حمید رضا اکبری شروه/ پازلی ترکیبی بر پایه زبانی سیال

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

حمید رضا اکبری شروه/ پازلی ترکیبی بر پایه زبانی سیال

به خطِ سُریانی نوشتم

اسلیمی وار میان برف یا آب؛ شیئی شبیه ققنوس نشسته ست
ژرف در یک ثانیه ی گیج که کالبد من ست
و لابلای زمین ریشه دوانده
و یا که شناور ست!
که بایگانی اش کرده بودم با تَگَرگ در عصری منجمد وُ یخی
محدوده ای بی رنگ بودم در مرکز زمین
گیج وُ تاریک در منشوری که ملتهب ست به نقش ام
از رگ های من فوران کرده بود ؛ مُهر وُ موم
یا به همان گوشه ای که گُم است وَ خاکسترش بیرون زده شبیه زخمی باز.

با همان دستی که آن را کشیدم اسلیمی وار به خواب رفتم
منقوش بر کتیبه ای منتشر بر گِردِ زمین
حروفی که نوشته ام به ناگزیر می گریختند وسطِ ساعت وُ ثانیه ها
به خطی ست که خوانده نمی شود
ممکن نیست وَ به چشم ها رویت نمی شود
آرایشم بر صورتکی تهی بود
مردمک را بسته بودم
حالا که نور نیست
در طبقات چیده شدم
عصری مفرغی بود
آهنی بود یا گچی
شنی یا کاغذی؟!
شبیه خطی باستانی گرچه نزدیک به حروفی سُریانی
میخی ست؛
آرامی ست؛
الفبایی ست که فقط نقاشی اش کرده !

یک اسلیمیِ کَج ست ؛ می بینی؟
نقشی ست که زبان فرسوده اش کرده
و شما از هر سو که بخوانیدش یکی ست
دندانی ست تیز که چیزی نمی سایدش
دهانی گنگ؛
خیره ؛
در لحظه ای منجمد
که مانده ست
ثابت؛
مات ؛
کُند
و یک اسلیمیِ تاریک ست !

رزا جمالی نگاهی فاخر در شعر دارد بدین معنا که پشت هر واژه شعری اش تصویری نهفته دارد .و همچنین کشف زبان تصویر ی، سویه های کلامی – شنیداری. همراه با موتیف های نوستالژیک – روایتی...از گزینه های برجسته ی شعر اوست

اسلیمی وار میان برف یا آب؛ شیئی شبیه ققنوس نشسته ست
ژرف در یک ثانیه ی گیج که کالبد من ست
و لابلای زمین ریشه دوانده
و یا که شناور ست!
که بایگانی اش کرده بودم با تَگَرگ در عصری منجمد وُ یخی
محدوده ای بی رنگ بودم در مرکز زمین
گیج وُ تاریک در منشوری که ملتهب ست به نقش ام
از رگ های من فوران کرده بود ؛ مُهر وُ موم
یا به همان گوشه ای که گُم است وَ خاکسترش بیرون زده شبیه زخمی باز.

با همان دستی که آن را کشیدم اسلیمی وار به خواب رفتم.

این شعر به خط سریانی نوشتم تصویر های قابل تامل و ساختارگرانه ای دارد .شعری مفهومی –حسی برپایه فضا سازی هایی مملوس که هر بند خود ، پا رادوکسی معنای به شمار می رود .از این رو ابزار های بیانی شاعر خود مولفه ای شده است که هر بند با بند دیگر بار معنایی کاملی می گیرد .

منقوش بر کتیبه ای منتشر بر گِردِ زمین
حروفی که نوشته ام به ناگزیر می گریختند وسطِ ساعت وُ ثانیه ها
به خطی ست که خوانده نمی شود
ممکن نیست وَ به چشم ها رویت نمی شود
آرایشم بر صورتکی تهی بود
مردمک را بسته بودم
حالا که نور نیست
در طبقات چیده شدم .

شاعر فضایی چند بعدی در این شعر ایجاد کرده است واین طرح اسلیمی خود آغاز گر حرکتی رو به جلو می باشد

تااین پازل ترکیبی را کامل کند . و این کاملی هم سو با دال های شنیداری و تصویری در متن و بینامتنیت اثر به

خوبی نمود دارد .

یک اسلیمیِ کَج ست ؛ می بینی؟
نقشی ست که زبان فرسوده اش کرده
و شما از هر سو که بخوانیدش یکی ست
دندانی ست تیز که چیزی نمی سایدش
دهانی گنگ؛
خیره ؛
در لحظه ای منجمد
که مانده ست
ثابت؛
مات ؛
کُند
و یک اسلیمیِ تاریک ست !

زبان و نگاه مدرن شاعر خود گواه بر زبان تازه و مدرنیزه شاعر دارد . من با آوردن جدولی شمای خواننده را به یافتن این ابزار های بیانی و کلامی دعوت می کنم . تا خود جستجو گر آن باشید در این شعر ناب خانم جمالی .

مدرنیزم                                                                       پست مدرنیزم

شکل (پیوسته ،همبسته) ................................................ ضد شکل (ناپیوسته،باز)
هدف ....................................................................... بازی 
طرح ....................................................................... تصادف 
پایگان....................................................................... هرج و مرج و آشوب
سلطه و کلام .............................................................. فرسودگی وسکوت
موضوع هنری و اثر پایان یافته ..................................... فرآیند و اجرا
آفرینش وساختار ....................................................... تمامیت زدایی و ساختار شکنی
تمرکز .................................................................... تفرقه
پیوستگی ................................................................. ناپیوستگی
استعاره....................................................................     کنایه، تأویل
روایت ....................................................................     ضد روایت
حقیقت.....................................................................     عدم حقیقت

در هر صورت زرا جمالی از شاعران مدرن نویس ایران است و همگان می دانیم شعر پست مدرن در ایران تحت تاثیر شعر پست مدرن رایج در کشورهای غربی ایجاد شده و رضا براهنی از نخستین شاعرانی است که با انتشار اشعار پست مدرن این سبک شعر را در ایران رواج داد. بعد از براهنی برخی شاعران جوان به این سبک شعر گرایش نشان دادند.



نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692