گذری بر مجموعه داستان "با شیرینی وارد می شویم

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

محمد امین مروتی
بیست سالی- شاید هم بیشتر -می شد که از خانم حاج دایی بی خبر بودم ؛ تا این که پس از چاپ کتابشان توانستم از طریق وبلاگشان با ایشان تماس بگیرم و تجدید خاطراتی که وجه مشترکش نازنین از دست رفته ای بود که حلقة وصل من و نویسنده بود و بعدش هم تهیه کتاب او ، خواندنش و نکاتی که ضمن این خوانش به ذهنم رسید . . .
به یاد دارم که ایشان از همان سال ها سرش در کتاب بود و به نوعی متفاوت از همگنانش و امروز ثمره ی این متفاوت بودن را در کتاب کوچک و جمع و جورش می بینم. می بینم که چطور فریبا خود را در گردابِ همسان سازِ روزمرگی رها نکرده و با چشم سومی در زندگی خود و آدم های دوروبرش ریز و تیز می شود تا با نگاهی از بیرون ، درون خود و آدم های دور و برش را بکاود . فرق نویسنده با دیگران همین تیز بینی و ریزبینی است. به قول شاملو، شاعران شاخک های حساس جامعه اند و اصلاً انسان ، داستان گویی و قصه پردازی را برای همین اختراع کرد که خود را در آستانة تجارب دیگران قرار دهد تا از طریق داستان بتواند در تجربة دیگران شریک شود و از طرف دیگر داستان، نویسنده را در آستانة بازنگری و درنگ و تامل در تجارب روزانة خودش هم می کند و این فرق فارق نویسنده با دیگران است . ثمرة این نگاه مجدد به خود و دیگران، هم انسان شناسی است و هم خودشناسی که نهایتا سطح تعامل تو را با خودت و دیگران ارتقاء می دهد و از مدار خاله زنک بازی های مرسوم و متداول فراتر می برد. خاله زنک بازی هایی که برغم عنوانش، مختص خانم ها نیست و به همان اندازه در مردانمان ساری و جاری است.
راویان قصه های فریبا غالباً زنانند و اکثراً مشکلات و دغدغه های ذهنی زنان خانه دار شهری طبقه متوسط است که محور داستان ها قرار گرفته اند و البته این طبیعی و به جاست چرا که نویسنده زنی از همین طبقه و گروه اجتماعی است و به همین علت دیالوگ هایش واقعی و باورپذیر و محسوس است و خواننده را به محیطی می برد که آن را می شناسد و باور می کند و این خود به تصویر رئالیستیک روابط آدم ها منجر شده است.
در مواردی هم نویسنده با در گذشتن از این رئالیسم پا به حیطة نوعی سورئالیسم می گذارد که نمونه آن دو قصة پایانی با عناوین هر" دوشنبه "و "یلدا" ست و نشان می دهد که قوه تصور خوبی دارد که البته لازمة نویسندگی هم هست. هر چند تصویر رویاها و خیالات روزمره هم جزئی از رئالیسم است اما پر و بال دادن به آن ها می تواند باعث اخلال رابطه نویسنده با واقعیت گردد و البته در مورد خانم حاج دائی این تعادل به سود واقع گرایی حفظ شده است.
چنان که گفتم دیالوگ ها آشنایند و با گوش ما غریبگی نمی کنند، اصطلاحات، مثال ها و مثل هایی خاص و غیرقابل ترجمه که تنها در متن و بطن فرهنگ این دیار معنا دارند و ما آن ها را به خوبی می فهمیم . از این جهت فریبا به زبانی دلنشین و گویا دست یافته است که برای واگویة مکنونات درونی آدم های دور وبرش هماهنگی و هارمونی دارد.
مروری مختصر به محتوای قصه ها می تواند ما را بیشتر با فضای فکری و حسی نویسنده آشنا سازد :
"حلوا یا قهوه" حکایت گرفتاری های روزانة یک خانوادة جدید شهری است که در پس زمینه اش با برشِ مشابهی از یک زندگی ایلیاتی ما قبل مدرن مقایسه می شود و وجه مشترک این دو دنیا، بی عاطفگی نسبت به سالمندان است. راوی خانم نویسنده ای است که مادر شوهرش در سرای سالمندان است و احساس خودش را نسبت به او، در قالب قصه ای ایلیاتی و عشایری بازتاب مجدد می دهد و شاید تنها دلخوشی راوی، نوشتنی است که مجالش بسیار اندک دست می دهد.
