"غرور و تعصب" از جمله ده رمان برترِ انتخاب شده توسط سامرست موآم نویسنده انگلیسی است. از نظر او این رمان در کنار آثار و شاهکاری مثل، جنگ و صلح ِ لئو تولستوی و برادران کاراموزف فئودر داستایوسفکی قرار میگیرد. اولین پرسش در ارتباط با آثار کلاسیک، یک سؤال رایج است: «چرا باید کلاسیکها را خواند؟».
میتوان به این پرسش، پاسخ مخصوص به خود را داد. همانطور که "ایتالو کالوینو "رمان نویس ایتالیایی در کتابی به همین نام به آن پاسخ میدهد. اما میشود سؤال را کمی گسترش داد و اینگونه طرح کرد: با وجود نثر و ساختار قدیمی، و شخصیتهای خوب و بد، خطی بودن روایات، راوی همه چیز دان و ...، چرا این گونه آثار با وجود گذشت سالهای متمادی برای گروههای مختلف مخاطبین جذابیت دارند؟
جین آستین زاده انگلستان در سال 1775 است. او بر خلاف قهرمانان رمانهایش هرگز ازدواج نکرد. طی 19 سال شش رمان به نامهای: عقل و احساس، غرور و تعصب، منسفیلد پارک، اِما، و ترغیب نوشت. او گرچه به لحاظ تاریخی به پیش از دوره ادبی «ادبیات دوره ویکتوریا» تعلق دارد، با این حال جای دادن این نویسنده در میان رمانتیسم درست به نظر نمیرسد. اصولاً قرن نوزدهم را میتوان نقطه اوجی در بالندگی رمانهای انگلیسی دانست. از دیدگاه دیگر، حیات جین آستین هم زمان با وقوع انقلاب صنعتی است. انقلابی که به لحاظ مادی، انگلستان را به قطب کشوری ثروتمند سوق داد. کشاورزی تغییرات عمدهای کرد. مهاجرت روستاییان به شهر زیاد شد. در عین حال باید به نقش و حقوق زن در این برهه از زمان نیز توجه نمود. دورانی که به دلیل شکل گیری طبقات فقیر و ثروتمند، فرآیند طلاق امری تشریفاتی و پر هزینه بوده است. گرچه ریشههای این رخداد اجتماعی به قرن هفدهم بر میگردد، اما در این برهه است که فروش زن به جای طلاق و از طریق مزایده در طبقه فقیر رواج دارد. در نتیجه همین تغییرات و مقام اجتماعی، زن در شرایطی قرار میگیرد که برای سروسامان گرفتن خود پناهی جز ازدواج ندارد. این رخداد ضمن اینکه اشارهای به وضعیت این جنسیت دارد، تلویحاً به نقش مردان و طبقات مرفه اجتماعی نیز میپردازد. مسائل رمان بازتاب چنین دیدگاهیست. خانم بنت نگران شوهر دادن دخترهایش است. آقای بنت که اولاد پسر ندارد، همه داراییاش بعد از مردن به آقای کالینز میرسد. خانواده دارسی و وینگلی نیز حاصل همین طبقه مرفه اجتماعی هستند. فصل اول و شروع رمان تلویحاً به همین دو مسئله اشاره دارد:
«همه فرضشان این است که مرد مجرد پول و پله دار قاعدتاً زن میخواهد». خانوادة بنت چند دختر دم بخت دارند. همسایة جدیدشان مرد جوان و پولداری به نام بینگلی است. واضح است که اولین نقشة خانم بنت، این است که یکی از دخترها را به او بدهد...»
