اگر روزي وزارت ارشاد نباشد براي نشر كشور چه اتفاقي ميافتد؟
هجدهمين نشست «عصر روشن» با «بحثي دربارهي نشر ادبيات» برپا شد. در اين نشست، ميزگرد «بحثي دربارهي نشر ادبيات» با حضور محمد وليزاده كه در سالهاي دو دههي 70 و 80 انتشارات «نيمنگاه»، «داستانسرا» و «آئينهي جنوب» را سرپرستي و مديريت كرده است، و كاوه و بهرنگ كيائيان از «نشر چشمه» برگزار شد.
در ابتداي بحث، عليرضا بهرامي ـ دبير نشستهاي عصر روشن ـ از وضعيت نشر ادبيات كشور در نقطهاي كه قرار داريم، پرسيد.
كاوه كيائيان با تشكر از برپايي جلسههاي مستقل ادبي و اشاره به دشواري استمرار فعاليت اين نشستها، در سخناني با انتقاد از وضعيت حاكم بر فضاي فرهنگي و مميزي كتاب، اظهار كرد: اگر فرداروزي مميزي ارشاد نباشد، چه بر سر ما ميآيد؟ در واقع هيچ اتفاقي براي ما رخ نميدهد. كارمان را خلاق، جدي و پرشورتر دنبال ميكنيم. با حذف مميزي، بخش زيادي از موانع برطرف ميشود. از طرفي، در موقعيت فعلي بسياري از خريدهاي ارشاد از ناشران اعلام ميشود و شما كتابهاي شش سال اخير چشمه را در كتابخانههاي عمومي ايران پيدا نميكنيد؛ در حاليكه اين حق مردم است كه كتابخانهها با كتابهاي بهروز و متنوعي تجهيز شود. اينكه ارشاد از ناشر كتاب بخرد، به عملكرد ناشر ربط دارد كه چه آثاري چاپ كرده و تا چه حد ناشر حرفشنو و مؤدبي بوده است.
کیاییان با اشاره به عدم رغبت ناشران به آثار ادبیات داستانی گفت: ناشران به سرمايهگذاري در حوزهي ادبيات داستاني و شعر رغبتي ندارند يا اينكه ناشراني كه در سالهاي گذشته آثار ادبيات داستاني ماندگاري را به فضاي جامعه ارائه كردند، الآن مدتهاست ديگر آثار ادبيات داستاني و شعر چاپ نميكنند. به هر حال، مركزيتي براي نشر چشمه به وجود آمد كه اين تمركز از جهاتي چندان هم خوشايند نيست. تعداد ناشراني كه در چند سال گذشته كتاب اولي ادبيات درآوردند، خيلي محدود است و به نوعي فيتيلهي كار را پايين كشيدهاند.
او در پاسخ به اينكه آيا همهي اينها و انتقاداتش به مسألهي مميزي برميگردد، اظهار كرد: تا حد زيادي همينطور است. الآن نشر مركز ديگر كمتر آثار ادبيات منتشر ميكند و به همين نحو نشر ققنوس. در حاليكه در فضاي رقابتي بهتر و جديتر ميشود كار كرد و وقتي ناشران ديگر كمتر فعاليت ميكنند، توجهها به نشر چشمه جلب ميشود.
ناشر حرفه ای که همه مولفه های نشر را پیاده کند نداریم
در ادامه، بهرامي اظهار كرد: در شرايطي كه نشر ادبيات در سرزمين ما حرفهيي نيست و آثاري مانند كليات و كتابهاي آموزشي تضمينكنندهي اقتصاد نشر است، چطور نشر چشمه بر روي حوزهي ادبيات سرمايهگذاري ميكند و تا حد زيادي هم موفق ميشود؟
بهرنگ كيائيان در پاسخ به اين سؤال تصريح كرد: نبايد فراموش كرد كه انتشارات يك بنگاه تجاري است و براي اينكه به فعاليتهاي مفيد و اثرگذار ادامه دهد، ضرورت دارد به مسألهي تجارت و اقتصاد نشر توجه كند. ناشر با مخاطب و اهل قلم در ارتباط است و وظايفي بر گردنش است. يك ناشر حرفهيي بايد بداند در چه زماني چه كاري را چاپ و عرضه كند و از طرفي به طور مستمر در بين مخاطبانش نيازسنجي كند و نگاه آنها را در نظر بگيرد و با اهل قلمي كه كار ميكند، در راستاي اهداف فرهنگياش باشد. ناشري ميتواند آثار عامهپسند را به صورت گسترده منتشر كند و مشكلي هم پيدا نميكند و نيازي هم به فعاليت ويژه براي كتابهايي كه درميآورد، ندارد. اما يك ناشر حرفهيي بايد با مؤلفههايي حرفهيي كار كند. ما دو سال پيش در شرايطي به سراغ چاپ شعر رفتيم كه پيش از آن نيازسنجي كرده بوديم و اقبال عمومي مخاطبان ادبيات به شعر بيشتر از گذشته شده بود.
