقتی برگشت از این سفر عجیب و غریب خود گفت. گفت که: شهر دوری بود. انگار ته دنیا بود. نمی‌دانی با چه دردسری خودمان را به آن شهر رساندیم. شهری که می‌شود نام «شهر مرده» را روی آن گذاشت. اصلا شاید روی نقشه هم نتوانی آن را پیدا کنی. وقتی با بومی‌های آن شهر از نویسندگان مطرح ایرانی می‌گفتم، شناختی نسبت به آن‌ها نداشتند و این بسیار تعجب برانگیز بود و تعجب برانگیزتر این‌که علی‌رغم عدم شناخت نویسندگان روز ایران و جهان همگی با ماهنامه و سایت چوک آشنایی داشتند و نویسندگان جوان را بهتر و بیشتر می‌شناختند.

از دیگر اتفاقات جالب این بود که در بین انبوه ایمیل‌های روزانه، ایمیلی دریافت کردم که غلط‌های املایی فراوانی داشت و در آخر ایمیل متوجه شدم که او یک شهروند روسی غیرپارسی زبان است که در رشته زبان و ادبیات پارسی تحصیل می‌کند و به‌سمت نشریه و فعالیت‌های سایت جذب شده. پس از تبادل چند ایمیل و ارائه توضیحاتی در رابطه با فعالیت‌های کانون، استاد این دانشجو که استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه روسیه است با ما تماس برقرارکرد و گفت: «ما در حال تهیه پایان‌نامه‌ای هستیم در رابطه با فعالیت سایت و ماهنامه و فصلنامه شما.» این خبر مسرت‌بخشی بود که نشان می‌دهد این استمرار، نه تنها نظر اکثر پارسی زبانان ادبیات‌دوست دیگر کشورها را به‌سمت ما جلب کرده، بلکه غیرپارسی زبان هم به‌سوی آن جذب شده‌اند.

مورد دیگر که از گستردگی مخاطبان چوک در خارج از کشور حکایت دارد این‌که مصطفی بالعل نویسنده پیشکسوت ترکیه، اتفاقی مجله ما را می‌بیند. او فارسی بلد نیست. اما ماهنامه را نگاه می‌اندازد و از عکس‌ها و فرم کار متوجه می‌شود که مسئله داستان است. از دوست و مترجم ایرانی خود می‌خواهد در رابطه با این فعالیت‌ها جستجو کند و همین مسئله باعث ارتباطی دوستانه بین کانون فرهنگی چوک و کانون نویسندگان ترکیه شد. و رفته رفته ارتباط با نویسندگان دیگر کشورها و نویسندگان و شاعران غیر پارسیزبان از طریق مترجمان گسترده شد ه و گسترده‌تر خواهد شد.

از زمان شروع فعالیت ماهنامه به‌عنوان اولین ماهنامه ادبیات داستانی ایران، گروه‌های مختلفی تلاش کردند که چنین محصولی را ارائه کنند، چون ظاهر کار همه‌چیز را ساده نشان می‌داد. تا به امروز که هفت‌سال از فعالیت ماهنامه و سه‌سال از فعالیت فصلنامه می‌گذرد شاهد شکل‌گیری بیش از 30 نشریه ادبی پی‌دی‌اف بوده‌ایم که با عنوان ماهنامه شروع می‌کردند، بعد عنوان فصلنامه را به یدک می‌کشیدند و سپس سالیانه هم نامی از آن‌ها نیست. و همین عدم استمرار، توهم ساده بودن تولید یک نشریه ادبی الکترونیکی را از اذهان پاک کرد.

