• خانه
  • بانک مقالات ادبی
  • استراتژی ساخت داستان؛ نگاهی به ضرورت‌ها و کاربردها «سیدعلی موسوی ویری»/ اختصاصی چوک

استراتژی ساخت داستان؛ نگاهی به ضرورت‌ها و کاربردها «سیدعلی موسوی ویری»/ اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

seyed ali mosavi vayari

استراتژی ساخت داستان، همانطور که در شماره‌های پیشین ماهنامه به صورت عملی مشاهده شد، تلاشی است برای «توضیح روندِ شکل‌گیری یک داستان». اما شاید این سؤال به وجود بیاید که اساساً پرداختن به این امر، چه ضرورتی دارد؟

به عبارت دیگر، چرا به جای سؤال فوق، به این سؤال پاسخ نمی‌دهیم که وقایع یک داستان «چرا» به وجود می‌آیند؟ یا اصلاً وقایع یک داستان، شخصیت‌های یک داستان، زاویه‌دید و سایر عناصر شکل‌دهندۀ یک داستان «چه» هستند؟ آیا تمرکز بر «چگونگی» در مطالعۀ یک داستان، فایده دارد؟

در اینجا به یک اصطلاح کلیدی به نام «فرآیند» می‌رسیم؛ «فرآیندِ شکل‌گیری یک داستان». بگذارید با یک مثال، بحث را ادامه دهیم. آیا تا به حال از خود پرسیدید که در صدها داستان عاشقانه که عاشق به معشوق می‌رسد، یا برفرض مثال، عاشق به معشوق نمی‌رسد، چرا نویسندگان، دوباره از عشق می‌نویسند؟ آیا همین که رومئو و ژولیت نوشته شد، نباید پروندۀ داستان عاشقانه در جهان بسته شود؟

یا اگر در یک داستان، عاشق، درگیر یک عشق یک طرفه شود و در نهایت با کنار نهادن موانع، به معشوق برسد، دیگر دورۀ نوشتن چنین داستانی تمام نشده؟

خود این مثالها که فقط در موضوع «عشق» هستند، حاکی از انواع و اقسام «پرداخت‌ها» به مقولۀ عشق می‌باشند. به عبارت بهتر، فقط در همین مثالِ داستان عاشقانه، اینکه عاشق و معشوق به هم می‌رسند مهم نیست. یا مثلاً اینکه معشوق، در ابتدا عاشق را نمی‌پذیرد هم چندان حائز اهمیت نیست. اینها همگی بن‌مایه‌های تکرارشونده‌ای هستند که شاید در هر داستان عاشقانه‌ای وجود داشته باشد. چیزی که ابزار استراتژی ساخت داستان به دنبال آن است نمایش «فرآیندِ داستانها» می‌باشد. این، «فرآیند» است که دو داستان عاشقانه را از همدیگر متمایز می‌کند.

به همین ترتیب است سایر ژانرها در داستان از قبیل داستانهای ترسناک، معمایی، طنز. به بیانی دیگر، این فرآیند است که دو داستان جنایی با نتیجۀ مشخص را از همدیگر جدا می‌کند.

حالا برویم سراغ مهمترین دستاوردهای استراتژی ساخت داستان که شانل دوکاربرد اساسی است.

«فرآیندنگاری» به اعتقاد نگارنده، حلقۀ مورد نیازی در ادبیات است که از یک سو، مرتبط با «خالق ادبی» و از سوی دیگر همسو با نیازهای «منتقد ادبی» است. چرا که خالق ادبی، با ایجاد یک اثر هنری، ماده‌ای را در اخیار منتقد قرار می‌دهد که او بر اساس نظریه‌های مختلف، به کشف آن می‌پردازد، آنرا تحلیل کرده و معنای آنرا استخراج می‌کند.

به اعتقاد نگارنده، جریان «فرآیندنگاری» در مقولۀ استراتژی ساخت داستان، ابزاری است با فایده‌ای دوسویه: استراتژی ساخت داستان، از یک طرف مددرسانِ خالق ادبی است (مخصوصاً نوقلمان) تا با شیوه‌ای تازه با الگوی روایت یک داستان شاخص آشنا شود که نویسنده در آن، «چگونه» مسیر روایتش را طی می‌کند؟ (مسیری که فقط شامل پیرنگ نیست. چه‌بسا یک نویسنده درونمایۀ مدنظرش را با شیوه‌ای خاص منتقل کرده باشد و همین امر، عامل تمایز و تشخص داستانش شده باشد. در حقیقت، استراتژی ساخت داستان، این را هم نمایش می‌دهد.) خوانش یک اثر داستانی برای نویسنده (خالق ادبی)، نه تنها ضروری بلکه در حکم منبع اصلی تغذیۀ هنری به شمار می‌رود. تا نویسنده (مخصوصاً نوقلمان) نتوانند خوانشی پربازده از یک داستان داشته باشند، توانایی اِعمال دانسته‌هایشان در یک داستان را به درستی کسب نمی‌کنند. یکی از کاربردهای ابزار استراتژی ساخت داستان، همین خوانش پُربازده برای نوشتن داستان است.

از طرف دیگر، با گام‌های اساسی ارائه شده در استراتژی ساخت یک داستان، منتقد، دریافتی دقیق‌تر و خوانشی صحیح‌تر از یک داستان (یا اثر ادبی غیر داستانی) دارد تا اینکه بخواهد به حافظۀ خودش اعتماد کند یا فقط بر اساس پیرنگی که آنرا گوشه‌ای یادداشت کرده آغاز به نقد یک داستان کند. نقد داستان، ایجاب می‌کند که به خاطر ضرورت خوانش تنگاتنگ یک متن که تقریباً در بیشتر رویکردهای نقد مورد استفاده است، گاه، یک اثر، حداقل تا سه بار مطالعه شود. به عنوان نمونه در نقد فرمالیستی و روانکاوانۀ یک داستان، بار اول برای تسلط بر قصه و پیرنگ، بار دوم برای اضافاتِ حاشیه‌ها و جزئیاتی از داستان که در خوانش اول ادراک نمی‌شدند، و در خوانش سوم نیز، نقد داستان (برای مطالعه بیشتر ر.ک درسنامۀ نظریه و نقد ادبی حسین پاینده، جلد اول صفحات 55 و 114). کاربرد دیگر ابزار استراتژی ساخت داستان، آنالیز دقیقِ فرآیندِ شکل‌گیری داستان برای منتقد است که محصولی فراتر از یک خلاصه‌داستان یا پیرنگ است.

در نتیجه: دستاورد استراتژی ساخت یک داستان، از طرفی گامهای اساسی برای شکل‌گیری یک داستان را درمقابل یک نویسنده قرار می‌دهد که برای او آموزنده و راهگشاست. و از سویی دیگر، باخوانش تنگاتنگ یک متن، محصولی در اختیار منتقد قرار می‌دهد که به کمک آن، نقدی دقیقتر و صحیح‌تر بنگارد. نمودار ارتباط دو سویۀ این ابزار با خالق ادبی (در اینجا خالق داستان) و منتقد ادبی (در اینجا منتقد داستان) به شرح زیر است:

خالق داستان

نقد داستان

استراتژي ساخت داستان

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

استراتژی ساخت داستان؛ نگاهی به ضرورت‌ها و کاربردها «سیدعلی موسوی ویری»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692