آشنایی با برندگان جایزه نوبل ادبیات «وادیسلاف ریمونت» «گیتا بختیاری»/ اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

gita bakhtiarii

وادیسلاف استانیسلاو ریمونت (Władysław Reymont)؛ ۷ مه ۱۸۶۷-۵ دسامبر ۱۹۲۵. رمان‌نویس لهستانی و برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۱۹۲۴. بهترین و شناخته شده اثر او رمان چهار جلدی «دهقانان» و «سرزمین موعود» است که تاکنون به اکثر زبانهای زنده دنیا ترجمه شده‌است.

قهرمان رمان «دهقانان»، کل جامعه دهقانی است، و مانند دیگر رمانهای او، که هم در بستر جامعه‌شناختی و هم روانشناختی به تصویر کشیده شده است و هم جدا از ریتم طبیعت، یک چرخه مذهبی و آیینی نیز در آن وجود دارد که نه تنها با باورهای مذهبی بلکه با آداب و رسوم عامیانه، فولکلور، پیشگویی و خرافات مرتبط است. او برای این رمان جایزه آکادمی علوم و هنر لهستان را در سال 1917، و در سال 1924 جایزه نوبل ادبیات را «به خاطر خلق حماسه بزرگ ملی» دریافت کرد.

وادیسلاف ریمونت، یکی از نمایندگان اصلی رئالیسم با عناصر طبیعت‌گرایی در نثر لهستان و یکی از بزرگترین و مهمترین نویسندگان تاریخ ادبیات لهستان است.

چرخه زندگی وادیسلاف ریمونت

ریمونت در روستای Kobiele Wielkie، در نزدیکی Radomsko، به عنوان یکی از نه فرزند جوزف رجمنت، نوازنده ارگ متولد شد. مادرش، آنتونینا کوپچینسکا، از اشراف فقیر لهستانی از منطقه کراکوف بود و استعداد در قصه‌گویی داشت (ریمونت اغلب بر این واقعیت تأکید می‌کرد) پدرش مردی خوش‌خوان و دارای تحصیلات موسیقی و ارگ‌نواز گروه کر کلیسا بود، همچنین ثبت وضعیت تأهل و مکاتبات بین کشیش محله و مقامات روسی را انجام می‌داد.

ریمونت دوران کودکی خود را در توشینیا (توچین- Tuszyn)، در نزدیکی شهر ووچ (استان ووتسکی یا استان ووچ) گذراند. پس از چند سال تحصیل در مدرسه محلی، در سال 1883 بخاطر بی‌علاقگی نسبت به حرفه پدرش (نوازندگی) به ورشو فرستاده شد تا از شوهر خواهرش حرفۀ خیاطی را بیاموزد. در سال 1885، برای به دست آوردن عنوان کارآموز خیاطی پس از گذراندن امتحانات با رتبه بسیار خوب، تنها گواهی رسمی تحصیلات خود را دریافت کرد، اما حتی یک روز هم به عنوان خیاط کار نکرد. در هجده سالگی به گروه بازیگران دوره گرد پیوست و به بازیگری در تئاتر مشغول شود و از شهری به شهری در سفر بود بدون آنکه دستمزدی دریافت کند بعد از یکسال و عدم موفقیت به توشینیا (توچین) بازگشت و به لطف ارتباطات پدرش، به عنوان کارگر در راه‌آهن ورشو-وین در نزدیکی کولوشکی مشغول به کار شد. همزمان با کار در راه آهن شروع به نوشتن اشعار و یادداشت‌هایی از زندگی روزمره، داستان‌هایی کوتاه براساس تجربیاتش از سفرهای تئاتریش کرد، اما آرزوهای ادبی او توسط اطرافیانش مسخره می‌شد و روح او را می‌آزرد، و از طرفی هم کار در راه‌آهن روح بلند پرواز و شاعرانه او را ارضا نمی‌کرد. برای همین دوباره حرفه بازیگری را آزمود، اما بازیگر با استعدادی نبود و مجبور شد دوباره به خانه برگردد.