اين ناشر تأكيد كرد: در فضاي چاپ و نشر كتاب در ايران نميتوان هيچ ناشر حرفهيي را سراغ گرفت كه تمام مؤلفههاي حرفهيي را كه در صنعت نشر هست، پياده كند. ناشران بزرگي هستند كه به خوبي چرخهي اقتصادي آنها ميچرخد؛ اما باز هم هزينهي چاپ كتاب را از مؤلف ميگيرند و اين اصلا اتفاق خوبي نيست. از طرف ديگر، مشكلات فراواني كه بر سر راه است، اعتماد نويسنده، شاعر و مخاطب را ميگيرد و همهي اين عوامل دست به دست هم ميدهد كه حداقلهاي فعاليتهاي حرفهيي رعايت نشود. با اين همه هيچكدام دليل نميشود كه به فكر تجربههاي جديد و ايدههاي نو نباشيم.
وي افزود: به اعتقاد من، اگر ناشر دلسوزانه كار كند و در كنار فعاليت تجاري، هم و غم مسائل فرهنگي را داشته باشد و از طرفي خلاقيت داشته باشد، ميتواند اثرگذار و موفق باشد.
او در ادامه خاطرنشان كرد: البته اينكه چاپ اول يك كتاب با شمارگان پايين تمام شود، موفقيت نيست. به اعتقاد من، ما تازه اول راه هستيم و حلقهي مخاطبان ما آنقدر باز و گسترده نيستند. سر بچرخانيم، ميتوانيم آنها را ببينم. اينكه 1100 نسخه كتاب به فروش برود، چيز عجيبي نيست. شايد از آنجايي كه نشر چشمه حداقلها را رعايت ميكند و مسائل ابتدايي نشر را رعايت ميكند، كارش پيش رفته است و اينكه اين مسائل رعايت نشود، اصلا صورت خوشي ندارد.
در ادامهي نشست، وليزاده عنوان كرد: ضرورت دارد نشر حرفهيي كار كند و اگر انتشارات چشمه در جايزههاي ادبي خصوصي حضور فعال دارد، فروشگاه دارد و مسائلي از اين دست، ناشران ديگري هم ميتوانند اين امكانات را داشته باشند و در مطبوعات و جرايد ديده شوند. نبايد اين مسائل حداقلي را به حساب زد و بند گذاشت.
او افزود: آمادهسازي و چاپ و توزيع كتاب بايد حرفهيي باشد. ويرايش، صفحهآرايي، طرح جلد و چاپ كتاب بايد خوب باشد. توزيع كتاب هم مهم است. 15 سال پيش كه در انتشارات نيمنگاه فعاليت ميكردم، با مسألهي توزيع مشكل داشتيم و هنوز هم همين اين مسأله وجود دارد و كتاب در ايران پخش نميشود. به اعتقاد من، مسألهي پخش كتاب چندان پيچيده نيست. كتابهاي متعددي چاپ ميشود كه هيچ تقاضايي ندارد. مادامي كه تقاضا براي آن اثر نباشد، روشن است كه امكان توزيع ندارد.
