• خانه
  • بانک مقالات ادبی
  • گفت‌وگو با خالد حسيني نويسنده افغان‌تبار‌ امريكايي: ديوان حافظ محبوب‌ترين كتاب عمرم است

گفت‌وگو با خالد حسيني نويسنده افغان‌تبار‌ امريكايي: ديوان حافظ محبوب‌ترين كتاب عمرم است

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

ترجمه: مجتبا پورمحسن

نويسنده افغان‌تبار رمان‌هاي پرفروش «بادبادك‌باز» و «هزاران خورشيد رو» (هزار خورشيد تابان) كه اخيرا سومين رمان او با نام «وكوه‌ها طنين‌انداز شدند» به تازگي در امريكا منتشر شده در گفت‌وگو با روزنامه نيويورك‌تايمز درباره كتاب‌هاي مورد علاقه‌اش گفته است. نكته جالب در سخنان خالد حسيني علاقه شديد او به ادبيات فارسي و آثار شاعران بزرگ ايراني است. ترجمه اين گفت‌وگو در زير مي‌آيد.

محبوب‌ترين كتاب عمرتان كدام است؟

مجموعه اشعار حافظ كه به آن «ديوان حافظ» هم مي‌گويند در جهان فارسي زبان محبوب است، براي من حافظ بهترين شاعر فارسي زبان است. ابيات فلسفي، عشقي، اسطوره‌يي و حرف‌هاي صريح‌اش عليه قدرت حاكمه، سرشار از تصاوير غني و اوزان جادويي‌اش هميشه فريفته‌ام مي‌كند.

غزل‌هاي عميق و صميمانه حافظ هرگز برايم كهنه نمي‌شود و هنوز همان حس را امروز در من برمي‌انگيزند كه وقتي به عنوان يك بچه مدرسه‌يي در كابل آنها را مي‌خواندم و در من شور ايجاد مي‌كند.

از تجربه ايده‌آل‌تان براي مطالعه بگوييد (كي، كجا، چي، چطور)؟

تنها دو جا هست كه مي‌توانم براي مدتي طولاني كتاب بخوانم، در هواپيما و روي تخت هنگام خواب و بنابراين خيلي از اغواي كتاب‌هاي الكترونيكي دوري مي‌كنم.

رمان‌نويسان محبوب‌تان چه كساني هستند؟

جي.‌ام. كوئتزي، جنيفرايگان، همينگوي، اليزابت استراوت، جامپا لاهيري، ديو ايگرز، يان مك ايوان، ديويد فاستر والاس، جونت دياز، كورت ونه‌گات، آليس مونرو (مي‌دانم او داستان كوتاه مي‌نويسد اما بسياري از آثارش جرقه رمان‌هاي فشرده را دارد.)

چه كتاب‌هايي درباره افغانستان كه اخيرا يا قبلا منتشر شده را پيشنهاد مي‌كنيد؟

«غرب كابل، شرق نيويورك» نوشته شميم انصاري، «ملت افيون» نوشته فريبا نوا، «مجازات پاكدامني» سارا چايس، «حلقه‌هاي خياطي هرات» نوشته كريستينا لمب، «سنگ صبور» نوشته عتيق رحيمي، «مكان‌هايي در ميان» نوشته روي استوارت، «نورغيرمنتظره» نوشته جيسن اليوت.

شما بيش از 10 سال پزشك بوديد. از تجربيات و آموخته‌هايتان در مقام يك پزشك چه چيزهايي را به كار نويسندگي‌تان آورده‌ايد؟

ويژگي‌هاي مورد نياز براي گذراندن دوره تحصيلي پزشكي و تخصص: نظم، صبر، پشتكار، ميل براي صرف‌نظركردن از خواب، ميل شديد به سادومازوخيسم، توانايي پشت سرگذاشتن بحران‌هاي ايمان و اعتماد به نفس، پذيرفتن خستگي به عنوان واقعيت زندگي، اعتياد به كافيين بيش از حد مشخص و خوش‌بيني تمام نشدني به اينكه پايان، دور نيست.

ويژگي‌هاي لازم براي يك رمان‌نويس: همين ويژگي‌هاي مورد نياز براي يك پزشك.

كدام نويسنده محبوب‌تان ناديده گرفته شده يا به حد كفايت قدرش دانسته نشده است؟


فكر نمي‌كنم كه به اندازه كافي قدرش را ندانسته باشند، مشخصا در ميان نويسندگان اين طور نيست، اما خوانندگان به شكل كلاسيكي قدر آليس مونرو را آن‌طور كه بايد و شايد نمي‌دانند. اين حالا ديگر تقريبا يك كليشه شده كه از خودمان بپرسيم چرا اين اسطوره زنده خوانندگان گسترده‌يي ندارد.

چه جور داستان‌هايي نظرتان را جلب مي‌كند؟ دور و بر نوع خاصي از داستان نمي‌رويد؟

من تقريبا همه نوع داستان مي‌خوانم تا زماني كه خوب روايت شده باشد، تاثير حسي بر من بگذارد و يك حس پيچيده معماگونه را حفظ كند. اين به معناي آن است كه سال‌ها از زماني كه آخرين بار داستان علمي تخيلي خواندم مي‌گذرد.