ما انتظارات مخاطبان خود را از سایت و ماهنامه و فصلنامه و نمایش‌های صوتی داستان را می‌دانیم. ضعف‌هایمان را هم با نقدهای خوب شما شناخته‌ایم اما رفع همه موارد آن‌ها با توجه به امکاناتی که در اختیار داریم، شدنی نیست مگر کسی پیدا شود و قبول کند یک ماهنامه را بدون حق‌الزحمه با دقت ویرایش کند. مگر کسی پیدا شود روزانه، ساعت‌ها از زمان خود را صرف بررسی دقیق مطالب کند. مگر کسی باشد که 300 صفحه ماهنامه و فصلنامه رایگان چوک را رایگان صفحه‌بندی حرفه‌ای کند. مگر کسی پیدا شود هزینه‌های لازم برای انجام فعالیت‌های متعدد را تقبل کند. اگر چنین کسی هست ما دست او را به گرمی می‌فشاریم. اما همیشه ایراد گرفتن هست و حرکتی نیست. این حکایت در ذهن متبادر می‌شود که استادی به شاگردش گفت دیگر در هنر نقاشی چیزی ندارم به تو یاد بدهم. نقاش رفت و یک نقاشی‌اش را در میدان شهر گذاشت و کنارش نوشت هر کس فکر می‌کند که این نقاشی ایراد دارد آن قسمت را علامت بزند. و در پایان روز، نقاشی پر از علامت ایراد گرفته شده بود. نقاش با ناراحتی پیش استاد خود رفت و جریان را تعریف کرد. استاد به او گفت فردا نقاشی دیگری به میدان شهر ببر و کنارش بنویس هرکس فکر می‌کند که این نقاشی ایراد دارد قلم‌مو را بردارد و تصحیح کند. تا پایان روز حتی یک تصحیح هم صورت نگرفته بود. بله کنار گود نشستن و ایراد گرفتن کار ساده‌ای است اما قلم به‌دست گرفتن و اندیشیدن کاری است سخت. امروز چوک در این جایگاه ایستاده که انتشار اثر و مقاله و نقد و ترجمه در نشریات آن از سوی برخی از اساتید دانشگاه یک امتیاز برای دانشجویان حساب می‌شود. امروز چوک در این جایگاه ایستاده که نشریات آن به بیش از صدهزار تن ارسال می‌شود و از حدود 15 سایت فعال دانلود، در مجموع بیش از 15 هزار بار دانلود می‌شود. امروز چوک در این جایگاه ایستاده که مشتاقان بسیاری نشریات آن را پرینت گرفته، صحافی می‌کنند و در آرشیو خود نگه می‌دارند. چوک در این جایگاه ایستاده که نمایش‌های رادیویی آن در داخل و خارج از کشور در از طرق مختلف بین مشتاقان رد و بدل می‌شود. چوک در این جایگاه ایستاده که هنرمندان برای ثبت مقالات خود، به بانک مقالات سایت چوک مراجعه می‌کنند. چوک در این جایگاه ایستاده که هر کسی در هر جایی اثری هنری تولید می‌کند، می‌داند که بدون التماس و بدون داشتن رابطه می‌تواند اثرش را از تریبون ما به جامعه ادبی معرفی کند. چوک در این جایگاه ایستاده که هر هنرمند بی‌تربیونی می‌تواند صفحه‌ای ویژه معرفی خودش در بانک هنرمندان چوک داشته باشد. چوک در این جایگاه ایستاده که منتقدان و نویسندگان بسیاری انتشار آثارشان در نشریات چوک را به نشریات چاپی ترجیح می‌دهند. چوک نه در جایگاه آرمانی‌اش که تا رسیدن به آن راه طولانی پیش رو دارد اما در جایگاهی ایستاده که پیش از این کسی بدان‌جا نرسیده و این‌ها همه به همت انسان‌هایی است که در یک کلمه خلاصه می‌شوند. از خودگذشته. و در آخر سپاسگزار تمام دوستانی هستم که حتی با بیان یک کلمه طی این سال‌ها ما را همراهی کرده‌اند.

در پایان از اعضای فعال کانون فرهنگی چوک تقدیر به عمل آمد. مهدی رضایی در زمان اهدای تقدیر نامه ها گفت: ما از کسانی در جشن سال چوک تقدیر می کنیم که یک سال تمام و بلکه بیشتر در کنار ما بوده اند. این تعهد و مسئولیت پذیری اعضای ماست که لایق تقدیر است.

در پایان این مراسم به حامد مختاری، مرضیه فروزنده، مسعود ریاحی، مریم ایلخان، اسماعیل پورکاظم، زیبا حاجیان، فاطمه همدانیان، علی شمسی، امیررضا گرانپایه، مصطفی بیان، ابوذر آهنگر، فرناز خان احمدی، مصطفی سلیمی، زهرا تدین، روح الله سیف، فائزه پورپیغمبر، محمود خلیلی، محمد امین پورحسینقلی، جواد آجرلویی تقدیرنامه و هدایایی اهداشد.

