به قول استیون کینگ یکی از اولین فاکتورهای رمان خواندنی جمله شروع کننده رمان است. به این جمله توجه کنید: با تابش نور خورشید روی صورتش و صدای آرام جاری شدن آبی در نزدیکیها، در حالیکه به پشت دراز کشیده بود، به هوش آمد.
همین اولیه جمله حاوی کلی اطلاعات است و اینکه خواننده را تشنه میکند که بپرسد جریان از چه قرار است؟ کی به هوش آمد؟ چرا بیهوش بوده؟ چجور حادثهای باعث بیهوشی شده و سؤالات دیگر. قضیه به همین جمله اول هم ختم نمیشود. هر صفحه به حاوی اطلاعات تازه و سؤالات تازه برای کشیدن خواننده به دنبال خود است. این است استعداد سرشار بلیک کراوچ نویسنده علمی تخیلی معاصر. رمان اول این سه گانه، کاجها، دوم سرکش و سومین رمان آخرین شهر نام دارد. در قسمت اول رمان با به هوش آمدن ایتن برک مأمور اف بی آی در جنگلی در حومه شهر ویوارد پاینز ایالت آیداهو آغاز میشود. ایتن طی ماموریتی به شهر روستایی ویوارد پاینز فرستاده میشود. طی چند ماه قبل یکی از همکاران ایتن به نام کیت برای ماموریتی به ویوارد پاینز فرستاده میشود و ناپدید میشود. اکنون ایتن مأمور یافتن کیت میشود. زمانی که ایتن وارد ویوارد پاینز میشود ناغافل دچار تصادف میشود. پس از به هوش آمدن خود را در حالی مییابد که جیبهایش خالی است و هیچ پولی همراهش نیست. ایتن ابتدا دنبال این میگردد که وسایلش کجاست؟ مجدد بیهوش میشود و در بیمارستان به هوش میآید. سراغ وسایلش را میگیرد؛ اما هر چه بیشتر میگردد کمتر پیدا میکند. تصمیم به فرار میگیرد و متوجه میشود که دور تا دور شهر حصار برق فشار قوی است. در رمان اول از سه گانه ویوارد پاینز داستان هرچه جلوتر میرود، پیچیده و اسرار آمیزتر میشود تا جاییکه که خود شهر ویوارد پاینز به عنوان شخصیتی اسرارآمیز سایهاش بر شخصیت اول داستان (ایتن برک) سنگینی میکند. اما اشتباه نشود، ژانر رمان معمایی جنایی صرف نیست؛ رمان به صورت معمایی جنایی آغاز کوبنده و عالیای دارد. ولی ژانر رمان علمی تخیلی است. اما کجای داستان علمی تخیلی میشود، خواننده محترم باید تا انتهای جلد اول صبر کند تا گره گشایی انجام شود تا خواننده ببیند که شخصیت اول داستان
چه بلایی سرش آمده. در این مسیر پر تلاطم خواننده هرگز نمیتواند اتفاقات صفحه بعدی را پیش بینی کند. ریتم داستان بسیار تند است. این تندی مثل راندن با سرعت بیشتر از صد و بیست کیلومتر در آزاد راه است. هر چه سرعت ریتم داستان بیشتر شود، خوانش رمان لذت بخشتر خواهد بود. زاویه دید داستان سوم شخص دوربینی است. و زمان داستان، در این باره صحبت نشود بهتر است چون ممکن است داستان لو برود یا به اصطلاح جدید داستان اسپویل شود. زوایه دید قسمت دوم رمان (سرکش) هم سوم شخص است و چه در رمان اول (کاجها) چه در رمان دوم (سرکش) داستان از دید ایتن برک روایت میشود. سومین رمان، داستان حالت آخرالزمانی میگیرد؛ و میطلبد که سوم شخص محدود به یک دوربین یا شخص نشود که اینطور هم نیست. بر اساس شخصیت پردازیای در دو رمان قبل انجام شده رمان سوم (آخرین شهر) هر فصلی به طور جدا گانه روای جدا گانه ای دارد که پایان سه گانه را شکوهمند میکند. نقطه قوت این رمان این که رمان اول پس از گره گشایی نهایی تمام میشود؛ پس خواننده با خودش خواهد پرسید که خوب که چی؟ این رمان (کاجها) که کامل بود و داستان تمام شد؛ ولی اینطور نیست چرا که داستان پس از گره گشایی در اواخر رمان اول (کاجها) در رمان دوم (سرکش) شروع شده و در (آخرین شهر) به اوج خود میرسد. اوجی نویسنده با مهارت تمام، دغدغههای زیستی و کاهش منابع طبیعی زیستی را به زیبایی هرچه تمامتر به نمایش میگذارد.
پشت جلد رمان:
"کاجها" داستانی است از مجموعهی "ویوارد پاینز" که "بلیک کراوچ" آن را به رشتهی تحریر درآورده است. "ویوارد پاینز" شهر کوچکی در ایالت آیداهوی آمریکاست. "ایتن برک" که یک مأمور سرویس مخفی است، با یک مأموریت مشخص به آیداهو میآید و آن مأموریت، یافتن و بازگرداندن دو مأمور فدرال است که یک ماه پیش در "ویوارد پاینز" گم شدهاند. هنوز چند دقیقه از ورودش نگذشته، درگیر یک تصادف شدید میشود که او را راهی بیمارستان میکند و او بدون کارت شناسایی، تلفن و کیفش به بیمارستان میرود. پرسنل بیمارستان رفتاری دوستانه دارند اما انگار یک جای کار میلنگد. همچنانکه که روزها میگذرد، تحقیقات او برای یافتن همکارانش، بیش از اینکه پاسخی فراهم کند، سؤالات بیشتری ایجاد میکند.
چرا او نمیتواند با خانوادهاش در دنیای بیرون "ویوارد پاینز" ارتباط برقرار کند؟ چرا هیچکس باور نمیکند او همان کسی است که میگوید هست؟ و هدف آن حصارهای الکتریکی که دور تا دور شهر کشیدهاند چیست؟ آیا برای این است که ساکنین را داخل شهر نگه دارد یا جلوی ورود چیزی را به شهر بگیرد؟
هر قدمی که "ایتن برک" به سمت حقیقت بر میدارد، او را یک قدم از دنیایی که فکر میکرد میشناخته، و مردی که فکر میکرد هست، دورتر میکند. این قضیه تا جایی پیش میرود که نهایتاً او را وادار به مواجهه با یک حقیقت ترسناک میکند؛ اینکه شاید هرگز قادر نباشد از "ویوارد پاینز" جان سالم به در ببرد. اما برای یافتن این حقیقت به دنیای "کاجها" از سه گانهی معروف "بلیک کراوچ" با نام "ویوارد پاینز" ورود کنید و از تجربهی خواندن یکی از رمانهای هیجان انگیز و پرفروش لذت ببرید. ■