مدتی در کروسنووا در نزدیکی لیپس اقامت داشت. با آشنایی با با گروه مذهبی «پدران پائولین» (Pauline Order) در چستوکوا (چستوخووا)، زندگیش دستخوش تغییراتی شد، بخصوص که آشنایی با این گروه با مرگ مادرش در سال 1890 گره خورد. او از آموزشهای این گروه مذهبی معنائی در هنرش یافت که پیشتر از آن غافل بود. راز و رمز دریافت شده از باورها و عقاید چنان بر زندگی، کار ذهنی و آثارش تأثیر داشت که که در می‌یابد رویای خفته او را برای نوشتن به دور از ارزش اجتماعی نباید باشد، دریافت باید در آثارش به گونه قابل فهم و روشن، درک ابناء بشر را رسالت خود بداند.

در سال 1900 بر اثر حادثه‌ای به عنوان مسافر قطار به شدت مجروح شد، تصادفی که 40 هزار روبل از راه آهن ورشو-وین به او غرامت تعلق گرفت. (بخشی از این غرامت را برای هزینه ابطال

ازدواج اولش پرداخت) غرامتی که وضعیت مالی دشوار او را به میزان قابل توجهی بهبود بخشید، اما آثار این تصادف را تا پایان عمر متحمل شد. در طول درمان تحت مراقبت اورلیا زاکسنایدر زابلوفسکا قرار داشت، که در سال 1902 با او ازدواج کرد.

اگرچه این تصادف سبب شد تا حرفه نویسندگی او برای مدتی متوقف شود، اما در سال 1892 هنگامی که داستان کوتاهی با عنوان "مرگ" و نوشته‌هایی را از روگو، اسکیرنیویس، کولوشکی و (شهرهایی از لهستان) را برای چاپ به گائوس ورشو فرستاد و آنها پذیرفته شدند به ورشو رفت و این آغازی بود تا با انتشار آنها و دریافت دستمزد زندگی ادبیش را در ورشو آغاز کند.

در لابلای گشت و گذارهایش در دنیای تحریریه روزنامه‌ها و مجلات مختلف ذهن کنجکاو و تشنه‌اش را سیراب می‌کرد. با نویسندگان دیگری که به استعداد وی علاقه‌مند شده بودند، از جمله الکساندر سویتوچوسکی 1 آشنا شد.

 از سفرش به شهر چستوکووا (تلفظ شده چن استو هو-واه) و زیارت صومعه «پائولین یاسنا گورا» قلب معنوی لهستان و حرم ملی این کشور گزارشی تحت‌عنوان «زیارت یسنا گورا»2 منتشر کرد که تبدیل شد به یک نمونه کلاسیک از سفرنامه نویسی، این گزارش نقطه عطفی در کار ادبی او شد. درصدمین سالگرد قیام، زیارت نمازگزاران، به عنوان یک زائر خبرنگار با جمعیت زائران همراه شد و تمام راه را با آنان طی کرد تا تصویری از یک جامعه زودگذر متصل به یک تجربه مذهبی، متشکل از انواع چهره‌های رنگارنگ فردی ایجاد کند. اگرچه گزارشگری به عنوان یک ژانر ادبی در آن زمان شناخته شده نبود، «زیارت یسنا گورا» اولین گزارش اجتماعی مدرن محسوب می‌شد که حاوی ویژگی‌های تک‌تک شرکت‌کنندگان در زیارت، عناصر داستانهای عامیانه و همچنین افکار شخصی نویسنده در مورد این رویداد بود.

داستان‌های کوتاه خود را برای مجلات مختلف ارسال کرد و با تشویق نقدهای خوب، تصمیم گرفت قلمش را برای رمان‌های بزرگ‌تری به حرکت درآورد از جمله فریبننده (Komediantka -1895) وتخمیرها (1896-Fermenty). بهبود وضع مالیش این امکان را برای او فراهم کرد تا سفر کند. ده ماه اقامت در لودز منجر به جمع‌آوری مطالبی شد تا رمانی به نام سرزمین موعود (Ziemia obiecana-1899) را به رشته تحریر درآورد. «سرزمین موعود» اولین رمان موفق و مورد ستایش