 

مهدی رضایی دبیرکانون فرهنگی چوک و مائده مرتضوی دبیر بخش مقاله، نقد و گفتگو


 


 


 

گزارش جشن یازدهمین سال فعالیت کانون فرهنگی چوک

دانلود فایل یادبود جشن دهمین سال کانون فرهنگی چوک

جشن دهمین سال کانون فرهنگی چوک، سوم شهریورماه با حضور اعضای کانون فرهنگی چوک و با حضور مدعوین شاعر و نویسنده و مترجم برگزار شد.

مهدی رضایی در شروع برنامه به حضار خیر مقدم گفت و درباره فعالیت‌های کانون و همچنین راه اندازی نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری، توضیحاتی ارائه داد.

و برنامه با داستان‌خوانی صبا توکلی، مرادحسین عباس‌پور، زیبا حاجیان و سیمیندخت حسینیان و هم چنین شعرخوانی نعمت مرادی، امید بیگدلی، امید فرج الهی، حسین آهنی، جواد نعمت‌زاده ادامه داشت.


پس از شعرخوانی و داستان‌خوانی، مهدی رضایی دبیر کانون فرهنگی چوک، سخنرانی خود را چنین ایراد کرد.


به نام خداوند جان و خرد

شهریورماه سال 1385 به فاصله چندصدمتری این مکان (کانون ادبیات ایران)، چند جوان علاقمند به ادبیات داستانی بودیم که برای راه اندازی یک انجمن داستانی در پارک هنرمندان گردهم آمدیم. روی چمن نشستیم و برنامه ریزی کردیم. قرار بر این شد که وبلاگی راه اندازی شود و هفته‌ای یک داستان، به روی وبلاگ گذاشته و مورد نقد و بررسی قرار دهیم. در مدت کوتاهی به یکی از پربازدیدترین وبلاگ‌های ادبیات داستانی ایران تبدیل شد. اما یک وبلاگ نمی‌توانست شور و شوق ما را در خود جای دهد.

شهریورماه سال 88 به کمک اعضا، اولین ماهنامه ادبیات داستانی الکترونیک پی‌دی‌اف ایران را راه‌اندازی کردیم.

پس از مدتی گستره خوانش این ماهنامه در حدی شد که گروه‌هایی اقدام به انتشار این نوع ماهنامه الکترونیکی کردند که اکثرشان جز چند شماره، دیری نپایید. هجوم این همه علاقمند برای راه‌اندازی ماهنامه ادبیاتی این گونه بود که فکر می‌کردند کاری ساده و سهل است اما با وارد شدن به این دنیای مجازی متوجه می‌شدند که انتشار ماهنامه الکترونیکی، همچون ماهنامه چاپی روند و سختی‌های خود را دارد فقط به جای آن که روی کاغذ برای فروش منتشر شود، در فضای مجازی رایگان در اختیار همگان قرار می‌گیرد. چیزی عاید کسی نشده و نمی‌شود. در این راه باید فقط عشق به ادبیات داشت و آن‌هایی که دارند، هستند و آن‌هایی که نداشتند، رفتند.

سال 1390 سایت کانون فرهنگی چوک راه‌اندازی شد. و شهریورماه سال 93 فصلنامه شعر چوک شروع به کار کرد.

بسیاری این سوال را می‌پرسند که چه چیزی از این همه فعالیت مستمر و انتشار ماهنامه و فصلنامه و به روز رسانی سایت عایدتان می‌شود؟ در جوابشان می‌گفتم که هیچ. چند لحظه قبل هم گفتم که چیزی عاید کسی نشده و نمی‌شود، اما فکر می‌کنم که دیگر باید حقیقت را بگویم. چیزهای زیادی عاید شده است. عایدی‌ها ما از این فعالیت‌های گروهی که همه اعضا در آن سهیم هستند این‌هاست.

دریافت پیام‌های تبریک و تشویق و تحسین که هر روز از سوی مخاطبان دریافت می‌کنیم.

پیام‌هایی از سراسر جهان از کشورهای همسایه گرفته تا دورترین کشورهای فارسی زبان تا غیرفارسی زبانانی که با زبان فارسی آشنایی دارند، در این دهکده جهانی ما را می‌بینند، می‌خوانند و حمایت معنوی می‌کنند.

