مقاله چهار شخصیت واقعی فیلم «محاکمه در نورنبرگ» «میلاد پرنیانی»/ اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

milad parnianii

دادگاه نورنبرگ یک دادگاه نظامی بین المللی است که بعد از جنگ جهانی دوم در سال 1945 در شهر نورنبرگ آلمان تشکیل شد تا درباره سران دستگیر شده نازی تصمیم گیری کند. برگزاری چنین دادگاه‌هایی در تاریخ بی سابقه بود.

این نخستین بار بود که دادگاهی مرکب از نمایندگان کشورهای مختلف (مشخصاً آمریکا، شوروی، بریتانیا و فرانسه) وظیفه تعقیب و مجازات مسببان فجایع جنگ را (که به تمام جهان مربوط می‌شد) برعهده می‌گرفت. نورنبرگ شهری بود که یکی از بهترین مستندهای پروپاگاندای تاریخ به نام پیروزی اراده[1] توسط حزب نازی آنجا ساخته شده بود. از سوی دیگر در همین دادگاه، احکام ظالمانه زیادی توسط فاشیست‌ها صادر شده بود و تعویض جای قاضی با متهم می‌توانست بار معنایی داشته باشد. در این دادگاه 163 تن از 200 متهم در برخی یا تمام اتهامات کیفرخواست، مقصر شناخته شدند. فیلم محاکمه در نورنبرگ[2] یکی از این محاکمات را به تصویر می‌کشد. با اینکه دیالوگ‌های فیلم ساختگی هستند اما در فضاسازی تا جای امکان به واقعیت نزدیک می‌شود و البته عریان‌ترین تصاویر هولوکاست را پیش چشم مخاطب عام قرار می‌دهد. در کنار اینها فیلم سعی دارد جانب انصاف را در بررسی علل و عوامل رویدادها رعایت کند تا شأن فیلم که همان شأن دادگاه است حفظ شود. برخی این نگرش را برنتابیده و فیلم را عدالت شاعرانه‌ای برای عاملان هولوکاست معرفی کرده‌اند. قضاوت در این باره رویکردِ نوشتار حاضر نیست؛ بلکه هدف، ارائه اطلاعاتی در باب شخصیت‌های واقعی فیلم است که می‌تواند نگاه مخاطبان را تاریخ مند تر سازد.

ارنست یانینگ

نام اصلی او فرانتس اشلگلبرگر[3] است. در دنیای واقعی یک حقوق دان باسواد بوده که در اواخر جنگ جهانی اول (آوریل 1918) در دفتر دادگستری رایش استخدام می‌شود و به دلیل استعدادش خیلی زود به شورای اجرایی راه پیدا می‌کند. وی از سال 1922 در دانشکده حقوق دانشگاه برلین به عنوان استاد افتخاری مشغول تدریس می‌شود و در 10 اکتبر 1931 در وزارت دادگستری رایش که آن زمان تحت وزارت فرانتس گورتنر اداره می‌شد فعالیت می‌کند و این شغل را تا زمان مرگ وزیر در سال 1941 ادامه می‌دهد. او بلافاصله بعد از گورتنر به وزارت دادگستری رایش سوم می‌رسد. در زمان وزارت او تعداد محکومیت‌های مرگ به شدت افزایش می‌یابد. به عنوان نمونه او برای لهستانی‌هایی که پوسترهای آلمانی را پاره می‌کردند مجازات مرگ در نظر می‌گیرد. با این وجود عقاید وی درباره یهودیان متعادل‌تر بوده است. او در سال 1942 پیشنهاد می‌کند برخی از نیمه یهودیان از مجازات معاف شوند و بین دو گزینه "تخلیه آلمان" و "عقیم سازی" حق انتخاب داشته باشند. در نظر او باید بین یهودیان خالص و غیرخالص تفاوت قائل شد.