 گسترده ریمونت محسوب می‌شد که برای او شهرتی به ارمغان آورد. اثری که نابرابری‌های گیج کننده اجتماعی، فقر، چندفرهنگی متضاد و استثمار نیروی کار در شهر صنعتی لود را (لودز) نشانه رفته بود. هدف این رمان تأکید گسترده بر پیامدهای صنعتی شدن شدید بود و اینکه چگونه بر کل جامعه تأثیر می‌گذارد. او تصویری متحرک از یک کلانشهر سرمایه‌دار جوان در حال توسعه ایجاد کرد؛ تصویری بی‌رحمانه و اهریمنی. خلاصه داستان سرنوشت سه دوست است: کارول بوروویکی، موریک ولت و ماکس باوم (آن‌ها از سه ملیت مختلف - به ترتیب لهستانی، یهودی و آلمانی بودند، که نویسنده قصد داشت ساختار قومی سرمایه‌داران لودز را منعکس کند. ریمونت تصویری واقع‌گرایانه از شهر ترسیم کرد: کارخانه‌ها و صرافی‌ها، رستوران‌ها و ایستگاه‌های راه‌آهن، پارک‌ها و خیابان‌ها، قصرهای غنی ثروتمندان، کارگران و ظلم... . او در این اثر نشان داد که همه ترفندها در مبارزه برای بدست آوردن پول چگونه مجاز خواهدشد: ورشکستگی جعلی، عدم‌صداقت، خیانت، سرقت، آتش‌سوزی... او نشان داد که هنگام مواجهه با این جهان، اصول اخلاقی، احساس وفاداری و نیت خوب از بین می‌ورد. ریمونت ضد اتوپیای شهر کارخانه را با مدینه فاضله‌ای از یک عمارت روستایی، که بر اساس سنت و قوانین دائمی هدایت می‌شد، مقایسه کرد. او به لطف استفاده از یک زبان خاص، مملو از استعاره و صفت‌های قوی متعدد، و همچنین توصیفات غنایی و شدید، عنوان رمان معنای ضمنی طنزآلودی دارد، چراکه سراسر رمان حاکی از استثمار، شقاوت، بی ایمانی و سقوط افکار شریف و هتک حرمت آدمیان است ... نویسنده جامعه‌ای را توصیف می‌کند که در آن قدرت پول و سرمایه حاکم است و مردمی را که در برهوت ناآشنای تحولات جدید اقتصادی و سیاسی بی آنکه هدفی در برابر خود ببینند یا امیدی به آینده داشته باشند سرگردان مانده‌اند. تصاویر گویای رمان را بدست آورد، که هنوز هم از نظر طرح، جنبه‌های اخلاقی و اجتماعی جذاب است.

درآمد حاصل از این کتاب او را قادر ساخت تا سفر کند از لندن، برلین، ایتالیا و پاریس دیدن کرد. در پاریس، او با نویسندگانی آشنا شد، از جمله: با استانیسلاو پربیبیشوسکی، استفان شرومسکی و زنون پرزمیسکی و همچنین با فرانک لوئیس شول، مترجم اثرش «دهقانان»، که در آینده به رشته تحریر در

می‌آورد، با دیگر لهستانی‌های تبعیدی در پاریس دیدار و معاشرت کرد. سفرها او را تشویق به انتشار داستانهای کوتاه، با تصورات رئالیسم ادبی کرد.

طی ده سال، چهار رمان بزرگ نوشت که بخشی دائمی از تاریخ ادبیات شد. در ابتدا رمانهای خود را به صورت سریالی و هفته به هفته می‌نوشت و در مطبوعات منتشر می‌کرد و در نهایت با کمترین تغییرات آنها را در یک کتاب به صورت یک اثر منسجم منتشر می‌نمود.

در سال 1904 اولین قسمت از "دهقانان" را به صورت یک کتاب منتشر کرد. «دهقانان» اثری چهار جلدی بود که او تصویری غنی از حومه لیپس ایجاد کرد: مردم و طبیعت. در حالی که در "سرزمین موعود" قهرمانان واقعی به عنوان یک گروه اجتماعی عاری از پیوندهای داخلی صاحبان کارخانه بودند، در "دهقانان" قهرمان گروهی است که توسط کار مشترک و سرنوشت مشترک متحد شده است. (مکان این اثر با روستای واقعی به همین نام، که Lipce Reymontowskie نامیده می‌شود مطابقت ندارد)