عایدی ما توفیق خدمتگزاری به جامعه ادبیات و هنر است و در پی آن سپاسگزاری نویسندگان، شاعران، منتقدان و محققانی را به همراه دارد که با ارسال و مقالات و داستان‌ها و اشعارشان متوجه وجود مامنی بی‌ادعا هستند که می‌توانند به راحتی خود را به جامعه ادبی معرفی کنند.

عایدی دیگر همراهی با انسان‌هایی است که در این کانون حضور دارند و بی‌هیچ چشم داشتی می‌نویسند و مطالب دست اول خود را در اختیار این کانون قرار می‌دهند و این در حالی است که می‌توانند همین مطالب را به دیگر نشریات بفرستند اما حمایت از یک حرکت مردمی را ترجیح می‌دهند.

و مفتخریم که امسال در جشن دهمین شهریور چوک، بخش بانک مقالات ادبی را با عنوان نخستین بانک مقاله، مصاحبه و گزارش ادبی، فرهنگی و هنری راه اندازی کرده و به جامعه ادبیات و هنر ایران تقدیم کرده‌ایم. بانکی که تک‌تک اعضا و دوستداران ادبیات در تشکیل آن سهیم هستند و اینجا سپاس‌گزاری خود را از تمامی اعضای کانون و دوستداران و مشوقان آن اعلام می‌کنم و با همه این تلاش‌ها باید بگویم در این برهوت فرهنگی برای رسیدن به ایده آل‌هایمان هنوز راهی بس دور و دراز در پیش رو داریم. پس همت کنیم که با همت خودمان، اگر دانه‌ای جوانه زند، نهالی شود و درختی پربار.

با آرزوی موفقیت برای همه اهالی فرهنگ و ادبیات و هنر و با تشکر از دکتر کیاسری مدیر محترم کانون ادبیات ایران و جناب آقای آجرلو که امکانات برگزاری این همایش را برای ما مهیا ساختند.


مهدی رضایی بعد از ایراد سخنرانی، آمار فعالیت‌های سال گذشته چوک را قرائت کرد که به شرح ذیل است.

* انتشار ماهنامه (pdf) ادبیات داستانی 12 شماره.

* انتشار فصلنامه شعر چوک 4 شماره.

* انتشار 144 داستان‌کوتاه، 65 داستانک، 61 داستان ترجمه، 50 داستان زبان اصلی در سایت و ماهنامه.

* انتشار 601 قطعه شعر آزاد، 96 قطعه شعر کلاسیک، 80 قطعه شعر ترجمه،‌ 46 قطعه شعر زبان اصلی.

* انتشار بیش از 2000 خبر ادبی فرهنگی هنری.

* انتشار بیش از 400 پست در بخش مقاله، نقد، گفتگو.

* معرفی 100 هنرمند در بانک هنرمندان سایت چوک.

* حمایت خبری بیش از 250 نویسنده، شاعر و مترجم، نقاش، مجسمه‌ساز، عکاس و...

* حمایت و همکاری با 15 جشنواره و جایزه ادبی، فرهنگی.

* راه‌اندازی اولین بانک اختصاصی مقالات ادبی، فرهنگی و هنری

جلسـات و همـایـش‌هـا

* برگزاری 9 جلسه ادبی- تفریحی.

* برگزاری 21 جلسه آموزشی آکادمی داستان‌نویسی.

* برگزاری 2 جلسه رونمایی کتاب.

* برگزاری سه‌دوره آموزشی داستان‌نویسی تحت عنوان «آکادمی کانون فرهنگی چوک».

آثار منتشرشده از سوی اعضای کانون فرهنگی

* مجموعه شعر «پروانه‌ها اتو برنمی‌دارند» آیدا مجیدآبادی

* مجموعه داستان «آواز گوسفندها» مهدی رضایی

* رمان «روزگار فراموش شده» مهدی رضایی

* مجموعه داستان «لیتیوم کربنات» بهاره ارشدریاحی

* مجموعه شعر «درناها نمک‌گیر نمی‌شوند» غزال مرادی

* ترجمه اشعار ران ویلیس با عنوان «چهره‌ای برای احوال‌پرسی نیست» فائزه پورپیغمبر

* سه ترجمه از مریم طباطبائی‌ها با نام‌های «پرنده‌ای با یک بال» اثر «یاشار کمال»، «موزه معصومیت» اثر «اورهان پاموک» و «درخت انار» اثر «نازان به کیر اوغلو»


در پایان نیز از اعضای فعال کانون فرهنگی چوک با اهدا لوح، تقدیر شد. مهدی رضایی قبل از تقدیم لوح‌های تقدیر گفت. این لوح‌ها و هدایا جز یادبود چیز دیگری نیست. چون زحمات اعضای کانون را به هیچ صورتی نمی‌توان جوابگو بود و باری دیگر از همگی تشکر می‌کنم که یک سال کامل را در کنار ما بوده‌اند و امیدواریم در سال‌های پیش رو اعضای بیشتری مورد تقدیر قرار بگیرند.