مساله ممیزی در همه مقاطع بوده است
در ادامه، عليرضا بهرامي گفت: با اين وضعيت دوگانه چطور ميشود كنار آمد؟ از طرفي همين ارشاد كه مورد انتقاد شماست، حمايتهاي جدي و وامهاي جدي را در اختيار ناشران قرار داده و به صورت گسترده از آنها كتاب ميخرد. حال بايد مخل بودن رفتار ارشاد را مورد چالش قرار داد و آن را مانع دانست يا اين بخش قضيه كه حمايتهاي متعددي را انجام ميدهد:
او در ادامه به توضيحي دربارهي ساز و كار فعاليت نشر چشمه پرداخت و گفت: اثري كه چاپ ميشود، به نويسنده و مؤلف ميگوييم اين اثر ديگر فقط كتاب تو نيست. همچنين در قراردادها، در قطع، چاپ، فونت، طرح جلد و تمام زمينههاي چاپ كتاب اجازهي مداخله را از مؤلف و نويسنده ميگيريم و به نوعي در هر كتابي كه از چشمه منتشر ميشود، رد پاي سليقهي ما وجود دارد. به همين خاطر، هزينهي چاپ كتاب را از مؤلف نميگيريم كه بتوانيم سليقهي خود را هم اعمال كنيم و از طرفي، ناشري كه براي چاپ كتاب از نويسنده و مؤلف پول ميگيرد، براي عرضه، معرفي و فروش آن هرگز دل نميسوزاند. از طرف ديگر، با به كارگيري ويراستار خوب، اجراي طرح جلد جذاب و اثرگذار و مسائل ديگر چاپ كتاب، اثر اول يك مؤلف و نويسنده از اعتبار بيشتري برخوردار ميشود و همينطور نبايد فراموش كرد كه كتاب به معرفي و تبليغ نياز دارد.
در ادامهي نشست، وليزاده تصريح كرد: اگر فرداروزي ارشادي وجود نداشته باشد، به اعتقاد من، خيلي از ناشران كه در 14 - 15 سال اخير راهاندازي شدهاند، از بين ميروند. به قول مدير انتشارات توس كه قدمتي چنددهساله دارد، بخش زيادي از ناشران پاگرفته در 14 ـ 15 سال اخير، ناشران پرورشي هستند كه بدون حمايتهاي ارشاد و خريد كتاب، از بين ميروند. ولي از بين 112 كتابي كه انتشارات نيمنگاه چاپ كرد، تنها چهار كتابمان از طرف وزارت ارشاد وقت خريده ميشد كه اين هم با پيگيريها و لابيهاي نويسنده ميسر شد.
در ادامه بهرنگ كيائيان گفت: البته اين مسأله فقط به اين دوران معطوف نيست. همواره مسألهي مميزي و حمايتها در مقاطع مختلف بوده است. ناشراني هم در سالهاي دولت اصلاحات بودند كه كارشان را آغاز كردند و با جديت فعاليت ميكردند؛ اما با رفتن اصلاحطلبان، آنها هم ديگر رفتند و به هر دليلي به فعاليتشان نتوانستند ادامه دهند و البته برخي هم بودند كه سعي كردند خودشان را با شرايط جديد سازگار كنند و اين مدل در تمام صنايع است و ويژهي صنعت چاپ نيست.
او افزود: مهم است كه فعاليتهاي فرهنگي اثرگذاري در حوزهي كتاب صورت بگيرد. همچنين براي دلال كتاب فرقي ندارد كه چه اثري را ميفروشد؛ تنها چيزي كه براي او فرق ميكند، آن كتابي را كه بيشتر ميفروشد، بيشتر در بازار عرضه ميكند و از نظر تجاري هم كار كاملا درستي است.
مجوز نشر برای فعالیت ناشر بسیار مهم است
در بخش پرسش و پاسخ نشست، داريوش معمار كه مدتي است با انتشارات نگاه همكاري ميكند، به طرح ديدگاهش دربارهي مسائل نشر ادبيات پرداخت و عمده مشكل فضاي نشر ادبيات در ايران را مميزي دانست.