از ديدن چه كتاب‌هايي در كتابخانه‌هايتان ممكن است شگفت‌زده شويد؟

مجموعه كتاب‌هاي كميك تن تن، «چرا مردها پستان دارند»، «جنگ جهاني زد»، «من يك لبوفسكي هستم تو هم يك لبوفسكي هستي: زندگي و لبوفسكي بزرگ و چيزي كه تو داري» اين كتاب آخر – لازم به گفتن نيست – با دستورالعملي براي تهيه نوشيدني «روسي سفيد» مي‌آيد و براي هواداران اين اثر كلاسيك بزرگ غيرقابل چشم‌پوشي است، اما اين فقط انتخاب من است، مرد.

بهترين كتابي كه هديه گرفته‌ايد چه بوده؟


پدرم در اواسط دهه 1970كه پسربچه‌يي در كابل بودم، ترجمه فارسي كتاب «سپيددندان» را به من داد.

چه كتابي بيشترين تاثير را روي تو گذاشته است؟


از آخرين باري كه خواندمش سال‌ها گذشته، اما نخستين بار كه در دوران دبيرستان كتاب «خوشه‌هاي خشم» را خواندم واقعا در خاطرم ماند. مشكلات كارگران مهاجر نااميد برايم يادآور مشكلات مردم در سرزمين مادري‌ام، افغانستان بود. حالا وقتي به افغانستان مي‌روم و خانواده‌هاي آواره‌يي را مي‌بينم كه پاي پياده از جايي به جاي ديگر مي‌روند و تلاش مي‌كنند كار، خانه و جايي براي ماندن پيدا كنند، هنوز هم به شاهكار جان‌اشتاين بك فكر مي‌كنم و صحنه پاياني كه در آن رزآو‌شارون به غريبه شير مي‌دهد، يكي از صحنه‌هايي است كه هنوز هم عميقا متاثرم مي‌كند.

اگر اين امكان را داشته باشيد كه به رييس‌جمهور امريكا كتابي براي خواندن پيشنهاد كنيد، چه كتابي را انتخاب مي‌كرديد؟


فكر مي‌كنم اين رييس‌جمهور (اوباما) خدا را شكر آدم كتاب‌خواني است و نيازي ندارد كه من به او خواندن كتابي را توصيه كنم.

آيا با كتاب‌هاي زيادي بزرگ شديد؟ چه خاطراتي از دوران كودكي‌تان داريد كه برايتان كتاب خوانده باشند؟

من در فضايي بزرگ شدم كه دور و برم يك عالمه كتاب رومي (مولانا)، حافظ و عمرخيام بود. پدر و مادرم در كابل همه جلدهاي آثار اين شاعران را در خانه داشتند. هيچ‌كس هم برايم نمي‌خواند. پدر يا مادربزرگم هنگام خواب برايم قصه مي‌گفتند. اكثر كتاب‌ها را خودم در رختخوابم مي‌خواندم.

آيا كاراكتر يا قهرمان ادبي محبوبي مربوط به دوران كودكي‌تان داريد؟

تراژدي سهراب، جنگاور بزرگي از كتاب «شاهنامه» فردوسي كه در قرن يازده سروده شد، يكي از جواهرات سلطنتي شعر كهن فارسي است. سهراب، پسر جنگجوي بزرگ رستم است اگرچه هرگز يكديگر را نديده‌اند. سهراب با يك ارتش رهسپار مي‌شود تا براي پدرش شكوه و تاج سلطنت را به ارمغان بياورد، آن هم تنها از طريق رو در روشدن با او در ميدان نبرد. صحنه آخر اين داستان كه در آن رستم، تن بي‌جان سهراب را در دست دارد، تنها چندلحظه پس از آنكه هويت كسي را كه با شمشير خودش به شكل مرگباري مجروح كرده، بشناسد، درباره ضربه احساسي كه در خود دارد بي‌همتا است.

نااميدكننده، بيش از حد بزرگ شده يا صرفا نه چندان خوب: چه كتابي بود كه فكر مي‌كرديد از آن خوش‌تان مي‌آيد و بعد از خواندن نپسنديديد؟

تعداي از كتاب‌ها اين‌طوري هستند مطمئنا. اما من مرد مودبي هستم. بگذار همان چيزي بخوانمش كه هست: من يك آدم ترسو هستم. اوكي، من در پاسخ به اين سوال خواهم گفت: كتاب «ناتور دشت»

اگر مي‌توانستيد هر نويسنده‌يي را كه دل‌تان خواست ببينيد، مرده يا زنده، چه كسي را مي‌ديديد؟ چه چيزي را مي‌خواستيد بدانيد؟


يك ويديو از بحث‌هاي معمول آفرينش‌باوري عليه نظريه تكامل در سطوح آموزش همگاني را دانلود مي‌كردم و بعد در زمان سفر مي‌كردم و به قرن ?? مي‌رفتم و آن كليپ را براي چارلز دارويش نمايش مي‌دادم و چيزي را كه او شروع كرد نشانش مي‌دادم و بعد واكنش‌اش را تماشا مي‌كردم.

اگر مي‌توانستيد با يك كاراكتر ازدنياي ادبيات ملاقات كنيد، او كه بود؟

دكتر منهتن در رمان كميك «نگهبانان» نوشته آلن مور.

كتاب بعدي كه تصميم داريد بخوانيد چيست؟

«دفترچه يادداشت مايا» نوشته ايزابل آلنده.

لينك

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692