در عرصه پررنگ ادبیات ارمنی، استاد بزرگ آودیک ایساهاکیان، بیش از همه مجذوب فلسفه و فرهنگ و ادیان شرق بوده. شرق کهن، برای وی همچون چشمه پایان ناپذیر حکمت هستی انسان بوده است.
فلسفه چین، هند، ایران و فرهنگ مردمی آنها، آثار و اندیشههای فلاسفه بزرگ جهان و سرنوشتشان، بسیاری از افسانهها و حکمتها و منظومهها پربار ایران زمین و چهرههای ادبی جاودانش که در قلب و روح آودیک ایساهاکیان تأثیر گذاشته، مفاهیم اصلی آثار وی را شکل داده. او در آثارش با استادی تمام بیشتر به تجسم و ترسیم موضوعاتی چون انساندوستی و آرمان نجات بشر از طریق خودشناسی و رسیدن به درجات متعالی تکامل معنوی انسانی پرداخته است.
آودیک ایساهاکیان، استاد سخن، خطیب نامی، شاعر، نویسنده، فعال سیاسی و یک چهره محبوب اجتماعی که از همان دوران نوجوانی در کنار فعالیتهای ادبی به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی نیز مشغول بوده، سال 1875 در ارمنستان متولد شد. از نوجوانی، به نوشتن و سرودن و نشر عقاید آزادیخواهانه خود میپرداخت و همین ذوق فطری و روح سرکش و آزادیخواه و قلم توانایش بود که تحمل مشقت ملتش را نداشت. نوشتههای او تجسم گرایشها و آرمانها و فلسفه زندگی مردمی و
جهانبینی ارمنیان است. چه اشعارش و چه نوشتههای منثور وی از همین روح مایه گرفته است. وی پیوسته سراینده عشق، آرزو، دردها و نامرادیهای ملت خویش بوه. از این جهت، بهواسطه قلم پرتوان و نبوغ کمنظیرش، به گسستن زنجیرهای ظلم و استبداد تزاری پرداخت و با آثارش شروع بهنجات ملتش از زیر یوغ استعمار کرد. و بهعنوان یک عضو فعال و با ایمان انقلابی شروع به نوشتن آثاری کرد که بیشتر آرزوهای سوخته و عواطف ارامنه زجر کشیده و مهجور مانده را منعکس میکرد؛ و سرانجام، همین نوشتهها او را راهی زندان تزاری کرد؛ ولی در بند بودن نیز نتوانست او را از نوشتن باز دارد. باز از پای ننشست و به توسعه افکار و عقاید خود ادامه داد. پس از رهایی از زندان توانست یکی از بهترین آثار خود را به نام «ترانهها و دردها» منتشر کند و با این اثر توانست جایی را برای همیشه در قلب هممیهنانش باز کند.
ایساهاکیان، در زمینه نثر و داستانسرایی مهارتی عجیب داشته و با تبحر و چیرهدستی خاص از اوضاع و احوال ملت خود الهام گرفته و آثاری بهصورت نثر شاعرانه نوشته. در این دسته از آثارش، وی با شیدایی در قالب الفاظ و کلماتی موزون چنان داستانش را به چشم خواننده مجسم میسازد که مخاطب را سیراب میکند از زیبایی مفاهیم به کار بردهاش. زبان وی ساده، بیپروا و به زبان مردم نزدیک؛ وی مطابق با فهم عموم و گاهی با زبان عامیانه در آثارش سخن میگوید و در کارهایش کلمات مصطلح ارمنی و تعداد زیادی فارسی بهچشم میخورد. همان طور که در پیش رفت، ایساهاکیان در کنار گوته علاقه خاصی به شعرای ایرانی داشت و این علاقه وی به آن اندازه بود که در ستایش سعدی (منظومه آخرین بهار سعدی: نوشته ایساهاکیان؛ ترجمه آرمینه کاراپتیان)، خیام و حافظ اشعاری سروده. او با استعداد و قلم لطیفش و با تأثیر گرفتن از این شعرا و البته افسانههای ملل دیگر به ویژه ملل مشرق زمین که در حوزه دید خلاق این نویسنده توانا قرار گرفته، توانست تفکرات، اندیشهها، فرازونشیبهای احوالات خود را با کلماتی دلنشین بیان کند و با بهره جستن از آثار آن بزرگان، نوشتههایی در قالب نظم و نثر بنویسد و در آنها دیدگاههای عمیق
فلسفی خود و روحیات مردم سرزمینش را منعکس کند. با استوار ماندن بر این مبنا، میتوان چنین تعبیر کرد که، ایساهاکیان افسانهها را نمونهای برای رشد نثر زبان ارمنی قرار داده. این شاعر و نویسنده آشفته حال و حساس با مناعتطبع و ذوقی لطیف، چنان احساسات و شجاعتی از خود در آثارش نشان داد، که زبانزد خاصوعام گشت و بر بالهای ظریف خیال و اندیشههای استوار مردم اوج گرفت و به لقب استاد مفتخر شد. (به زبان ارمنی: واربد)؛ که توانست در نهایت به ریاست انجمن ادبی ارمنستان برسد.