به این طریق تقدیر می کنیم از دوستان و اعضای محترم هیئت تحریریه کانون فرهنگی چوک: خانم شهناز عرش اکمل، خانم ندا امین، خانم مرضیه اسدی، خانم یاسمن بهارآرنگ، خانم مریم طباطبایی‌ها، آقای مرتضی غیاثی، خانم مژده الفت، خانم مائده مرتضوی.

با آرزوی موفقیت برای همه عزیزان.



 جشن نهمین سال فعالیت کانون فرهنگی چوک برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری کانون فرهنگی چوک: جشن نهمین سال فعالیت این کانون، پنجم مهرماه با حضور اعضای کانون و جمعی از مدعوین برگزار شد.

مهدی رضایی دبیرکانون در شروع مراسم ضمن خیر مقدم به حاضران گفت: هر سال بعد از انتشار گزارش جشن سال چوک، دوستان و علاقمندان بسیاری به ما معترض می شوند که چرا به جشن سال چوک دعوت نشده اند و چرا فقط عده ای خاص در این مراسم حضور می یابند. در جواب این دوستان باید بگویم که ما هرساله در فضایی محدود این مراسم را برگزار می کنیم و از دوستان و اعضای فعال، تقدیر می کنیم و امسال هم قصد داشتیم جشن خود را در سالنی فرهنگی و بزرگ تر برگزار کنیم که هیچ کدام از فرهنگسراها و مکان های فرهنگی تهران بدون دریافت هزینه های کلان، تمایل به همکاری نداشتند و از آنجایی که این کانون پولی هم از جیب ما بیرون می کشد و عایدی هم ندارد، باز هم مجبور شدیم که در جمعی کوچک و صمیمی مراسم خود را برگزار کنیم که این مکان هم بیش از 40 نفر فضا ندارد پس بنابراین باری دیگر شرمنده دوستان هستیم و امیدواریم این مسئله را درک کنند. و از آقای بابک اباذری مدیر نشر نصیرا و کافه کتاب نصیرا برای در اختیار قرار دادن این مکان برای برگزاری این مراسم تشکر می کنم.

مهدی رضایی در ادامه گزارش فعالیت های سال چوک را قرائت کرد و مراسم و فعالیت های انجام گرفته مورد ارزیابی اعضا قرار گرفت. بخش دیگر این مراسم اختصاص داشت به رونمایی مجموعه داستان گروهی چوک 2 که توسط نشر نصیرا به بازار کتاب روانه شده است.

مهدی رضایی در این باره گفت: خوشحالیم که دومین مجموعه داستان چوک هم به ثمر نشست و باید قدردان زحمات آقای بابک اباذری باشیم که در دوره ای که با بی مهری ناشران نسبت به شاعران و نویسندگان روبه رو هستیم ایشان از اعضای کانون حمایت کرده و با هزینه انتشارات، چاپ این مجموعه داستان را به عهده گرفتند.

مهدی رضایی به نمایندگی از اعضای کانون فرهنگی چوک، تقدیر نامه و هدیه فرهنگی به پاس زحمات بابک اباذری در عرصه فرهنگ و هنر به وی تقدیم کرد.

بعد از صحبت های مهدی رضایی، طیبه تیموری نیا ناظر فنی فصلنامه چوک در رابطه با فعالیت انجمن شعرچوک و فصلنامه چوک، هدف ها و چشم اندازهای این بخش را بیان کردند و سپس جمعی از دوستان حاضر به شعر خوانی و داستان خوانی پرداختند.

