نقد انیمیشین «درون و بیرون» کارگردان «پت دکتر»؛ «میلاد پرنیانی»/ اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

milad parniani

طفلی به نام شادی، دیری است گم شده است

با چشم‌های روشن براق

با گیسویی بلند به بالای آرزو

هر کس ازو نشانی دارد ما را کند خبر...

می‌توانید این شعر شفیعی کدکنی را بعد از دیدن فیلم «درون و بیرون»[1] زیر لب زمزمه کنید. فیلم همچون یک شعر، از حال و هوای خیالی خوبی برخوردار است و می‌توان امتیاز خوب منتقدین را مرهون همین فضاسازی دانست. اما به لحاظ روانشناسانه، پشتوانه چندان موثقی ندارد و کاری ضعیف در کارنامه نویسنده و کارگردان فیلم یعنی پت دکتر[2] به حساب می‌آید. کارگردانی که در تداوم آثار خود، ظرف مدت 5 سال به چنان بلوغی می‌رسد که فیلم درخشان روح (Soul) را می‌سازد. 5 سال زمان، برای رسیدن از ذهن به روح، مدت زیادی به حساب نمی‌آید؛ اما کاش حداقل با ذهنی پخته‌تر، این مسیر طی می‌شد یا حداقل درون و بیرون مخاطبان خود را آماده می‌کرد. در این فیلم ضعف‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد سازنده، تسلط زیادی به موضوع نداشته و هدفش تنها خلق اثری پر زرق و برق و استثنایی بوده است. اثری شیرین ولی کال، که نزدیک می‌شود اما نمی‌رسد!

مهم‌ترین انتقاد را می‌توان با طرح این پرسش آغاز کرد که چرا هرکدام از حواس، محکم از موضع خودشان دفاع نمی‌کردند؟ بهتر بود این حواس، دخترک را بر اساس سازوکار خود (خشم، انزجار، ترس، غم و شادی) به مسیر ذاتی خود هدایت می‌کردند. "خشم" باید به این اعتقاد داشته باشد که «این خشم است که به زندگی معنا می‌دهد.» به همین ترتیب بقیه حواس هرکدام به سهم خود... به جز "شادی"، بقیه نباید تلاش کنند دخترک شاد شود ولی در فیلم، این نکته رعایت نمی‌شود و در نبود شادی، همه می‌کوشند جای او را پر کنند. آن‌ها نقشه فرار می‌کشند تا با بازگشت دخترک به خانه قبلی‌اش او را شاد کنند. این تناقض قابل قبول نیست. "ترس" باید دائم برهان بیاورد و

 با همه کلنجار برود که در این لحظه، این ترس است که برای دخترک مفید است، یا "شادی" اینجا بیش از "خشم" کارایی دارد، یا به این دلیل منطقی، "انزجار" اینجا بیشتر از "شادی" جواب می‌دهد! در فیلم توجهی به این نکات ریز نشده و همه حواس بی دلیل برای شادی کار می‌کنند. غم چرا باید برای شادی کار کند؟ غم باید غم افکنی کند و در کار خود تردید راه ندهند. مخاطب اینگونه متوجه می‌شد که چرا اکثر آدم‌ها شاد نیستند. البته در نهایت می‌شد جهت داستان را به سمتی هدایت کرد که همگی حواس در خدمت شادی در آیند؛ که تا حدی این اتفاق افتاد ولی عقیم ماند و به مفهوم ختم نگردید. این اتفاق زمانی باید رخ می‌داد که دخترک درون خودش را ملاحظه می‌کرد و تمام آن احساسات را از داخل همان لنزی که او را نشان می‌داد می‌دید. او باید اصالت هر کدام از حواس خود را به رسمیت می‌شناخت و در نهایت خودش "شادی" را به عنوان مدیر درون خود انتخاب می‌کرد. تنها از طریق این خودشناسی بود که روان تخریب شده‌اش التیام می‌یافت.

نوع بازگشت شادی به مرکز، از طریق ساختن برجی انسانی می‌توانست معنایی را با خود حمل کند. پسرک جذاب و رؤیایی موجود در ذهن دخترک، می‌توانست به عنوان میل به محبوبیت یا میل جنسی، عامل بازگشت احساسات گم شده دخترک باشد و باز با اینکه به نظر می‌رسد همین اتفاق افتاده اما پردازش ضعیف فیلم باعث می‌شود این رویداد به چشم نیاید و احساسی به مخاطب منتقل نگردد.

ایراد دیگر را می‌توان در موقعیت ضمیر ناخودآگاه یافت که اصولاً در جای اشتباهی قرار داشت و حاصل کژفهمی و ناآگاهی کارگردان بود. ناخودآگاه باید همان جایی می‌بود که زباله‌ها در آن ریخته می‌شد. جایی که امیال سرکوب شده را تداعی کند، نه جایی که صرفاً یک ترس یا فوبیا در آن خفته است. خواب نیز باید حاصل فراخوانی همان خاطرات خاموش و پوسیده‌ای می‌بود که در زباله دان ناخودآگاه انبار شده و البته با اتفاقات روزمره ترکیب شده است. ایده فیلمبرداری خواب، جلف و بی مایه بود.

 

[1]. Inside Out (2015); IMDB Rating: 8.1/10.

[2]. Pete Docter.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

نقد انیمیشین «درون و بیرون» کارگردان «پت دکتر»؛ «میلاد پرنیانی»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692