در "نشسته پیش روم" قصه پر غصه ای از یک زندگی تصویر می شود که اتفاقات غیر مترقبه ای آن را شکل می دهند و القای این تصور که چگونه گاهی زندگی انسان بازیچه حوادث ناخواسته و غیر قابل پیش بینی می شود.
"روزگاری که عاشق شدم" نشان می دهد که در اوج بلا و جنگ و زمانی که انسان آب از سرش بگذرد، چگونه زندگی را بهتر می فهمد . بی خیال مشکلات می شود و عاشق کسی می شود که در تمام این سال ها در کنارش بوده است. تو گویی یک درد بزرگ تر و مشترک لازم بود تا همدیگر را بهتر ببینند و حس کنند.
اما بر عکس،" ای داد بی داد" حکایت همان جفت های نا جور است که به دلیل نداشتن مشکل جدی ، زندگیشان از هم می پاشد.
"نان سنگک" حدیث مکرر تضادهای فرهنگی و سوء تفاهمات ناشی از ورود فرهنگ مدرن به شهرهای کوچک سنتی است که بسیار واقعی و ملموس و البته اجتناب ناپذیر است.
"دم گربه" از سوء ظن در روابط زناشویی می گوید و حس ششمی که زنان در دریافت کج شدن پالان شوهرانشان دارند و چقدر طبیعی و غیرمستقیم این حس از طریق دیالوگ ها القا شده است.
"گلدونه" هم گلدان گلی است که هر وقت حال زن و شوهر صاحبخانه خوب است، حال او هم خوب است و هر وقت خللی در رابطه زن و وشهر می افتد، ترکشش گلدان بیچاره را هم می گیرد . راوی مثل بسیاری از خانم ها زندگی حسی قوی دارد و ارتباط عاطفیش در گلدان "دیفن باخیا" منعکس می شود.حکایت ملموسی از ارتباط انسان ها و اشیاء، که پرداخت هنرمندانه و باورپذیری یافته است.
در "با شیرینی وارد می شویم" که عنوان مجموعه از آن گرفته شده است، حکایت زنی زحمتکش روایت می شود که گرفتار شوهر بی توجه و پسر بی خیال و بی مسئولیتش است و با این وجود به این شوهر و پسر چسبیده است که مبادا نیروهای اهریمنی، آن ها را از دستش در آورند. حکایت کثیری از زنان سرزمین ما.
"زندگی رویای من" حکایت نویسنده ای است با زنانی که در داستان هایش زندگی می کنند و نشان می دهد که چگونه نویسنده تو نخ تیپ های مختلف زنان و دغدغه هایشان می رود و به نوعی در زندگی همه سرک می کشد . پس از خواندن قصه به این نتیجه رسیدیم گه علاوه بر تیزبینی، نوعی حس فضولی و سرک کشیدن در زندگی دیگران می تواند لازمة نویسنده شدن باشد! !
"دختر ایران" قصه مکرر دختران نوجوان امروزی است در کشاکش دوران گذار از سنت به مدرنیته و قصة کلاغانی است که با تقلید رفتار کبک ها، راه رفتن خود را هم فراموش می کنند.
"نظر کرده" انعکاس دلبستگی زنان طبقه متوسط شهری به خرافه بازی و خرافه سازی است.
و بالاخره در" دوشنبه" و "یلدا" تصورات نویسنده به کمک قوة خیال او اوج می گیرد و داستان هایی متفاوت را رقم می زند و نوعی گذار از رئالیسم به سورئالیسم و سوبژ کیتویسم که البته "یلدا" پرداخت دلنشین تر و در عین حال ساده تری دارد.
و نکتة آخر این که دنیای ذهنی و زبانی حاج دائی ارتباط اندکی با درویشیان دارد و تعجب می کنم که از قیاس مع الفارقِ نویسنده شناخته شده ای مانند خانم پارسی پوردر این باره...

خوشحالم که به مصداق "آدم به آدم می رسد"، بار دیگر مجال ورود در دنیای ذهنی و زبانی خانم حاج دائی را یافته ام و برای او آرزوی سلامت و موفقیت می کنم و چون مطمئنم که از این باغ میوه های بهتری هم خواهد رسید، منتظر کارهای بهترش می مانم.

در روزنامه بیرمی چاپ شده است.

 

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692