در انتهای جلسه مهدی رضایی گفت: خوشحالیم که توانسته ایم در فضایی صمیمی باری دیگر دور هم باشیم. چوک مثل همیشه فضایی برای همه است. همه به معنای واقعی و با همان هدف همیشگی که «چوک تریبون همه هنرمندان است» و این هدف ما را نه خود ما که دیگران بارها و بارها مهر تائید زده اند. و همچنان به این راه خود ادامه خواهیم داد به امید آن که شما دوستان و یاران، همیشه ما را همراهی کنید.

 


 جشن هشتمين سال فعاليت كانون فرهنگي چوك برگزار شد.

 به گزارش خبرگزاري كانون فرهنگي چوك: جشن هشتمين سال فعاليت كانون فرهنگي چوك 14 شهريور با حضور اعضاي كانون برگزار شد. در اين جلسه اعضا از شهرهاي تهران، خرم آباد، قم، ساري، ساوه، مشهد، كرج، شهريار، شهركرد، كرمانشاه حضور به هم رساندند.

 در بخش اول برنامه «مهدي رضايي» دبيركانون فرهنگي چوك ضمن خير مقدم به حاضران به تشريح فعاليت ها و ارائه آمار سال گذشته كانون پرداخت و سپس برنامه چشم انداز هشتمين سال كانون را ارائه كرد. در ادامه تشريح بخش‌هاي جديد در سايت كانون فرهنگي چوك به همراه معرفي دبيران صورت گرفت.

 بخش دوم برنامه  به رونمايي و معرفي كتاب اختصاص داشت. در اين بخش مجموعه داستان«گرامافون» اثر تازه منتشر شده سركار خانم «مژده الفت» براي حضار معرفي شد و اين نويسنده بعد از ارائه بيوگرافي مختصري از خود داستاني از اين مجموعه را با نام «روزي كه ماهي شدم» را براي حضار خواند. اين اثر از سوي انتشارات همشهري به تازگي به بازار كتاب عرضه شده است.


 بخش سوم برنامه به رسم هرساله به اهدا تقديرنامه و هديه به اعضاي فعال كانون اختصاص داشت. هرساله كانون فرهنگي چوك به اعضايي كه يك سال فعاليت مداوم داشته‌اند، تقدير‌نامه و هدايايي اهدا مي‌كند. در اين مراسم از سركاران خانم غزال مرادي، نيكي مرادي، بهاره ارشدرياحي، مرضيه مقدم و آقايان كيوان عابدي، اميرآقاجاني، اميرشيرپور و علي‌قلي نامي تقدير به عمل آمد.

 بخش چهارم برنامه به پرسش و پاسخ بين اعضاي كانون و دبيركانون و شوراي فرهنگي كانون اختصاص داشت. كه سوالات با توضيحات اعضاي شوراي فرهنگي حاضر در جلسه آقايان حسين بركتي و عباس رضواني پاسخ داده شد.

 بخش پنجم و پاياني برنامه با داستاني از «هاينريش بل» به نام «مردي كه مي خندد» با خوانش مهدي رضايي پايان يافت و جلسه با پذيرايي و اهدا كتاب به اعضا و مهمانان پايان يافت.


گزارش و عكس هاي جشن هفتمين سال فعاليت كانون فرهنگي چوك

سي‌ام شهريورماه به ياري همه دوستان و اعضاي كانون فرهنگي چوك جشن هفتمين سال فعاليت اين كانون برگزار شد. در اين مراسم افتخار ميزباني مهماناني از شهرهاي انديمشك، كرج، شهريار، رشت، اصفهان، بروجرد و ... را داشتيم. دربخش اول اين مراسم، گزارش ساليانه فعاليت‌هاي كانون را به سمع و نظر اعضا رسانديم و نسبت به فعاليت هاي سال گذشته نظر خواهي شد و با توجه به رضايت عمومي از بخش هاي مختلف سايت، دبيران بخش ها براي يك سال ديگر در پست خود ابقا شدند.

 بخش دوم اين مراسم به رونمايي از مجموعه شعر«روزنامه صبح» اثر سركارخانم«طيبه تيموري‌نيا» اختصاص داشت كه صابر ساده مسئوليت اين بخش را به عهده داشت و دقايقي درباره سبك شعر اين شاعر به صحبت پرداخت.

