• خانه
  • بانک مقالات ادبی
  • یادداشتی بر رمان «باشگاه مشت زنی» نویسنده «چاک پالانیک»؛ «پیمان خاکسار»؛ «سعید زمانی»/ اختصاصی چوک

یادداشتی بر رمان «باشگاه مشت زنی» نویسنده «چاک پالانیک»؛ «پیمان خاکسار»؛ «سعید زمانی»/ اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

saeid zamanii

* رمان باشگاه مشت زنی اثر چاک پالانیک ترجمه پیمان خاکسار نشر چشمه:

 یکی از رمان‌های برتر در باب ضد مصرف گرایی رمان باشگاه مشت زنی می‌باشد. باشگاه مشت زنی علی رغم نام کتاب، در گوشه‌ای به شکل گیری گیری باشگاهی به همین نام می‌پردازد. بقیه رمان به سرکشی بشر معاصر در مقابل مصرف گرایی و نه نوعی آنارشیسم (هرج و مرج طلبی) می‌پردازد.

آنارشیسمی که از فرد شروع می‌شود و به طغیان در مقابل سیستم می‌پردازد. شخصیت اول رمان فردی است درونگرا و بسیار ناامید؛ شخصیت اول رمان هویتش در قبال جلسات روان درمانی از قبیل انجمن‌های سرطان و مردانی که مردانگیشان (از نظر جنسی) از دست رفته شکل می‌گیرد. هویت اصیلش زمانی کامل می‌شود که شخصیت تایلر دردن ظهور می‌کند. تایلر دردن نماد انسانیست که در مقابل پوچگرایی که حاصل مصرف گرایی بیش از حد انسان معاصر است قد علم می‌کند. داستان از ظهور تایلر دردن شروع می‌شود. تایلر پیشنهاد می‌دهد که به همراه راوی داستان (که هیچگاه نامش را به خواننده نمی‌گوید) یک کلوپ (باشگاه) تأسیس کنند. قوانین باشگاه مشخص است: قانون اول: در مورد باشگاه با هیچکس صحبت نمی‌کنی؛ قانون دوم: در مورد باشگاه با هیچکس صحبت نمی‌کنی و ....... از دل باشگاه مشت زنی انجمن میهم سربرمی آورد؛ انجمنی که فقط قصدشان نابودی تمدن معاصر است تا تمدن جدیدی را در مقابل تمدن مصرف گرایی بوجود آورند. راوی و تایر می‌خواهند در دورانی که فاقد عاملیت انسان‌ها را در برگرفته، با تأسیس یک باشگاه زیرزمینی غرایز سرکوب شده‌شان را بیدار کنند. هرچند این باشگاه به مرور به یک سازمان شورشی تبدیل می‌شود. اما آن برای اینکه بتوانند سیطره قدرت را از بین ببرند، باید چیزی را درون اعضای باشگاه تغییر دهند. چون سیستم مصرف گرایی با شناختی که از شهروندان دارند آنها را از درون هدایت می‌کند. چه چیزی می‌تواند این فرمانپذیری درونی را در آنها از بین ببرد؟ راه کار راوی و تایر مشت زنی و کتک کاری است. اینگونه آن خوی بدوی نرینه می‌تواند بیدار شود و احساسات عقیم شده و نظام مندی که در درون مردان بخت برگشته و اخته رخته کرده را از بین ببرد. اما این همه ماجرا نیست. سیستم حاکم نه فقط احساس درونی، امیال جسمانی و رفتارهای اجتماعی، بلکه اذهان شهروندان را نیز هدایت و مدیریت می‌کند. این می‌شود که تایلر با سخنرانی مهیج و روحیه انقلابی تلاش می‌کند ذهنیت اعضای باشگاه را نیز تغییر دهد. ایده محوری رمان به نسل افسرده‌ای می‌پردازد که تحت تأثیر تبلیغات و فضای حاکم بر رسانه‌های جمعی، هر روز با ولعی بیشتر از روز قبل مصرف می‌کند. نسلی که هیچ جنگ و رکود اقتصادی را تجربه نکرده و فاصله میان ایجاد تا ارضای نیازهایش به قدری ناچیز بوده که در کوتاه‌ترین زمان، به غایت امیالش رسیده و از مصرف بیشتر و بیشتر نه تنها کمبودهایش رفع نشده، بلکه به نقطه‌ای رسیده که راه رستگاری‌اش از دست دادن همه چیز و ساختن دوباره فردیت فارغ از هرگونه هنجارها و چارچوب تحمیلی جامعه است. رمان با این جمله به پایان می‌رسد که تمدن را از بین خواهیم برد تا دنیای بهتری از نو بسازیم.