پس از بازنشستگی در تاریخ 20 اوت 1942، هیتلر زمین‌های فراوانی به اشلگلبرگر می‌دهد. این املاک عمدتاً به سران نظامی تعلق می‌گرفت. این مسئله بعدها در نورنبرگ به ضرر او تمام شد زیرا نشان می‌داد که هیتلر نگاه ویژه‌ای به او داشته. اما حقیقت این است که اشلگلبرگر همچون خود هیتلر دارای کیش شخصیت بود و احترام هر کسی را جلب می‌کرد. کتاب‌های او حتی بعد از جنگ در بهترین دانشگاه‌ها تدریس می‌شد.

اشلگلبرگر در جریان دادگاه نورنبرگ سکوت می‌کند اما در نهایت در دفاع از خود اظهار می‌دارد که وی ملزم به اجرای دستورات هیتلر بوده و اگر حق انتخاب می‌داشت از آن امور سر باز می‌زد. او می‌گوید تا سال 1938 به نازی‌ها نپیوسته و وقتی دستور از بالا می‌رسد اجباراً زیر بار عضویت می‌رود. او همچنین ادعا می‌کند هیچگونه اراده‌ای نسبت به یهودیان نداشته و از این لحاظ که حتی پزشک شخصی او یهودی بوده است، این دشمنی در نظر او بی معنی جلوه می‌کرده. با همه اینها اشلگلبرگر به جرم توطئه برای انجام جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت به حبس ابد محکوم می‌شود. وی در سال 1950 در 74 سالگی به دلیل ناتوانی آزاد می‌شود و تا زمان مرگش در 14 دسامبر 1970 در فلنسبورگ زندگی می‌کند.

امیل هان نام اصلی او اسوالد روتاگ[4] است. او یک قاضی آلمانی بود که در ژوئن سال 1933 به عنوان دادستان در نورنبرگ منصوب شد. این شخص در آوریل 1937 به عنوان مدیر دادگاه منطقه‌ای در شووینفورت و مدیر دادگاه‌های ویژه نازی در نورنبرگ خدمت می‌کرد. در سال 1938 عضو حزب نازی آلمان شد و از نزدیک با دستگاه‌های اطلاعاتی و اس‌اس همکاری نزدیکی پیدا کرد.

روتاگ در سال 1942 یک کارگر لهستانی 25 ساله را به اعدام محکوم کرد و توضیح داد که «حقارت متهم روشن است زیرا او جزئی از بشریت لهستان است.» از دیگر جنایات او اعدام یک تاجر یهودی به دلیل رابطه جنسی با یک دختر آلمانی بود. روتاگ برای این کار به قانون پاکسازی نژادی و حفاظت از خون آلمانی استناد می‌کرد. این قانون مقاربت جنسی بین یهودیان و سایر اتباع آلمانی را ممنوع کرده بود.

روتاگ به جرم جنایات علیه بشریت در جریان محاکمات نورنبرگ به حبس ابد محکوم شد. این حکم بعداً به 20 سال کاهش یافت. در 22 دسامبر سال 1956 وی از زندان جنایی جنگ لندبرگ آزاد شد و در کلن-مالهیم زندگی کرد.

ایرنه هافمن

نام اصلی او ایرنه سیلر[5] است. او در حرفه عکاسی مشغول بود و در حالی که فقط 19 سال داشت با یک تاجر 68 ساله یهودی به نام کاتزنبرگر رابطه‌ای نزدیک پیدا کرد. در دادگاهی به ریاست اسوالد روتاگ، کاتزنبرگر و سیلر هر دو این اتهام را رد کردند و پیرمرد رابطه خود و دخترک جوان را پدرانه توصیف نمود. مهم‌ترین مدرکی که دادستانی ارائه کرده بود نشستن سیلر روی زانوی کاتزنبرگر بود. از دیدگاه روتاگ همین کافی بود که به زعم او این خوک کثیف به دادگاه ویژه منتقل شود. در دادگاه ویژه، مقامات رده بالای نازی که یونیفرم به تن داشتند، کاتزنبرگر را گناهکار دانستند. (در فیلم، شخص اشلگلبرگر تداعی کننده این مقامات رده بالا است.) با این حال، ترفند واقعی روتاگ جایی خود را نشان داد که با برچسب‌های دیگری، حکم ابد را به اعدام تبدیل کرد. خود سیلر نیز به دو سال حبس محکوم شد. در دادگاه نورنبرگ، سیلر به عنوان شاهد در برابر قاضیان دادگاه ظاهر شد و به این جنایت اعتراض کرد.