بنابراین ازدواج و امنیت مادی به سعادت و آینده دختران انگلیسی پیوند میخورد. این درونمایه اساس رمان غرور و تعصب را پایه ریزی میکند. چنین موضوع و نگاهی در "منسفیلد پارک" نیز وجود دارد. سرگذشت دختر خوش قلبی به نام "فانی" که برای ازدواج، دل در گرو "ادموند" میبندد و در ادامه شاهد جفای او میشود. موضوع غرور و تعصب که از شرایط اجتماعی متأثر میشود، با نگاه انتقادی و البته زنانه نویسنده پیوندی محکم دارد. این مسئله بر میگردد به اینکه جین آستین در یک دوره گذار بین رمانتیسم و واقع گرا به خوبی از سنتهای رایج زمانه خود دوری میکند. مهمترین ویژگی غرور و تعصب، تقسیم بندی شخصیتهایش به شیوه متعارف خوب – بد نیست. در کنار آن تغییرات شخصیتها باور پذیر و به تدریج شکل میگیرند. دو نمونه آشکار آن الیزابت و دارسی هستند. الیزابت زنی خودخواه و مغرور است. برعکس دوستش" شارلوت" و خواهرش "لیدیا " دم دمی مزاج نیست که با مردانی مثل ویکهام و یا کالینز ازدواج کند. نکته قابل توجه این است که الیزابت با همه این ویژگیها، خطا هم میکند. او در ابتدا عاشق ویکهام میشود. هم چنین از دارسی نیز به دلیل رفتار ظاهری و ناپسندش نیز متنفر است. جین آستین با شخصیت پردازی واقع گرایش کم کم مخاطب را همراه خود میکند. " آدام سکستون" در مدلهای ساختاری فیلم نامه - ترجمه محمد گذرآبادی -مینویسد: «بحران معمولاً گام آخر در بسط وگسترش داستان است. در بهترین داستانها، بحران عبارت است از یک انتخاب؛ و نه صرفاً
انتخاب میان خیر و شر، چون هر کسی در این موقعیت، خود به خود خیر را انتخاب میکند. بحران یعنی انتخاب میان دو گزینه با ارزش برابر، یا تقریباً برابر (انتخاب میان خوب و خوبتر یا بد و بدتر)».
الیزابت که بخش قابل توجهی از داستان از دید وی روایت میشود، نمونه این گزینه انتخاب است. همان طور که قبلاً در مورد علت ازدواج و شوق به آن اشاره شد، ازدواج نکردن از یک طرف، و با چه کسی ازدواج کردن از طرف دیگر دو گزینه برای انتخاب است. مصداقهای بد و بدتر و یا خوب و خوبتر در بین شخصیتهای این رمان وجود دارند. مثلاً برای لیدیا ازدواج با ویکهام میتواند انتخابی بین بد (ویکهام) و بدتر (ازدواج نکردن) باشد. به همین دلیل است که دستخوش هیجان میشود و با مردی که بدهی فراوانی دارد فرار میکند. او حتی در قبال بی آبرو کردن خانوادهاش هم مسئولیتی احساس نمیکند. برعکس برای الیزابت میتواند در ابتدا انتخاب دارسی به عنوان همسر آینده (بدتر) و ازدواج نکردن (بد) باشد. به همین دلیل، الیزابت میخواهد از روی عقل تصمیم بگیرد. بعد از انتخابش حاضر نیست از تصمیمش کوتاه بیاید. این رفتار آن قدر پر رنگ است که در برابر توهین" لیدی کاترین دوبورگ – خاله دارسی" برای جلوگیری ازدواج او و خواهر زادهاش قاطعانه میایستد و جواب میدهد: «... شما هر چه از دستان بر میآمد کردید تا طرح این ازدواج ریخته شود. اگر آقای دارسی نه تعهدی در قبال دختر خالهاش دارد و نه حتی میلی، چرا نباید دست به انتخاب دیگری بزند؟ و اگر مرا انتخاب کرده باشد، من چرا نباید بپذیرم؟».
در پاسخ به پرسشی که در مورد علت خواندن آثار کلاسیک مطرح شد باید به این نکته اشاره کرد که قبل از خواندن این گونه آثار باید به سوالی مهمتر جواب داد. اینکه توقع ما به عنوان مخاطب، از ادبیات چیست؟ قطعاً پاسخ به این پرسش هر چه باشد، احساسی سطحی و زود گذر نیست. این گونه رمانها ماندگار نیستند. برعکس برای ادبیاتِ ماندگار، شرط به کارگیری مضامین با پرداختی ژرف اندیش و هوش هنری مطرح است. مضامینی که ممکن است در زمان حیات نویسنده به خوبی دیده نشود. اما نویسنده آن را بر خلاف مردم روزگارش به خوبی دیده است. همین باعث میشود که یک اثر هنری برای نسلهای آینده فراموش نشود. فیلمهای غرور و تعصب ساخته " جو رایت " و یک سریال انگلیسی بر مبنای این رمان ساخته شده است. اولین ترجمه این کتاب نیز به کوشش شمس الملوک مصاحب در سال 1336 در ایران منتشر شد. ■