آودیک ایساهاکیان در طول زندگی پربارش به کشورهای متعددی برای سیاحت سفر کرده بود؛ و گاهی زندگی اروپایی را با زندگی هممیهنانش در وطن مقایسه میکرد و این تفاوتها حس وطنخواهیاش را پیدرپی به هیجان درمیآورد و طبع توانایش را تشنه و روح عاصیش را پر از طوفان خشم و نفرت نسبت به حکومت حاکم بر میهنش میساخت؛ و در این حیطه مدام مینوشت و سخن میگفت و میسرود. که هر یک از این آثارش در این برهه زمانی به نوبه خود حاکی از یک دنیا جذبه و سرشار از هیجان و احساسات مقدس وطنپرستی و انساندوستی است، که روح هر خوانندهای را از خواندن آن آثار محظوظ و در همین حال متأثر میکند، تا جایی که بیاختیار عنان صبر و شکیبایی را از دست میدهد و به روان پرفتوح این شاعر و نویسنده میهنپرست و ملتنواز ارمنی دود میفرستد.
او بهعنوان یک نویسنده، تقریباً در همه ژانرها اثری خلق کرده. موضوع اصلی نوشتههایش عشق و انساندوستی است که در آثارش با جلوهها و وجههای متفاوتی متجلی میشود و آن را از دیدگاه خودش تعریف میکند. عشق به محبوب، عشق به میهن، عشق به مادر و انسان و انسانیت.... ایدههای اصلی آثارش را از زندگی روزمره زمان خودش میگرفت و آنها را با خلاقیت و تخیلات خاص خودش پر و شاهکار ادبی و ماندگار را خلق میکرد. آثارش با ستایش ارزشهای مهم و واضحی چون: برابری اجتماعی در تمام زمینههای جامعه، آگاهی مدنی، داشتن حقوق آموزش برابر برای هر فرد، متمایز میشود. در نوشتههایش میتوان احساس عمیق اندوهی را که از افسوس سرچشمه میگیرد لمس کرد. روحیات ملی، رنجها و آرزوهای مردم را که در آثارش بازتاب گستردهای دارد میتوان بهخوبی دید و درک کرد. قهرمان داستانهایش هیچگاه تحتتأثیر شرایط جامعه، ضلم، استبدادهایی که به ناحق شامل حالشان شده است قرار نمیگیرند؛ بلکه بالعکس، تحت آن شرایط امیدشان پررنگتر و خشمشان را برای دفاع از حقوقشان نمایان و نفرتشان را به مبارزه تبدیل میکنند. او قهرمانانش را به میدان جامعهای میفرستد که ناپایداری ظلم را آشکار و نور را بر دلها بتابانند. او با چنین قدرتی آثارش را خلق و مخاطبش را تشنه به آثارش میکرد. تناسبات لفظی و تشبیهات بدیع و مفاهیم بکر که وی در آثارش بهکار برده به کلامش شادابی و زیبایی خاصی بخشیده است و آنها را دلچسبتر کرده. کلمات آهنگین و روحپرور در اشعار ایساهاکیان قلب شنونده و خواننده را به تپش در میآورد. اشعار و داستانهایش گذشته از تهیج غرور ملی، توانسته تأثیرات عمیقی بر زندگی ارامنهی دور از وطن بگذارد.
آودیک ایساهاکیان که نام و آثارش هر کدام بهمثابه گوهری است که برای همیشه در آسمان ادبیات ارمنی میدرخشد، روش و سبک منحصربهفرد وی را چه در نظم و چه در نثر خطیبان و نویسندگان و شعرای زبردست و معروف دیگر ارمنی نیز دنبال کردهاند. راه خلاقانه او که سرشار از انسانگرایی و احترام به کرامت انسانی است، با تاریخ و فرهنگ مردم ارمنی، عمیقاً در ارتباط است و مهمترین شاخصههای ادبی روسیه و جهان در آثارش جا داده است. آ.بیهلی (شاعر، نویسنده، منتقد روس، نویسنده رمان پیترزبورگ)، ایساهاکیان را بهعنوان شاعر ونویسندهای درجه یک و تازه و ساده توصیف کرده که شاید مانند او را نتوان پیدا کرد. ایساهاکیان سال 1943 به عضویت فرهنگستان علوم انسانی اتحاد جماهیر شوروی برگزیده شد. از سال 1944 تا پایان عمر ریاست انجمن نویسندگان جمهوری ارمنستان را بر عهده داشت. وی دو بار، در سالهای 1945 و 1955 به دریافت نشان ممتاز جماهیر شوروی نائل گشت. سراسر عمر وی بهکشمکش و آوارگی گذشت و شیرینترین سالهای عمرش را در تبعید و اسارت گذراند؛ ولی سرانجام، سال 1936 در جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی اقامت دائم گزید.
ایساهاکیان، در آن دوران، چنان مورد محبوب مردمش بود که حتی در سالهای دهشتناک تصفیههای خونین حزب کمونیست نیز از تعرز حکومت در امان ماند. مهمترین و معروفترین شاهکار وی که «ابوالعلا معری» نام دارد، در آن اعتراضات پر احساس و شاعرانه خود را به جهانیان اعلام داشته. در این اثر اعتراض نسبت به فشارها، نابراربریهای اجتماعی، بیعدالتیها و شرایطی که در آن انسانها را در بند میکشند، از زبان فیلسوف و شاعر عرب زبان بازگو میشود. کتاب منظومه ابوالعلا معری به زبانهای: آلمانی، انگلیسی، اسپانیایی، چک، اسلواک، عربی و البته فارسی نیز ترجمه شده. و بدین ترتیب، شهرت این شاعر و نویسنده گرانمایه را روزافزون گردانیده. آودیک ایساهاکیان در سال 1958 در گذشت. ■