جستار «تابوها را بشکنیم یا نشکنیم؟» نویسنده «زویا قلی‌پور»/ اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

zoya gholipoorr

موضوع تابو شکنی از دیر باز دغدغۀ بشر بوده است. فروید در کتاب «توتم و تابو» خیلی خوب به این موضوع مهم بشری پرداخته و آن را قدیمی‌ترین قانون بشری یا آیین اخلاقی یا به نوعی ابتدایی‌ترین شکل مذاهب است.

واژه تابو از زبان تونگا که یکی از زبان‌های پلینزی است وام گرفته شده است. به عقیدۀ اهالی جزایر پولینزی، برخی از اشخاص یا اشیاء (مانند کشیشان، جادوگران، اجساد مردگان، زنان زائو، زنان در دورۀ قاعدگی، رؤسای قبایل، برخی از گیاهان یا جانوران و…) دارای قوه‌ای مقدس و مافوق طبیعی هستند، به‌طوری‌که نزدیک‌شدن به آنها ممکن است خطرهای بزرگی مانند جنون، بیماری یا مرگ به‌وجود آورَد.

فروید از انطباق نوع نگرش انسانهای نخستین با روانکاوی چنین برداشت و بیان کرد که تابوها در آغاز از ممنوع‌شدن تمنیات و اعمال غریزی به وجود آمد و ممنوعیت‌هایی را از نسل پیشین انسان‌های اولیه با خشونت تمام بر نسل بعدی تحمیل کرده‌است و همین فرضیه در دل خود پاسخ قانع‌کننده‌ای به دلایل تمایل انسان به تابوشکنی دارد.

او شباهت‌های زیادی را بین رسوم تابویی و بیماری وسواس نمایان کرد.

نیاکان ما بنا بر اعتقادات خود تابوهایی را ساختند که معتقد بودند برای پایداری ساختاری اجتماع خودشان جزو ضروریات می‌باشد و اگر این قوانین و رسوم نادیده‌گرفته شوند ممکن است نظم جامعه دچار تزلزل و فروپاشی شود. به همین دلیل جنبۀ تقدس گرایی را مدنظر گرفتند تا آن قوانین را تثبیت کنند و از پایداری آنها یقین حاصل کنند.

اما صرفاً مقدس نمایی کافی نبود زیرا همیشه غرایز قوی‌تر از اعتقادات بوده‌اند بنابراین به نیروی بازدارندۀ دیگری مانند کیفرهای شدید برای نقض‌کنندگان در نظر گرفتند که به مرور زمان جزو باورهای نهادینۀ افراد جامعه قرار گرفت و نسل به نسل منتقل شد.

برای درک بهتر موضوع خوب است نگاهی فهرست‌وار به مفهوم توتم و تابو داشته باشیم تا بتوانیم با نگاه بازتری به مقولۀ تابو شکنی بیندیشیم.

توتم چیست؟

توتم در وهلۀ اول جَد گروه و در وهلۀ دوم فرشتۀ حامی و نگهبان آن است. کسی که می‌توان به او و خرد و قدرتش اتکا

کرد. پس قطعاً باید مقدس باشد تا مرجعیت خود را حفظ کند.

تابو چیست؟

فروید تابو را این‌چنین تعریف می‌کند:

از دیدگاه ما تابو مبین دو معنای کاملاً متضاد است. از یک‌سو به معنای وقفی و مقدس و از سوی دیگر به معنای خطرناک، وحشت‌ناک، ممنوع، نجس، اسرارآمیز، حرام، منکَر، غیرقابل وصول و اساساً به معنای محدود و ممنوع است.

ویژه‌گی‌های تابو:

ـ محدودیت‌های تابویی چیزی غیر از ممنوعیت‌های اخلاقی و مذهبی محض است.

ـ بر اساس هیچ کدام از فرمان‌های ملکوتی نیست و فقط به خود تکیه دارد.

ـ عموماً وجه افتراق آن از ممنوعیت‌های اخلاقی این است که جزو نظامی که امساک و پرهیز را واجب به حساب می‌آورد و دلایل این وجوب را به دست می‌دهد، نیست.

ـ ممنوعیت‌های تابویی بر هیچ استدلالی استوار نمی‌باشد اما از نظر کسانی که تحت سیطرۀ آن زندگی می‌کنند، کاملاً طبیعی است.

از منظر فروید ۳ نوع تابو وجود دارد:

۱ ـ یک تابوی طبیعی یا مستقیم که محصول نیروی جادویی (مانا) است که به شی یا شخصی وابسته است.

۲ ـ یک تابوی انتقالی یا غیرمستقیم که از همان نیرو برانگیخته می‌شود.

