• خانه
  • بانک مقالات ادبی
  • یادداشتی بر فیلم «Platform» کارگردان «گالدر گازتلو اوروتیا»؛ «الهام بیاتی‌مقدم» / اختصاصی چوک

یادداشتی بر فیلم «Platform» کارگردان «گالدر گازتلو اوروتیا»؛ «الهام بیاتی‌مقدم» / اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

elham bayati moghadam

فیلم پلتفرم (انگلیسی Platform) با عنوان اصلی سکو یا حفره (اسپانیایی El hoyo) در ژانر علمی تخیلی ترسناک مهیج به کارگردانی گالدر گازتلو اوروتیا است که در سپتامبر ۲۰۱۹ منتشر شد. فیلم نخستین بار در جشنواره بین‌المللی فیلم تورنتو روی پرده رفت که با استقبال مردم و منتقدان همراه بود. پس از آن کمپانی نتفلیکس حق پخش جهانی فیلم را خرید و آن را در مارس ۲۰۲۰ منتشر کرد. در این فیلم ایوان ماساگوئه در نقش گورِنگ، سوریون اگیلئور در نقش تریماگاسی، آنتونیا سن خوان در نقش ایموگری و الکساندرا ماسانگای در نقش میهارو اصلی‌ترین بازیگران هستند.

خلاصه فیلم

داستان درباره یک زندان است که ۳۳۳ طبقه دارد و هر طبقه به صورت عمودی، از طریق یک حفره که در مرکز هر طبقه قرار دارد به طبقه زیرین راه پیدا می‌کند. در هر طبقه دو نفر به مدت یک ماه زندانی هستند و تنها با خوردن پسماندهای غذای طبقات بالا می‌توانند جان خود را نجات دهند و بعد از سپری شدن دوره حبس با یک مدرک معتبر از زندان خارج شوند. هر روز سکویی پر از غذاهای متنوع روی حفره قرار می‌گیرد و زندانیان فقط در فرصت اندکی می‌توانند از هر چه روی سکوست بخورند ولی اجازه ندارند چیزی نگه دارند. قوانینی برای آنها قرار داده شده است که زندانی هر وسیله بخواهد می‌تواند همراه داشته باشد. در طبقه ۴۸ گورنگ با خود کتاب "دن کیشوت"(اثر سروانتس) را همراه دارد و هم‌بندش تریماگاسی چاقوی تیز و بهارات زندانی دیگر طنابی همراه خود دارد. زندانیان بعد از یک ماه جایشان عوض می‌شود و به طبقات دیگری هدایت می‌شوند. گورنگ متوجه می‌شود از پسماندهای غذای طبقات بالا دیگر چیزی به طبقات پایین نمی‌رسد. در طبقات پایین زندانیان برای نجات جان خود حتی مجبور می‌شوند مرده خواری یا زنده خواری کنند. گورنگ و زندانی سیاهپوست (بهارات) تصمیم می‌گیرند برای برقرای عدالت میان همه طبقات، غذا را به اندازه نیاز تقسیم کنند و در خِلال این حرکت پیغام خود را به رئیس زندان در طبقه صفر برسانند.

بررسی فیلم: فیلم پلتفرم با مایه‌های فلسفی، روانشناختی، جامعه‌شناختی و دینی به صورت سمبلیک قصد دارد خشن‌ترین چهره تضاد طبقاتی و پیامدهای هولناک آن را در نظام آفرینش نشان دهد. تصویری از ساختمانی با طبقاتی عمودی و حفره‌ای میان این سازه، زندانیانی که همگی به تناسب شرایط خودخواسته یا جبری درون زندانی بی‌پایان محبوس شده‌اند. آن‌ها برای حفظ بقاء خود، چه از راه آسان و دست‌یافتنی و چه به بهای کشتن دیگری، در ستیزند. این تصویر زندانی با ویژگی‌های عجیب از همان ابتدا تکلیف خود را با مخاطب روشن می‌کند که با یک جهان رئال مواجه نیستند؛ بلکه با دنیایی ساختگی و دور از ذهن که درک آن برای هرکسی سخت است و در واقع با پایان فیلم ذهن مخاطب را به تفکر وامی‌دارد.