 بخش سوم اين مراسم با داستان‌خواني و شعر خواني اعضا و مهمانان جلسه تا پاسي از شب ادامه داشت و بحث هاي ادبي بعد از كسلي و خسته كنندگي فراوان اين روزها، حال و هوايي بس پرازعشق و محبت به ما تزريق كرد. به هرحال سالي ديگر از فعاليت هاي ما گذشت و وارد هفتمين سال فعاليت كانون شده ايم. از تمامي دوستاني كه در اين مراسم حضور داشتند سپاسگزارم كه مايه دلگرمي ما بودند.

حاضران دراين جلسه ليلي مسلمي، شادي شريفيان، زهره نعيمي،حسين بركتي، حسام‌خسروي، مهشيد‌تقدسي، طيبه تيموري‌نيا، حسين دانش‌پژوه، عباس رضواني، صابر ساده، آرمان شرفي، بهاره ارشد‌رياحي، راضيه تيموري‌نيا، رضا يوسف زاده‌تهراني، مهدي رضايي، رضا امير، بهشتي ، محمد‌علي حسنلو، نعمت مرادي، محمد رضا ربيعيان،خليل رشنوي، پوريا فلاح، روح‌الله احمدي، زهرا تيموريِ‌نيا، نوشين خدابنده،شيرين اعرابي، مانا مهدي‌زاده، آيدا پارس‌پور، بهروز انوار، وآقاي حسن تيموري‌نيا


گزارش جلسات ادبی- تفريحی كانون فرهنگی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

عکسی از نودوهفتمین جلسه ادبی-تفریحی کانون فرهنگی چوک آذرماه سال 1402، بازدید از چاپخانه رنگ پنجم

97 chapkhooneh 

عکسی از نودوششمین جلسه ادبی-تفریحی کانون فرهنگی چوک آذرماه سال 1402

97 kooh

عکسی از نودوپنجمین جلسه ادبی-تفریحی کانون فرهنگی چوک فروردین‌ماه سال 1402

95 kooh

عکسی از نودوچهارمین جلسه ادبی-تفریحی کانون فرهنگی چوک اسفندماه سال 1401

94 kooh

عکسی از نودوسومین جلسه ادبی-تفریحی کانون فرهنگی چوک شهریورماه سال 1401

93 2

عکسی از نودودومین جلسه ادبی-تفریحی کانون فرهنگی چوک خردادماه سال 1401

92 2

عکسی از نودویکمین جلسه ادبی-تفریحی کانون فرهنگی چوک بهمن‌ماه سال 1400

chook 91

عکسی از نودمین جلسه ادبی-تفریحی کانون فرهنگی چوک مهرماه سال 1400

kooh 90

عکسی از هشتادونهمین جلسه ادبی-تفریحی کانون فرهنگی چوک شهریورماه سال 1400

kooh 89

عکسی از هشتادوهشتمین جلسه ادبی-تفریحی کانون فرهنگی چوک خردادماه سال 1400

kooh 88 

عکسی از هشتادوهفتمین جلسه ادبی-تفریحی کانون فرهنگی چوک بهمن‌ماه سال 99

kooh 98

عکسی از هشتادوششمین جلسه ادبی-تفریحی کانون فرهنگی چوک مهرماه سال 98

kooh 86

عکسی از هشتادوپنجمین جلسه ادبی-تفریحی کانون فرهنگی چوک مهرماه سال 98

mehrr 98

عکسی از هشتادوچهارمین جلسه ادبی- تفریحی کانون فرهنگی چوک تیرماه سال 98 همراه با اعضای خانه اندیشمندان ایرانی

kooh84

عکسی از هشتادوسومین جلسه ادبی- تفریحی کانون فرهنگی چوک اردیبهشت ماه سال 98

kooh 83

عکسی از هشتادودومین جلسه ادبی- تفریحی کانون فرهنگی چوک عید سال 98

kooh 82

عکسی از هشتادویکمین جلسه ادبی- تفریحی کانون فرهنگی چوک بهمن ماه 97

kooh 81

عکسی از هشتادمین جلسه ادبی- تفریحی کانون فرهنگی چوک آبان‌ماه 97

81

عکسی از هفتادو نهمین جلسه ادبی- تفریحی کانون فرهنگی چوک مردادماه 97

kooh 79kooh791

عکسی از هفتاد و هشتمین جلسه ادبی- تفریحی کانون فرهنگی چوک اردیبهشت ماه 97 

78

عکسی از هفتاد و هفتمین جلسه ادبی- تفریحی کانون فرهنگی چوک اردیبهشت ماه 97

77

عکسی از هفتاد و ششمین جلسه ادبی- تفریحی کانون فرهنگی چوک اسفندماه 96 

KOOHH

عکسی از هفتاد و پنجمین جلسه ادبی- تفریحی کانون فرهنگی چوک آبان ماه 96 با رونمایی از کتاب شعر «همزیستی مسالمت آمیز!» سروده امین هادی و داستان خوانی نرگس امینی...

