خواهی نشوی رسوا هم رنگ جماعت شو
در مسیر به محل کارت سر یک چهارراه، گروهی از آدمها به آسمان خیره شدند. بدون اینکه فکر کنی، تو هم به آسمان زل میزنی... چرا؟ تأیید اجتماعی!
وسط کنسرت، زمانی که تکنواز اوج نمایشش را به نمایش میگذارد؛ یک نفر از آن طرف سالن شروع به کف زدن میکند. ناگهان همه حضار با او همراه میشوند. چرا؟ تأیید اجتماعی!
وقتی رنگ سال مشخص میشود، اولین کسی که به دنبال لباس جدید به رنگ سال میرود. بقیه به تبعیت از او همان کار را انجام میدهند. چرا؟ تأیید اجتماعی!
تأیید اجتماعی؛ گاهی از آن به عنوان غریزه جمعگرایی یاد میشود. تاکید میکند؛ افراد وقتی مثل بقیه عمل میکنند به این معنی است که کارشان یا رفتارشان درست است. هر چه تعداد بیشتری از مردم عقیدۀ خاصی را دنبال کنند؛ ما آن عقیده را درستتر می دانیم. این رفتار از سوی دیگران مناسبتر ارزیابی میشود.
تأیید اجتماعی؛ در مد، سرگرمی، رژیمهای غذایی و... بسیار دیده میشود. ما نوادگان بیواسطه کسانی هستیم که از رفتار
دیگران پیروی میکنیم. این خصلت چنان عمیق در وجود ما
رشد کرده که امروز هم از آن استفاده میکنیم؛ حتی در مواقعی که قرار نیست کمکی به زنده ماندن ما بکند.
ضعف تبلیغات، از ضعف ما در قبال تأیید اجتماعی حسابی استفاده میکند. مثلاً تصمیمگیری بین خرید انواع اتومبیل؛ محصولات نظافتی؛ محصولات آرایشی و بهداشتی که هیچکدام هیچ مزایا و معایب آشکاری نسبت به هم ندارند.
اینجا من و شما ظاهر میشویم. این ما هستیم که برای تأیید اجتماعی به سراغ هر کدام از محصولات که تأیید بیشتری را دارد میرویم. فقط در برخی شرایط معدود است که تأیید اجتماعی مفید واقع میشود مانند پرسیدن آدرس یک رستوران خوب...
خب! چه میتوانید بکنید؟ پیش از اینکه به دنبال تأیید اجتماعی برویم؛ باید توجه کنیم همیشه نمیشود بهترین بود. خودمان را با کمیها و کاستیهایمان دوست داشته باشیم؛ حتی اگر اشتباه کردیم.
خودمان را ببخشیم! به دور از تأیید اجتماعی فقط خودمان باشیم. اشتباه کنیم که هر اشتباه یک تجربه است.
(سعی کن به اعمال خودت افتخار کنی؛ افتخار اجداد تو متعلق به خودشان بوده؛ تنها خودت باش.) سامرست موام■