او سپس با مقايسهي شرايط چاپ و نشر كتاب در ايران و اروپا، تصريح كرد: در اروپا نشر يك برند است و جايي است كه در آن بيزنس ميشود و اصول فعاليت حرفهيي و كار تجاري رعايت ميشود. كار ناشر از لحظهاي شروع ميشود كه كتابي را براي چاپ ميپذيرد و از آن زمان، برنامههاي متعددي را دنبال ميكند. به اعتقاد من، هيچكدام از برنامهها و فعاليتهاي جدي آمادهسازي چاپ و عرضهي كتاب در ايران اجرا نميشود. ناشر ما فكر ميكند همچنان بايد به سياق 70 سال پيش، كتابش را چاپ و منتشر كند؛ درحاليكه پيشرفت و تفاوتهاي زيادي اتفاق افتاده است.
فرياد شيري هم كه با انتشارات نگيما همكاري ميكند، در سخناني گفت: صدور مجوز نشر براي فعاليت ناشر مسألهي بسيار مهمي است كه به اعتقاد من، مسؤولان وزارت ارشاد و اتحاديهي ناشران بايد با نظارت جدي و بررسيهاي دقيقتر، مجوز فعاليت نشر را به فردي بدهند كه توانايي مالي داشته باشد. او همچنين در زمينهي نشر ادبيات به طرح موضوعات و پرسشهايي پرداخت از جمله در زمينهي چگونگي انتخاب مشاوران ناشران براي انتخاب كتابها و بر اين نكته تأكيد كرد كه وقتي كتاب خوبي با نظر اين مشاوران توسط ناشر مطرحي پذيرفته نميشود، اين مؤلف مجبور است كارش را نزد كساني ببرد كه با سرمايهي شخصي او كتاب را چاپ ميكنند و از اين جهت، حضور چنين ناشراني هم مفيد ميشود.
در ادامه، محمدجواد حقشناس كه در دورههاي گذشته از معاونان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بوده و از مخاطبان حاضر در نشست بود، به طرح ديدگاهش پرداخت و گفت: اينكه همهي مسائل مربوط به چاپ و نشر را معطوف به مميزي بدانيم، درست نيست؛ اين يك چرخهي معيوب است كه بايد در تمام جوانب آن بازنگري شود.
حقشناس در ادامه گفت: رانت و انحصار فساد ميآورد و ضرورت دارد در ساز و كارهاي مميزي و همچنين خريد كتاب در ارشاد اصلا ح و تجديدنظرهاي جدي صورت بگيرد. چرخهي چاپ و نشر از جهتهاي متعددي معيوب است و اين نيست كه با اصلاح يك بخش، تمام مسائل چاپ و نشر در ايران درست شود.
معاون اسبق وزارت ارشاد تأكيد كرد: آيا اگر فرداروزي اساسا وزارت ارشادي در كار نباشد، مشكلات حوزهي نشر ما برطرف ميشود؟ مسلما نه.
در ادامهي نشست، محمد وليزاده در پاسخ به معمار، وضعيت نشر در ايران و اروپا را غيرقابل مقايسه دانست.
كاوه كيائيان نيز با غيرقابل مقايسه دانستن فضاي چاپ و نشر كتاب در اروپا و ايران، به توضيحاتي دربارهي انتشاراتشان پرداخت و عنوان كرد: ما به دبيران بخشهاي مختلف آزادي عمل دادهايم و پيش آمده است كتابهاي متعددي براي چاپ به انتشارات فرستاده شده كه رد شده و اين سبب رنجش خاطر برخي شده است؛ اما واقعيت اين است كه ما توانايي چاپ تعدادي كتاب را داريم و در سال 89 ، 600 عنوان كتاب داستان ايراني به دست ما رسيد كه در نهايت، 40 اثر پذيرفته شد. از اين جهت است كه اين تمركزگرايي زياد خوشايند نيست.
او همچنين گفت، در بررسي كار دبيران مختلف بخشهاي مختلف نشر، برآيند كار آنها ارزيابي ميشود و نه يكي دو مورد، و در مجموع، اين برآيند كار است كه ملاك ادامهي
كار دبير (مشاور) هر بخش قرار ميگيرد.