طبق معمول در رمان‌هایش، گروه شامل نمایندگان معمولی جامعه است که از ویژگی‌های فردی خالی نیستند: یک وارث، کشیش، ارگ‌نواز، آسیاب، کشاورزان ثروتمند، کارگران و متکدیان و... خلاصه داستان درباره خانواده بورین است: میزبان ثروتمند، همسر جوانش و پسرش که از طریق یک عاشقانه پرشور با نامادری‌اش با هم در ارتباط هستند. این رمان با صحنه عروسی پر زرق و برق بورینا آغاز می‌شود، با تشییع جنازه او به پایان می‌رسد و سرنوشت‌های انسان را در چرخ ابدی تولد، مرگ و مرگ ثبت می‌کند. مراسم زندگی انسان تابع ریتم طبیعت است که نظم کار و استراحت را تحمیل می‌کند. نظم نماز با ریتم طبیعت، تعطیلات کلیسا و آیین‌های عامیانه، که زندگی مردم و طبیعت را به بعد کیهانی و مقدس منتقل می‌کند. مرتبط است.

در نوامبر 1924 جایزه ادبی نوبل را «به خاطر خلق حماسه بزرگ ملی» دریافت کرد. با این حال، ریمونت به دلیل بیماری قلبی نتوانست در مراسم اهدای جایزه در سوئد شرکت کند. جایزه و چک 116،718 کرون سوئدی برای او به فرانسه فرستاده شد، جایی که وی تحت درمان بود.

در سال 1925، تا حدودی بهبود یافت و می‌توانست به فعالیتهای اجتماعیش کم و بیش بپردازد، یکی از آن فعالیتها شرکت در همایش کشاورزان در Wierzchosławice در نزدیکی کراکوف بود، جایی که وینسنتی ویتوس از وی به عنوان

عضو حزب مردم لهستان "پی است" استقبال کرد و مهارت‌های نویسندگی او را ستود، اما سلامتی لرزانش جان او را در دسامبر 1925 به شدت به مخاطره انداخت آنگونه که او را به زیر خاک قبرستان پاوازکی در ورشو کشاند. مراسم تشییع جنازه ریمونت به یک تظاهرات بزرگ ملی تبدیل شد.

ریمونت در فعالیت‌های اجتماعی زیادی شرکت داشت. رئیس اتحادیه نویسندگان و روزنامه نگاران، همچنین اتحادیه اعتباری ورشو، کمک به نویسندگان و روزنامه‌نگاران بود. او همچنین در تأسیس اولین تعاونی سینمایی شرکت کرد. پس از جنگ (در سالهای 1919-20) برای کمک به اقتصاد و بازسازی کشورش لهستان بعد از جنگ به ایالات متحده رفت تا از جامعه جهانی درخواست کمک کند

سبک و خلاقیت

ارثیه ادبی بجا مانده از وادیسلاف ریمونت حدود 30 جلد اثر از جمله آثار گزارشگری، سفرنامه، داستان‌های کوتاه و رمانهای بلند است. اما بیشتر او را برای «سرزمین موعود» می‌شناسند.

در طول سالها زندگی ادبی، ده‌ها داستان کوتاه نوشت، در موضوعاتی که متعلق به او بود و آنها را با دقت تماشا می‌کرد: بخصوص موضوعاتی از قبیل دهقانان، شهر، راه‌آهن، بازیگری و اشراف. این آثار با توصیفات واقع‌گرایانه، شامل مشاهدات جامعه‌شناسانه و چشم‌اندازهای امپرسیونیستی است.

به دلیل شیوه نگارش و نمادگرایی که از آن در آثارش استفاده می‌کرد، از جمله مفاهیم سوسیالیستی، نمایش عاشقانه روستاهای کشاورزی و انتقاد شدید از سرمایه‌داری، از دروغ کلان شهرها، عدم رعایت اصول اخلاقی در جامعه بازیگری و همچنین تمایل به شهرت به هر قیمتی انتقاد کرد به همین خاطر در رئالیسم ادبی در لهستان کمونیستی بسیار محبوب بود. آثار او به طور گسترده به جنبش لهستان جوان نسبت داده می‌شود، که دارای انحطاط و امپرسیونیسم ادبی بود.

           منتقدان تأکید می‌کنند طبیعت‌گرایی او در آثارش "وام گرفته" نیست بلکه ثبت زندگی است که نویسنده تجربه کرده است. علاوه بر این، ریمونت هرگز زیبایی‌شناسی نوشته خود را فرموله نکرد. ریمونت متوجه شد که دانش او از واقعیت، بنیادی است، نه یک نظریه ادبی، که برای او یک لباس مناسب باشد. آثار او به جهت، غنی از نظر کمی و از نظر موضوعی جامع نمی‌تواند در ارزیابیهای مبهم خلاصه شود. گذشته از آثار بزرگ، که نه تنها جایگاه دائمی فرهنگ لهستانی و جهانی را تشکیل می‌دهند، بلکه در زمینه نثر معاصر نیز پیشگام هستند.

