به بهانه ی برپایی نمایشگاه نقاشی «هانی نجم» در نگارخانه من

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

فرصتی برای بیرون پریدن از صف

هنگامی که تصاویرآدم ها به وسیله خطوطی چرخشی بر روی بلیط های اعتباری مترو محصور می شود،طوری با کلیت بلیط ها ادغام می شوند که گویی مسخ آن ها شده اند؛ آدم هایی اعتباری که هرکدام به تاریخ تمام شده یک سفر، یک حرکت پیوسته اند وشاید کشیدن آنها با خطوط چرخشی که اساس همه حرکت ها محسوب می شود اشاره باشد به آنکه سفر، که حرکت میان دو نقطه می باشد، اساس زندگی انسان معاصر است.این خصیصه، نقطه ی شروع مجموعه تابلو های هانی نجم در نگارخانه من است. مکانی که به تعبیر داووداکبرزاده در کاتالوگ مربوط به نمایشگاه، حالا با تابلوهای هانی نجم بیشتر شبیه به «ایستگاه نگارخانه من» است. جایی که محل ادغام و درهم شدن انسان های در ظاهراجتماعی گوناگونی ست بدون آنکه حتی کمترین ارتباطات ورفتارهای اجتماعی را در میان خود برقرار کنند. گویی همه دچار عارضه عجیب و گنگی شده اند که ماهیت انسانی – اجتماعی شان را مسخ وآن هارا در سکوت وتنهایی فراگیروکلافه ای فرو می برد؛ چیزی که در تابلوهای آویزان نمایشگاه به صورت گسترده ای به چشم می آید.

در خیلی از تابلوها که اثربه صورتی سیاه وسفید و به شیوه ای طبقه ای آفریده شده است، بیننده در هر تابلو با دسته ای از تصاویرمواجه می شود که هر کدام فضاهای مکانی و ماجراهای بی کلام و راکد خودشان را دارند و از یکدیگر مجزااند اما در عین حال ادغام و یکی شده اند، گویی کل ماجراهای انسانی بی کلام موجود درتابلو باهم در ارتباط ساختاری و ادامه یکدیگرند. درست شبیه همان آدم هایی که در تابلو به وفور یافت می شوند بدون هیچ ارتباطی با یکدیگرکه تنها یک جریان مشکوک در سکوتی ازلی در میان آن ها جاری است.شاید طبقه ای بودن این آثار که در خود نوعی تقابل ثنویتی رنگی را به همراه دارند،خود اشاره ای باشد به تضاد وطبقات اجتماعی موجود میان افراد یک جامعه که در اینجا هانی نجم خواست نفوذ درلایه های آن از طریق هنررا دارد. ارائه نوعی تنهایی انسانی از طریق گزارشی بصری که صحنه وقوع شبه نمایشی آن در وسایل حمل ونقل عمومی نظیر اتوبوس ها انجام می شود، با بازی بی کلام آدم هایی با شخصیت های گوناگون ومتفاوت، با چشمان بسته وباز، با صورت های خسته و وارفته و گاه به گاه انسان هایی که گویی در عدسی محدب یک نگاه، درد درونی شان برجسته تر بروز می کند.در تابلو های دیگر هم هانی نجم بیننده را با برخی ایده ها و برداشت هایی که به صورتی نمادین در اثر قرار داده است، مواجه می کند. به طور مثال در یک تابلو سه تیکه با رنگ آمیزی های سرد و خاکستری اش که به فرم تاکید خاصی داده است، ما با کلید هایی مواجهیم که آن ها را در دهان هایی باز بعضا رنگی افرادی قرار داده است که در تنهایی سفر روزانه شان تنها به یک میله سرد تکیه کرده اند.در اینجا باید به زمینه فکری هنرمند در خلق اثر نیز توجه داشت. شاید این کلید ها قفلی باشد بر گفتارها وارتباطات کلامی متقابل میان افراد در تنگه های سفرهای شهری که در آن ها تمام حوصله آدم ها به طرزی شکننده در سکوتشان جمع شده است برای رقابت وتصاحب صندلی هایی که شاید هرگزفرصت نشستن بر روی آنها دست ندهد! در جاهایی قیافه برخی افراد به صورتی هیولاوارو شیطانی ارائه می شود، با فرمی از دست ها وبدن هایی که از حالت متعارف خود خارج شده اند که همین، حس عدم امنیت موجود در فضاهای فشرده، غریب و مشکوک سفرهای شهری را تشدید می کند.

در تابلوی دیگری، هانی نجم با بکارگیری قطعات توام عکس ونقاشی، فضاهای درونی، محصور وپرازدحام موجود در وسایل حمل ونقل عمومی را با فضاها وخیابان های باز وگسترده ی شهری وغیر شهری واشیای تغییر شکل داده شده از طریق انسان را ادغام می کند و روایت گزارش گونه ی خود را در حال وهوای بازتری بسط می دهد، اما با رنگ های تیره و گرفته که در قسمت های مختلفی از اثر، فضایی موهوم وسورئال را ایجاد می کند وحس وحالی نوستالژیک با خود دارد.

تابلوهایی با موضوعاتی تقریبا متفاوت تراما در سبک وشیوه ی مشابه نیز از هانی نجم در این نمایشگاه به نمایش گذاشته شده است که دیدن آن ها برای ذهن جستجوگر ومعنا گرا خالی از لطف نیست.

در کل تابلوها از نظر زمانی در تاریخ های مختلفی امضا شده اند و یک دوره زمانی از سال 87 تا 91 را نشان می دهند که پیگیری آن ها روند رو به رشد هنرمند را به خوبی نشان می دهد.

این نمایشگاه در کلیت خود توانسته است آن نیاز انسانی یک روح آرامش طلب در دنیای معاصر را که در مکانیزاسیون و گردش چرخ های فلزی و لاستیکی ماشین ها و در انبوه حرکت ها وتقاطع ها وانتقال ها و سرعت بالای تغییرات به سوی آینده ای مشکوک ودلهره آور پیش می رود، ارضا کند؛ بیان و گزارش از حالات مکدرو تنهایی های بی حوصله ودردمند فردی – اجتماعی، که در بطن خود نوعی فاجعه عاطفی – انسانی را پیش بینی می کند. هانی نجم به خوبی توانسته است ارتباط میان آفرینش هنری وکلیت بستر اجتماعی و جامعه را در آثارش نشان دهد و به تعریف خاص خودش از روابط پیچیده انسانی وعناصر موجود در اجتماع برسد.

هانی نجم از طریق این آثار درصدد برقراری ارتباط با انسان ها و کنارزدن موانعی همچون تفاوت های طبقاتی، فرهنگی و روحی – روانی، انحراف مفرط منابع عواطف در انسان ها، فرسودگی های روزمره روحی، ساختار مکانیزه ی حرکت های انسانی و اجتماعی، خستگی ها وسرخوردگی ها ی ناشی از بیشتر شدن فاصله های عاطفی وانسانی میان افراد، ازطریق بهره گیری از نشانه ها وتخیل است.

 

امیر کلاگر 6/3/91

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692