در ادامه، بهرامي در پرسش از محمد وليزاده، عنوان كرد: شما عليرغم اينكه در فضاي نشر بيش از 300 عنوان كتاب چاپ كردهايد؛ اما به لحاظ تجاري موفق نبودهايد. ميخواهم بدانم چه انگيزهاي در كار بوده است. با اينكه دو انتشاراتي كه پيشتر در آنها فعاليت ميكرديد، كارشان متوقف شد و باز هم در ادامه اصرار ورزيديد كه كار نشر را دنبال كنيد و انتشاراتي ديگري را ايجاد كرديد.
وليزاده گفت: واقعيت اين است كه خيلي خودم را ناشر نميدانم. من در كنار كار روزنامهنگاري از سالهاي دهه 70 وارد فضاي چاپ و نشر شدم. ضمن اينكه در هيچكدام از اين نشرهايي كه فعاليت داشتم، سرمايهگذار نبودم. يكي از اين نشرها - نيمنگاه - كه ورشكست شد، نشر آئينهي جنوب هم توقيف شد.
او در ادامه خاطرنشان كرد: زمانيكه با انتشارات نيمنگاه همكاريام را آغاز كردم، سرمايهگذار آدم پولداري بود و گفت كه ميخواهم هر روز يك كتاب شعر چاپ كنم. به هر حال، بخشي از كارها را با هزينهي مؤلف يا با مشاركت مؤلف چاپ ميكرديم و 110 عنوان كتاب شعر را در آن سالها چاپ كرديم كه ديگر ادامه پيدا نكرد.
در ادامه، بهرامي گفت: پس اينكه شاهد موفقيت چشمگير ناشران ادبيات نيستيم، ناشي از اين است كه كار اصلي برخي از آنها انتشارات نيست؟
وليزاده متذكر شد: موافق هستم و آنطور كه بايد، خودم را ناشر نميدانم. ضرورت موفقيت، پذيرفتن مؤلفههاي حرفهيي است و بايد به صورت حرفهيي كار كرد. فعاليت من در نشر بيشتر كار دلي بوده است تا اينكه در پي تجارت باشم. كار در انتشارات داستانسرا، نيمنگاه، آئينهي جنوب چون نشر شعر بود، به همان اندازه برايم لذتبخش بود كه كار توليد شعر برايم لذت بود. به نوعي ميتوان گفت من كارمند نشر بودم. البته اين را از ياد نبريم كه ما در آن سالها كه اقدام به انتشار مجموعهي شعر ميكرديم، فضاي چاپ شعر اينگونه نبود و تا اين اندازه فراگير و توليد انبوه نبود و ما سعي ميكرديم آثار خوب را نشر دهيم؛ در شرايطي كه كمتر ناشري توجه و اقبالي به شعر داشت.
همچنين حامد ابراهيمپور به اين موضوع اشاره كرد كه نشر چشمه در بخش شعر ايران خود اساسا غزل و شعر كلاسيك چاپ نميكند كه يك تناقض بهنظر ميرسد و كاوه كيائيان در پاسخ گفت كه در برنامهي فعليشان در زمينهي چاپ آثار شاعران امروز و شاعران جوان، فقط چاپ شعر سپيد را مد نظر دارند و شايد در سالهاي بعد به اين نتيجه برسند كه شعر كلاسيك هم منتشر كنند.
بخشي از هجدهمين نشست «عصر روشن» در پيش و پس از ميزگرد به شعرخواني اختصاص داشت.
در بخش شعرخواني اين نشست، بهاره رضايي شعرهايي از مجموعهي «تشريفات» خود را خواند. حسن همايون نيز چند شعر از مجموعهي در حال انتشارش را خواند. همچنين حامد ابراهيمپور كه چند مجموعه را در دست انتشار دارد، يك مثنوي و يك غزل براي حاضران خواند. پوريا گلمحمدي هم چند شعر از مجموعهي تازه انتشاريافتهي خود را با عنوان «اينجا هيچ خياباني بيطرف نيست» خواند. در ادامه، «عصر روشن» هجدهم، ساره دستاران چند شعر كوتاه، شيما احمدي و محمدرضا شالبافان هر كدام يك غزل، الناز باباخاني يك شعر سپيد چند اپيزودي و حسين جنتمكان و فرزانه اسماعيلي نيز هر يك غزلي براي حاضران خواندند.