رمان «فریبنده» (Komediantka) درام دختری سرکش از استانها را به تصویر می‌کشد که به یک گروه تئاتر دوره‌گرد ملحق می‌شود و به جای فرار از ظلم و ستم محیط اطراف، لانه‌ای از فتنه و تقلب را می‌یابد.

«تخمیر» (Fermenty) دنبالۀ رمان فریبنده است. قهرمان، که پس از یک اقدام خودکشی نجات یافت، به خانواده‌اش باز می‌گردد و بار وجود را می‌پذیرد. او که می‌داند رویاها و ایده‌ها محقق نمی‌شوند، با یک فرد ثروتمند ازدواج می‌کند که عاشق او است.

«سرزمین موعود» معروف‌ترین رمان ریمونت، یک پانورامای اجتماعی از شهر لودز در طول انقلاب صنعتی است، پر از جزئیات چشمگیر، به عنوان عرصه‌ای برای مبارزه و بقا ارائه شده است. داستان سه دوست جوان که از دوران مدرسه یکدیگر را می‌شناسند. کارول بوروویکی یک نجیب زاده اشرافی، مردی پر از تناقض با احساس‌گرایی احمقانه، که دائماً با ایده‌آل گرایی لهستانی تحریک می‌شود؛ ماکس باوم آلمانی فردی صادق، سخت‌کوش و محترم، که پدر تاجرش با کارخانه رنگ‌سازی بوروویکی دادو ستد دارد. سومین دوست موریک ولت یهودی فردی باهوش و حریص که مستعد خیانت است. هدف آنها ایجاد حرفه و کسب درآمد میلیونی است اما... آن‌ها نمونه‌ای از همزیستی فرهنگ‌ها و ملل مختلف در جنگ و پیش از جنگ هستند. با طرح داستان سرزمین موعود، مسیرهای آنها از هم جدا می‌شود. شهر موجود در رمان، کسانی را که قوانین "نژاد موش" را قبول دارند، و همچنین کسانی را که قبول ندارند، نابود می‌کند. این دیدگاه اخلاقی بر سه شخصیت اصلی آلمانی یهودی و لهستانی تأثیر می‌گذارد. این دیدگاه تیره از بدبینی، نشان دهنده ویژگیهای وحشیانه انسانها و قانون جنگل است، نشان از آدمها و جایی علیه انسانهایی که معتقد اخلاق، ایده‌های نجیب و احساسات مقدس هستند، در این داستان نویسنده افکارش را در حهت محکومیت شهرنیشی و صنعتی شدن به نمایش می‌گذارد که استثمار، شقاوت، بی‌ایمانی، سقوط افکار شریف و هتک حرمت آدمیان را در پی داشته. چشم انداز شهر «لودز» عنصر وحشت و انهدام است، اما موجب آن فقر و گرسنگی نیست، بلکه ثروت است. سرزمین موعود عنوانی است طنز آلود، زیرا نویسنده جامعه‌ای را توصیف می‌کند که در آن قدرت پول و سرمایه حاکم است و مردمی را که در برهوت ناآشنای تحولات جدید اقتصادی و سیاسی بی‌آنکه هدفی در برابر خود ببینند یا امیدی به آینده داشته باشند سرگردان مانده‌اند.

این رمان به 27 زبان ترجمه و دو بار فیلمبرداری شد، اولین آن در 7 آوریل سال 1922 توسط کارگردان مودزلفسکی (Eugeniusz Modzelewski) و در 7 دسامبر 1973 توسطیان ریبوکوفسکی (Jan Rybkowski) در 1973 فیلم نامزد اسکار و جایزه بزرگ مسکو شد.