تد لاوسون

نام اصلی او تلفورد تیلور[6] است. او یک وکیل آمریکایی بود که شهرت اولیه خود را از طریق مشاوره دادستانی در جریان دادگاه نورنبرگ اخذ کرد. بعدها مخالفت او با سناتور جوزف مک‌کارتی در دهه ۱۹۵۰ و انتقادات صریح او از اقدامات آمریکا در طول جنگ ویتنام بر شهرت او افزود. ماجرای مک کارتی به طور خلاصه به کمونیسم هراسیِ افراطی طی جنگ سرد مربوط می‌شد. می‌توان فاشیست‌های دادگاه نورنبرگ را پیشگامان این تفکر به حساب آورد چراکه آنها نیز ادعا می‌کردند تضعیف ناسیونالیسم باعث نفوذ بلشویک‌ها در سرتاسر اروپا می‌شود. این را از زبان امیل هان طی آخرین دفاعیه خود می‌شنویم:

«ما یک موج شکن علیه سیستم بلشویسم بودیم. موج شکنی که هنوز هم غرب ممکن است آرزوی حفظ آن را داشته باشد.»

اصولاً این مسئله ریشه در تفکرات هیتلر داشت. او کمونیسم را به شکل یک ویروس خطرناک می‌دید که باید جلوی تکثیر آن گرفته می‌شد. در دیالوگی بین هیتلر و وزیر جنگ او یعنی گورینگ (که یکی از محاکمه شونده‌های نورنبرگ بود) می‌توان دریافت که این هراس تبدیل به یک مسئولیت تاریخی می‌شود:

گورینگ: بهتر است به جای حمله به روسیه، اتحاد با این کشور را تقویت کرده و دست روسیه را برای حمله به ایران و هندوستان و رسیدن به آبهای اقیانوس هند آزاد بگذاریم...

هیتلر (با عصبانیت): این عمل سبب خواهد شد میلیون‌ها نفر از ملل آسیا اسیر و برده کمونیست‌ها شوند و چنین مسئولیتی را من هرگز در برابر تاریخ به عهده نخواهم گرفت![7]

در اولین محاکمه نورنبرگ که تنها چند ماه پس از تسلیم آلمان در سال 1945 آغاز شد و تا سال بعد ادامه یافت، تیلور یکی از معاونان ارشد رابرت اچ جکسون دادستان کل آمریکا بود. (در فیلم نام او قاضی دن هایوود است.) با اینکه نتایج محاکمات دادگاه نورنبرگ برای تیلور دلچسب نبود اما در کل این اقدام را موفق و مؤثر تلقی می‌کرد. از سخنان او در دادگاه این بود که «ما هرگز نباید فراموش کنیم که محاکمه این متهمان، مسئولیتی خطیر است که فردا زیر ذره بین تاریخ قرار خواهد گرفت. ما نباید آسان بگیریم.»

در پایان شاید ذکر این نکته جالب باشد که همه شخصیت‌های نامبرده بعد از ساخت این فیلم از دنیا رفته‌اند و احتمال دارد قبل از مرگشان آن را دیده باشند.

 

[1] Triumph of the Will (1935)

[2] Judgment at Nuremberg (1961)

[3] Louis Rudolph Franz Schlegelberger (23 October 1876 – 14 December 1970)

[4] Oswald Rothaug (17 May 1897, in Mittelsinn – 4 December 1967, in Köln)

[5] Irene Seiler (April 1910 in Guben – Juli 1984 in Apolda)

[6] Telford Taylor (February 24, 1908 – May 23, 1998)

[7] کارتیه، ریموند، کتاب "اسرار دادگاه نورنبرگ".

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مقاله چهار شخصیت واقعی فیلم «محاکمه در نورنبرگ» «میلاد پرنیانی»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692