از دیدگاه جامعه‌شناختی در حقیقت زندان تعبیر روشنی از جهان پیرامون است و زندانیان همگی در یک نظام طبقاتی قرار دارند. طبقات بالا سردمداران و قدرتمندانند که کسی را به دنیای خود راه نمی‌دهند. طبقات پایین فرودستانند که در این تنازع اساساً شکست خورده‌اند. بانیان این زندان هم به گونه‌ای بخشنده و عدالت‌گستر و با دقت و حساسیت زیاد همه چیز را در اختیار افراد طبقات قرار می‌دهند. گورنگ از میان طبقه میانی با در دست داشتن کتاب، ابتدا در نگاه سطحی نماینده قشر روشنفکر است که درتلاش برای عدالت‌خواهی در جهت تقسیم منصفانه نعمت‌ها بین همه برآمده است؛ اما در نگاهی ژرف‌تر، ویژگی پیامبرگونه و منجی دارد که می‌خواهد عدالت را به شیوه خود حتی با کشتن افراد سرسخت و ظالم برقرار کند. چرا که در همه ادیان پیامبران برای ابلاغ رسالت و نجات پیروانشان کتاب داشتند. او به همراه یک زندانیِ سیاهپوست تلاش می‌کنند به این مقصود برسند و با رساندن ظرف پاناکوتای تمیز و دست‌نخورده پیغام خود را به رئیس زندان برسانند. بهارات با طنابی که دارد تلاش می‌کند از این طریق به طبقه بالاتری برود؛ اما افراد طبقه بالا تمایلی ندارد و مانع او می‌شوند. در این‌جا این حس به مخاطب القا می‌شود که با وجود اینکه چند قرن است جنبش برابرخواهی و تعارضات نژادی در دنیا برچیده شده است؛ باز هم رنگین‌پوست‌ها در مقابل سفیدپوست‌ها در سطح پایین‌تری از برابری قرار دارند. می‌توان گفت فیلمساز درباره شخصیت سیاهپوست (بهارات) به نکوهش نژادپرستی پرداخته است. به این دلیل که او هم در این کشمکش به همراه گورنگ به دنبال رفع تبعیض است. از دیدگاه روانشناختی وقتی به رفتار شخصیت‌ها دقت می‌کنیم سوأل‌های بیشماری در ذهن ایجاد می‌شود. اینکه چقدر این جهان ساختگی به جهان واقعی ما شباهت دارد؟ اگر کسی در آن موقعیت قرار بگیرد چگونه می‌تواند از شرایطی که پیشِ رویش قرار گرفته است برای زنده ماندن میان غریزه و شعور انسانی خود توازنی ایجاد کند؟ و اینکه انسان تا چه حد می‌تواند وجدان انسانی خود را نادیده بگیرد؟ پاسخ به این سوأل‌ها کار آسانی نیست اما فیلمساز به خوبی توانسته است آن چهره پلید و لجام‌گسیخته انسان را به تصویر بکشد. هر شخصیت به فراخور حالات درونی خود کنشی دارد. مانند رفتاری که گورنگ با خوردن کاغذهای کتاب برای سیر کردن خود دارد یا تریماگاسی که با چاقو به جان هم‌نوع خود می‌افتد یا بهارات طناب را وسیله‌ای برای رهایی از تبعیض نژادی بکار می‌برد؛ همچنین دختر بچه که در آخرین طبقه پاک و تمییز و آرام فقط نظاره‌گر است.

گورنگ و بهارات در نهایت بعد از خونریزی افراط‌گونه میان طبقات در طبقه ۳۳۳ دختر بچه آرام و معصومی را می‌بینند. او به اندازه نیاز می‌خورد و آسیبی به کسی نمی‌زند. آن‌ها ظرف پاناکوتا را به دختر می‌دهند و روی سکو به طبقه صفر می‌فرستند. در اینجا دختر بچه سمبل موهبتی است که خداوند در وجود هر انسانی نهاده و انسان‌هایی که از این موهبت الهی درست مراقبت کردند و امانت‌دار خوبی بودند و این امانت را به خالق هستی بازگرداندند (منظورگورنگ و بهارات) به سر مقصود که همان آزادی و رهایی از زندان است می‌رسند. در واقع گورنگ هم می‌تواند نماینده خدا بر روی زمین باشد و هم انسان شرافتمندی که در پیشگاه خدا پیروزمند است.

در مقابل آنها، تریماگاسی را می‌بینیم که پس از مرگ روحش همه جا همراه گورنگ است. تریماگاسی که برای نجات جان خود حتی به گوشتِ تن هم‌بند خود رحم نمی‌کند؛ نماد خویِ حیوانی انسان در شرایط سخت و نابرابر است که در پایان از بین می‌رود. در نقطه دیگر دختربچه که او هم می‌تواند جنبه پاک و شریف انسانی باشد زنده می‌ماند و در بیرحمانه‌ترین وجوه زندگی این شرافت و انسانیت است که جاودان خواهد ماند.

رئیس زندان هم تمثیلی زیبا از خالق هستی است و همه نعمت‌ها را با دقت و ظرافت در جهان برای انسان‌ها قرار داده است. این انسان‌ها هستند که جهان را با ظلم و بدی به جهنمی‌ترین مکان تبدیل می‌کنند و آنهایی رستگارند که بدون جنایت و ظلم بر دیگری، سربلند خواهند شد. سرآشپزها حتی می‌توانند تمثیلی از فرشتگان باشند که خداوند بر همه اعمال آنها نظارت دارد. صحنه پایان فیلم می‌تواند تآویلی دیگری باشد بر اینکه قهرمان داستان در حقیقت منجی است و دختر با خوردن دسر ادامه دهنده این جنبش است. در تصویر پایانی گورنگ در میان حفره‌ای تاریک از روی سکو پایین می‌آید و با روح تریماگاسی همچنان که گفتگو می‌کنند گویی به سمت تاریکی بی‌پایانی می‌روند. فیلم با نمای لانگ شات (نمای باز) از تاریکی و سیاهی به شکل حفره‌ای در انتهای پلتفرم، ببیننده را در خصوص معنایی دورنی به تفکر وامی‌دارد. به زعم فیلمساز و دربرداشتی کلی از اثر، جهان آفرینش با همه نعمت‌ها در ظریفت‌ترین شکل خود، تفاوت‌ها و تبعیض‌ها برای برقراری نظم به شیوه‌ای عدالت‌مند، فرجامی جز تاریکی و حرکت به سوی نیستی نخواهد داشت. این رویکرد پوچ‌گرا از اندیشه خالق اثر کاملاً ناقض جاودانگی بشر است و به عقیده فیلمساز مفهوم عدالت فقط دستمایه‌ای است میان بشر که به شکل صحیح و انسان‌مدار خود هرگز وجود ندارد. ■

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

یادداشتی بر فیلم «Platform» کارگردان «گالدر گازتلو اوروتیا»؛ «الهام بیاتی‌مقدم»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692