در اثر چهار جلدی «دهقانان»، تصویری کامل‌تر و پیشنهاد کننده از زندگی در روستاها از هر نویسنده دیگر لهستانی ایجاد کرد. این رمان با اصالت واقعیت مادی، رسوم، رفتار و فرهنگ معنوی مردم... خواننده را تحت تأثیر قرار می‌دهد. ریمونت از گویش محلی در گفتگوها و روایت استفاده می‌کند گویشی که نه یک کپی از یک موجود، بلکه یک سبک‌سازی است او با این گوش نوعی زبان جهانی برای دهقانان لهستانی ایجاد می‌کند. او واقعیت رنگارنگ فرهنگ "گفتاری" مردم را بهتر از هر نویسنده دیگری ارائه می‌دهد. داستان او در یک روستای واقعی در لیپس که در هنگامه کار خود در راه آهن با آشنا شده بود جریان دارد. زمان وقایع را در "اکنون" نامشخص قرن 19 محدود کرده تا نشان دهد این تاریخ نیست که ریتم زندگی در روستا را تعیین می‌کند، بلکه بازگشتهای ابدی "زمان نامشخص" است.

عناوین جلدهای این اثر نشان دهنده چهارگانه در یک چرخه رویشی است که ریتم ابدی و تکرار شونده زندگی روستایی را تنظیم می‌کند. به موازات آن ریتم، تقویم دین و آداب و رسوم است، که تکرار شونده هستند. این رمان به چهار فصل تقسیم می‌شود، در هر قسمت توصیفی از تعطیلات مذهبی، آداب و رسوم و فعالیتهای خانگی معمولی این دوره وجود دارد. تنظیم همزمان این عمل با ریتم یک سال تقویمی و عبادی و عدم تعیین دقیق تاریخ تاریخی که در آن اتفاق می‌افتد، به نویسنده اجازه می‌دهد تا به تأثیر مدت زمان مستمر و غیر تاریخی بودن رویدادها دست یابد. با این حال، این اثر به رویدادهای تاریخی خاصی اشاره می‌کند، از جمله: مشارکت دهقانان در قیام ژانویه. شخصیت روچ، که افسانه‌هایی با پیشینه تاریخی می‌گوید، مسئول موضوع میهن‌پرستانه و درج عمل در زمان تاریخی لهستان (گسترش تا آغاز لهستانی شدن) است. همچنین این تنها شخصیت در اثر است که به رویدادهایی که ممکن است در آینده رخ دهد اشاره می‌کند.

زمان رمان اغلب در پیرنگهای داستانی برای شخصیت‌های خاص تمدید می‌شود. اثری دربرگیرنده شیفتگی با انرژی دهقانی، که به طبیعی بودن و سادگی زندگی اشاره دارد، مشخصه بسیاری از آثار اوایل قرن 20، که گاهی اوقات

 "شیدایی دهقانی" نیز نامیده می‌شود. در چنین مرزهایی، ریمونت یک جامعه روستایی رنگارنگ را با پرتره‌های جداگانه ترسیم کرد. مجموعه‌ای از تجربیات بشری و غنای زندگی معنوی، که می‌توان آن را با مجموعه کتابهای کتب مقدس و اسطوره‌های یونانی مقایسه کرد، هیچ ایده اعتقادی یا مثالهای تعلیمی ندارد چون نویسنده اعتقادی به این آموزه‌ها ندارد، بلکه به دانش خود از زندگی، ذهنیت افرادی که توصیف شده‌اند و احساس واقعیت خود اعتقاد دارد. به راحتی می‌توان به لحظات طبیعت‌گرایی (به عنوان مثال، برخی عناصر وابسته به عشق شهوانی) یا انگیزه‌های گویای مشخصه نمادگرایی اشاره کرد. اثبات ارزشهای واقع‌گرایانه رمان سخت نیست، با این حال، هیچ یک از "ایسم‌ها" برای توصیف آن کافی نخواهد بود.

منتقدان معتقدند که ریمونت با ترسیم یک تصویر غنی از زندگی، کار و آداب و رسوم و سنن، یک رمان واقع‌گرایانه برجسته، یک حماسه دهقانی و یک اسطوره جاودانه از زندگی و طبیعت بشر خلق کرد. این رمان دومین گنجینه فولکلور لهستانی است، که توسط محققان به عنوان یک سند مورد بررسی قرار گرفته است.

