نگاهی به رمان «رویسا» نویسنده «سارا طهماسبی»؛ «زهرا فرازاندام»/ اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

zahra farazandaam

درباره کتاب: رمان رویسا اولین کار این نویسنده است که در 98 صفحه، در سال 1401 توسط انتشارات آقاپور منتشر شده و صاحب امتیاز آن خانۀ داستان چوک است.

یادداشتی بر داستان

نام ساده‌ای برای کتاب انتخاب شده و طرح جلد برگرفته از طرح روسری زنان خطۀ جنوب است تا حال و هوای داستان را به نمایش بگذارد. رمان سعی دارد بخشی از زوایا و لایه‌های پنهان جنگ را نشان دهد که از این نظر موفق عمل کرده است. خانم طهماسبی دید متفاوتی به جنگ را مطرح کرده که سرباز دشمن هم شاید به اندازۀ سرباز خودی در تنگنا بوده و مصیبت‌هایی که به هر یک از افراد درگیر در جنگ وارد شده تفاوتی باهم ندارند.

جنگی که خانه‌های بسیاری را ویران و خانواده‌های زیادی را سرگردان کرده، باعث دوری افراد از یکدیگر شده و بی‌خبر از هم حتی بعد از گذر سالیان همچنان امید به بازگشت عزیزان گمنام خود دارند. رمان پیش رو با دست گذاشتن روی بحران روحی که گریبانگیر افراد حاضر در صحنه می‌شود، سعی دارد توجه مخاطب را به این نکته جلب کند که هر دو طرف مخاصمه از این آسیب‌ها در امان نبوده و حتی مردم عادی را در دام خود اسیر کرده است.

مردم بی‌گناهی که تنها خواهان زندگی در صلح و آرامش بوده، به یک‌باره در دل طوفانی گرفتار می‌شوند که خلاصی از آن به‌آسانی میسر نخواهد بود. خانم طهماسبی با فضاسازی ملموس و شرح حالات زن داستان توانسته خواننده را با خود همراه کند و وضعیت پریشانی که در آن گرفتار شده‌اند با جملاتی زیبا و ملموس به مخاطب عرضه کند.

نویسنده گرچه موضوعی تلخ را دستمایۀ رمان خود قرار داده؛ ولی با تعابیری جذاب صحنه‌سازی کرده و شخصیت‌پردازی هوشمندانۀ کتاب نیز کمک کرده تا کاراکترها را بهتر بشناسیم و بتوانیم با آنان همذات‌پنداری کنیم. در این رمان با چند زن آشنا می‌شویم که هر یک به‌نوعی از جنگ آسیب دیده و با مشکلات متفاوتی درگیرند، زنانی که سعی دارند با دادن روحیه به مردان‌شان آنان را برای دفاع از میهن حمایت کرده و پشتیبان‌شان باشند.

رویسا روایتی ساده و در عین حال غم‌انگیز دارد، موضوعی را دستمایه قرار داده که شاید کمتر به آن پرداخته شده، این‌که سربازان دشمن هم به اندازۀ سربازان خودی تحت فشار بوده و بسیاری از آنان

ناخواسته وارد جنگی ناعادلانه شده‌اند، برخی از  آن‌ها برخلاف میل‌شان مجبور شدند برای حفاظت از خانوادۀ خود تن به شرایطی دهند که پیش رویشان قرار گرفته و توان مخالفت نداشته‌اند. سربازان دشمن نیز خانواده‌ای داشته که بعضی در اثر جنگ ازهم پاشیده و بعد از پایان جنگ دنبال بازمانده‌ها می‌گردد. ترس سرباز عراقی از حضور در خاک دشمن مانع از آن نشده که دست از تلاش برای یافتن خانواده‌اش بکشد و خطر را به جان خریده تا در سرزمینی که دشمنش محسوب می‌شود، شاید امیدی هر چند اندک باقی باشد و نشانی از خانواده‌اش بیابد، سربازی که اقرار می‌کند اگر در جنگ شرکت نمی‌کرد جان او و خانواده‌اش به خطر می‌افتاد. سرباز عراقی می‌گوید: «من شبیه توام، تو و همۀ ایرانی‌ها... فکر می‌کنی فقط ایرانی، مال و جانش را تلف کرده؟ عراقی هم جدوآبا و صبی... از دست داده.» در ادامه اضافه می‌کند: «ما وسیله بودیم؛ مثل اسلحه، تفنگ و تانک... ما آلت دست شیوخ جنگ بودیم؛ اُمرا در جنگ کشته نمی‌شوند.» و باز هم ادامه می‌دهد: «از این خاکی که می‌گویی، نصیب من و خانواده‌ام چه بوده؟ ... گاهی از بهانه‌های جنگیدن ملعبه‌ای ملون می‌سازند که لقلقۀ زبانمان باشد.»

در جواب حرف‌های رویسا می‌گوید: «تو از مقاصد امرای جنگ‌طلب حرف می‌زنی و افکار پوچی که در مغزتان کرده‌اند؛» و در جای دیگری اضافه می‌کند: «کدام شعائر، کدام نشانه از سرباز ایرانی پارسا می‌سازد؟ چرا در این معرکه هرکس که مقابلتان ایستاده را متوحش می‌دانید؟ ... رؤیای شیوخ از ما چی ساخته؟» و در آخر نتیجه می‌گیرد همگی ملعبۀ دست استبداد هستیم و ناچاریم به این اوضاع نامبارک تن دهیم، حتی برخلاف خواست خودمان.

حجم مصیبت‌های ناشی از جنگ به‌قدری عظیم است که ابعاد ویرانه‌های به‌جا مانده از آن حتی تا سالیان دراز گریبانگیر افراد بوده و گریزی از آن نیست.

پرداخت به این قبیل موضوعات همیشه بحث‌برانگیز بوده و هر کس سعی دارد از زاویۀ دید خود به مسئله نگاه کند؛ اما نمی‌توان منکر عقاید متفاوت افراد بود و این مسئله را نادیده گرفت که هر اندیشه‌ای مخالفان و موافقان بسیار دارد.

آنچه مهم است نوع تعامل حکام بوده و باید به این نکته توجه داشت که منافع انسان‌های بی‌گناه در این میان پایمال نشود، حکام برای رسیدن به پیروزی، سرنوشت بشر را به بازی گرفته و زندگی‌شان را دستمایۀ رسیدن به آمال خود می‌سازند؛ امید که چنین رمان‌هایی بتواند تلنگری هرچند اندک باشد بر صاحبان قدرت. برای این نویسندۀ گرامی آرزوی پیشرفت روزافزون داریم.■

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

نگاهی به رمان «رویسا» نویسنده «سارا طهماسبی»؛ «زهرا فرازاندام»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692