۳ ـ تابویی واسط بین دو تابوی قبلی که شامل هر دو عامل قبلی است مثل تملک زن توسط شوهرش.

 از آنجایی که تابوها ریشه در افکار ذاتی وسواس گونه دارند بسیاری از تابوها می‌توانند جنبۀ شخصی داشته باشند به این شکل که فقط در ذهن خود فرد نهادینه شده و از فرهنگ خاصی یا کسی یا جامعه‌ای به او منتقل نشده باشد که معمولاً در افرادی که اخلاق‌گرایی در آنها بیشتر است قوی‌تر و پایدارترند.

بارها واژۀ تابوشکنی را شنیده‌ایم. در بسیاری از جوامع مدرن این واژه به لحاظ مفهومی و مصطلح واژه‌ای با بار مثبت تلقی

 

می‌شود و لازمۀ پیشرفت و رهایی از سنت‌های بازدارنده و سرکوبگر است. در جوامعی که هنوز پیوندی قوی با سنت‌های خود دارد تابو شکنی هنوز هم جزو گناهان نابخشودنی و کبیره به حساب می‌آید که موجب انحطاط که فروپاشی ساختاری و هویتی می‌شود.

اما همیشه خردورزی و منطق میانه روی را بهترین و مطمئن‌ترین راه هم برای پیشروی و حفظ تعادل می‌داند.

خیلی از از تابوها نه تنها هیچ استدلال قابل پذیرشی ندارند بلکه به مرور زمان ناکارآمد شده و صرفاً موجب بازدارندگی پیشرفت و حتی بدتر از آن واپس‌زدگی حقوق انسانی و احساسات معقول انسان‌ها می‌شود که زمینه ساز خشم افسار گسیخته و مهار ناپذیر و آسیب‌های اجتماعی است. اما نمی‌توان انکار کرد که اگر تابوها وجود نداشتند سنگ روی سنگ بند نمی‌شد.

جامعۀ انسانی برای بقا نیازمند نظم است و نظم بدون قوانین هیچ هویتی نخواهد داشت. قوانین توسط انسان‌ها نوشته می‌شود و توسط انسان‌ها اجرا می‌شود. پس وحی منزل نیست و به مرور زمان نیاز به بازنگری و ارتقا و همسان‌سازی با شرایط زمانی دارد.

در این بازنگری‌ها می‌توان تابوهای ناکارآمد را شناسایی و حذف کرد و تابوهای مفید را پیدا و تقویت کرد.

بنابراین تابوها لازمۀ جامعۀ انسانی هستند اما به شرطی که مبتنی بر ادله و استدلال‌های منطقی و قابل پذیرش باشند و تناقضی با ذات حقیقی و غریزی انسان نداشته باشند.

گاهی شکستن برخی از تابوها نه تنها مفید نیست بلکه شأن انسانی را زیر سؤال می‌برد و خوی حیوانی را مشروع جلوه می‌دهد. اما چه کسی می‌تواند تشخیص دهد کدام تابو مفید یا مضر است؟

درست در همین نقطه نیاز به توتم درک می‌شود. در گذشته توتم‌ها قوی‌ترین و خردمندترین افراد جامعه بودند مانند جادوگران، ریش‌سفیدها و… که دانایی و توانایی آنها از دیگر افراد قبیله یا جامعه‌ای که افراد محدودی داشت، بیشتر بود؛ اما امروزه چه کسی می‌تواند مدعی شود که از دیگران عاقل‌تر است؟

به همین دلیل توتم‌ها از حالت فردی به صورت هیئتی درآمدند و تشکل‌هایی شکل گرفت تا با اجماع نظر به درک بهتری در مورد پروتکل‌های اجرایی و پروبلماتیک‌های لازم برسند. اما باز هم کافی نبود. زیرا گسترش و تنوع فرهنگی و ارتباطات بیشتر جوامع با یکدیگر منجر به پدیدۀ قیاس و سهم‌خواهی شد.

 به همین دیگر توتم‌های هیئتی هم پاسخ‌گوی تابوسازی‌های مدرن نشد. پس باید یک معیار مشخص مد نظر گرفته می‌شد که ضمن حفظ تعادل ضامن اخلاقیات و نظم می‌بود. به این شکل انسان پی به ارزش‌مندی منطق برد و این سرآغاز شکل‌گیری منطق در اَشکال گوناگون شد. ارسطو بر مبنای این نیاز بنیانگذار علم منطق شد. به مرور زمان گسترش و ارتقا یافت و امروزه در ناهشیار جمعی و فردی انسانهای زیادی منطق مقدس‌ترین توتم می‌باشد. ■

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جستار «تابوها را بشکنیم یا نشکنیم؟» نویسنده «زویا قلی‌پور»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692