برخی از محققان معتقدند که انگیزه مستقیم نویسنده برای نوشتن یک رمان دهقانی می‌تواند رمان (Ziemia-1887) توسط امیل زولا باشد، اما ریمونت مسلط به زبان فرانسوی آنقدر نبود که بتواند این کتاب را بخواند شاید فقط به لطف گزارش دوستان و همنشینی با نویسندگان فرانسوی با این اثر زولا شده باشد. بهرحال هر دو اثر دارای چند عنصر مشترک هستند: موضوعات دهقانی، توصیف آثار و جشن‌های روستایی و تقسیم اقدامات به چهار فصل. با این حال، این شباهت‌ها ممکن است ناشی از موضوع این آثار باشد

آخرین کتاب ریمونت «شورش» (Bunt) نام دارد به صورت سریالی در سال 1922 منتشر شد و در قالب کتاب در سال 1924 فقط یک بار منتشر و تا سال 2004 دیگر منتشر نشد، این اثر که در مورد آثار خونین ترور و انقلاب در جمهوری خلق لهستان برای رهایی از برقراری یک حکومت دیکتاتوری بود، سانسور شد.

موضوع اصلی این اثر، شورش حیوانات علیه انسان است. این اثر تحت تأثیر انقلاب اکتبر روسیه ایجاد شد، (رمان در سال 2004 در لهستان تجدید چاپ شد) این اثر شورش حیواناتی را توصیف می‌کند که مزرعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند برای برقراری "برابری" تسخیر می‌کنند. این شورش به سرعت به سوءاستفاده و ترور خونین تبدیل می‌شود. یک نوع گزارش تاریخی تخیلی بزرگ از دوره قیام کوشیوسکو 3 و تجزیه و تحلیل علل شکست آن است. این داستان یک استعاره از انقلاب بلشویک روسیه در سال 1917 بود.

رمان «مزرعه حیوانات» جورج اورول 4 (چاپ شده در بریتانیا در 1945) بسیار شبیه به این داستان است. به نظر می‌رسد که جورج اورول بیش از دو دهه قبل، از داستان «شورش» ریمونت خبر داشته است.

منابع:

https://culture.pl/pl/tworca/wladyslaw-reymont

https://en.wikipedia.org/wiki/W%C5%82adys%C5%82aw_Reymont

https://encyklopedia.pwn.pl/haslo/Reymont-Wladyslaw-

Stanislaw;

زیرنویس:

1-(الکساندر شویتوکوفسکی نویسنده، مربی و فیلسوف لهستانی دوره مثبت اندیشی بود که پس از قیام ژانویه 1863 انجام شد. وی به عنوان پیامبر مثبت گرایی لهستانی مورد توجه قرار گرفت و در مطبوعات ورشو انجیل تحقیق علمی، آموزش، توسعه اقتصادی و برابری حقوق همه را بدون توجه به جنسیت، طبقه، خاستگاه قومی یا اعتقادات گسترش داد)

2-(صومعه معروف پائولین یاسنا گورا، یک مکان زیارتی با اهمیت بین المللی است. با جذب بیش از 4.5 میلیون زائر در سال از 80 کشور جهان، این مغز معنوی قابل مقایسه با دیگر مکانهای مقدس مسیحی مقدس اورشلیم، روم، لورد، فاطیما، سانتیاگو و گوادالوپ است که محل نقاشی سیاه مدونا است به مریم مقدس، معروف است. سالانه میلیون‌ها زائر از سراسر جهان برای دیدن آن به چستوخووا می‌آیند. این شهر همچنین در اواخر قرن 18 و 19 محل زندگی جنبش فرانکیسم بود.)

3- قیام بزرگ لهستان در سال 1794- یک شورش نظامی توسط لهستان‌ها که در ویلکوپولسکا (لهستان بزرگ) در برابر پادشاهی پروس.

4- اریک آرتور بلر (به انگلیسی با نامِ مستعار جُرج اوروِل - زاده ۲۵ ژوئن ۱۹۰۳ – درگذشته ۲۱ ژانویه ۱۹۵۰ داستان‌نویس، روزنامه‌نگار، منتقدِ ادبی و شاعر انگلیسی که بیشتر برای دو رمان سرشناس و پرفروش مزرعه حیوانات که در ۱۹۴۵ منتشر شد و در اواخر دهۀ ۱۹۵۰ به شهرت رسید و نیز رمان ۱۹۸۴ مشهور است.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

آشنایی با برندگان جایزه نوبل ادبیات «وادیسلاف ریمونت» «گیتا بختیاری»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692