 kooh 75

عکسی از هفتاد و چهارمین جلسه ادبی- تفریحی چوک مهرماه سال 96

kooh 74

عکسی از هفتاد و سومین جلسه ادبی- تفریحی چوک مردادماه سال 96

kooh 73

عکسی از هفتاد و دومین جلسه ادبی- تفریحی چوک اسفندماه سال 95


عکس های هفتاد و یکمین جلسه ادبی-تفریحی چوک


هفتادمین جلسه ادبی- تفریحی چوک شهریورماه برگزار شد.


شصت و نهمین جلسه ادبی- تفریحی چوک یه تاریخ نهم مردادماه با حضور دوستان برگزار شد.


شصت و هشتمین جلسه ادبی- تفریحی چوک به تاریخ 16تیرماه با حضور دوستان برگزار شد.


شصت و هفتمین جلسه ادبی- تفریحی چوک یه تاریخ دوم خردادماه با حضور دوستان برگزار شد و داستان هایی از خانم مرضیه عابد، آقای بابک ابراهیم پور و خانم نرگس امینی مورد بررسی قرار گرفت. با تشکر از همه دوستانی که از شهرهای کرج و تهران و قزوین و شهریار در این جلسه حضور داشتند. 


شصت و ششمین جلسه ادبی- تفریحی چوک 9 بهمن94  در دمای منفی 7درجه برگزار شد.


شصت و پنجمین جلسه ادبی-تفریحی چوک جمعه 6شهریور برگزار شد. همراه با داستان خوانی نعمت مرادی، شعر خوانی اصغر هادی


 شصت و چهارمین جلسه ادبی- تفریحی کانون فرهنگی چوک 13 خرداد94 برگزار شد. با داستان خوانی سمیه عبدی، شعرخوانی اصغر هادی و امید فرج الهی.

شصت و سومین جلسه ادبی- تفریحی کانون فرهنگی چوک 11اردیبهشت94 ماه برگزار شد.

 


شصت و دومین جلسه ادبی- تفریحی کانون فرهنگی چوک برگزار 22 اسفند ماه93 برگزار شد. داستان نعمت مرادی با نام گل خنان و داستانی از مرادحسین عباسپور و داستان فریاد مرضیه عابد نقد و بررسی شد. ومحسن مرادی داستانی از پیتر پیکسل را روایت کرد


 شصت  و یکمین جلسه ادبی- تفریحی کانون فرهنگی چوک برگزار 21 آذرماه برگزار شد
   


عکسی از شصتمین جلسه ادبی- تفریحی کانون فرهنگی چوک مهرماه سال 93


عكسي از پنجاه و چهارمين جلسه ادبي- تفريحي كانون فرهنگي چوك شهريور سال 92



پنجاهمين جلسه ادبي تفريحي كانون فرهنگي چوك دي ماه سال91 با داستان خواني مرضيه عابد و شعر خواني صابرساده و اصغر هادي برگزار شد.


 اصغرهادي،صابرساده، مهدي رضايي، نعمت مرادي، عباس رضواني


چهل و ششمين جلسه ادبي تفريحي كانون فرهنگي چوك اسفند ماه سال 90 با حضور اعضاي كانون، دوستان و علاقمندان از شهرهاي تهران،‌شهريار و كرج برگزار شد.


  91چهل و چهارمین جلسه ادبي تفريحي كانون فرهنگي چوك آبان سال


چهل و دومین جلسه ادبي تفريحي كانون فرهنگي چوك شهريور سال91


 


چهل و سومین جلسه ادبي تفريحي كانون فرهنگي چوك دي ماه سال 90 با حضور اعضاي كانون، دوستان و علاقمندان برگزار شد. دراين جلسه 3 داستانك از محمد اكبري و نعمت مرادي و 1 داستان كوتاه از حسين دانش پژوه مورد نقد و بررسي قرار گرفت و بخش دوم به شعرخواني اصغر هادي و طيبه تيموري اختصاص داشت

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692