رمان با این جملات شروع می‌شود:

تایلر یک شغل پیشخدمتی برایم پیدا می‌کند و بعد تفنگی در دهانم می‌چپاند و می‌گوید که این اولین قدم برای رسید به جاودانگی مردن است. با این که من و تایلر مدت‌ها قبل بهترین دوست هم بودیم باز هم مردم همیشه ازمن می‌پرسیدند که اسم تایلر دردن به گوشم خورده یا نه. لوله تفنگ به ته گلویم فشار می‌آورد. تایلر می‌گوید: ما واقعاً نمی‌میریم. با زبانم شیارهای صدا خفه گن لوله‌ی تفنگ را که خودمان مته‌شان کرده‌ایم حس می‌کنم. بیشتر صدایی که شلیک گلوله ایجاد می‌کند در اثر انبساط گازهاست. گلوله صدای زیر قابل شنیدنی هم تولید می‌کند که با خاطر حرکت بسیار سریعش است. برای خفه کردن صدا، فقط باید تعداد زیادی سوراخ داخل لوله تفنگ ایجاد کرد. این کار به گازها اجازه‌ی خروج می‌دهد و این طوری سرعت گلوله به کمتر از سرعت صوت می‌رسد. اگر سوراخ‌ها را درست مته نگنی تفنگ در دستت منفجر می‌شود. تایلر می‌گوید این واقعاً مرگ نیست. ما افسانه خواهیم شد. ما پیر نمی شیم. با زبانم لوله‌ی تفنگ را سمت لپم می رانم و می گویم: تایلر، ما که دراکولا نیستیم.

برای آشنایی با فعالیت های پانزده ساله کانون فرهنگی چوک، لینک های زیر را بررسی فرمایید. موفق باشید
شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک    
telegram.me/chookasosiation
سایت آموزشی داستان نویسی و ویراستاری، اسطوره شناسی، تولید محتوا، داستان نویسی نوجوان و فیلمنامه خانه داستان چوک
www.khanehdastan.ir 
کارگاه های داستان خوانی و کارگاه داستان در خانه داستان چوک
www.khanehdastan.ir/fiction-academy/free-meetings 
دانلود ماهنامه‌هاي ادبيات داستاني چوك و فصلنامه شعر چوک
www.chouk.ir/download-mahnameh.html
دانلود نمایش صوتی داستان چوک
www.chouk.ir/ava-va-nama.html  
نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک
www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html
فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه كانون فرهنگي چوك
www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html
بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان 
www.chouk.ir/honarmandan.html 
اینستاگرام کانون فرهنگی چوک                                                                                               
instagram.com/kanonefarhangiechook
بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر
www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html 
گزارش جلسات ادبي- تفريحي كانون فرهنگي چوك
www.chouk.ir/download-mahnameh/7-jadidtarin-akhbar/12607-2016-02-18-11-32-59.html 
کارگروه ویرایش ادبی چوک
www.khanehdastan.ir/literary-editing-team 
کارگروه تولید محتوا
www.khanehdastan.ir/content-creation-team 
صفحه ویژه مهدی رضایی، نویسنده، محقق و مدرس دوره ادبیات داستانی
www.chouk.ir/safhe-vijeh-azae/50-mehdirezayi.html 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

یادداشتی بر رمان «باشگاه مشت زنی» نویسنده «چاک پالانیادداشتی بر رمان «باشگاه مشت زنی» نویسنده «چاک پالانیک»؛ «پیمان خاکسار»؛ «سعید زمانی»یک»؛ «پیمان خاکسار»؛ «سعید زمانی»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692