• خانه
  • بانک مقالات ادبی
  • نگاهی به داستان «بیمار انگلیسی» نویسنده «مایلک اونداتیه»؛ مترجم «نیلوفر موحدی»؛ «رضوان حیاتی‌پور»/ اختصاصی چوک

نگاهی به داستان «بیمار انگلیسی» نویسنده «مایلک اونداتیه»؛ مترجم «نیلوفر موحدی»؛ «رضوان حیاتی‌پور»/ اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 rezvan hayatipooor

در جنگ جهانی دوم خلبان گمنامــی دچار حادثه می‌شود و در شمال آفریقا سقوط می‌کند. به علت شــدت جراحات و سوختگی‌های ناشی از سقوط و شوک روانی هویتش مشخص نیست. بدن نیمه جان و سوخته او، توسط گروهی از اعراب صحرانشین پیدا می‌شود و تا مدتی از او مراقبت می‌کنند و او را از مرگ نجات می‌دهند و بعد از مدتی او را به نیروهای متفقین در ایتالیا تحویل می‌دهند.

پرستاری به نام هانا که پدر خود را در جنگ از دست داده است، در صومعه‌ای در ایالت توسکانی ایتالیا که به دلیل جنگ تبدیل به بیمارستان شده است، مراقبت از او را به عهده می‌گیرد. بعد از بمباران صومعه، آنجا تخلیه می‌شود اما هانا بعلت وخامت حال بیمار در این صومعه باقی می‌ماند. در ادامه داستان با پیدا شدن سر و کله کاراواجیو که از دوستان قدیمی خانوادگی هانا است و یک ستوان هندی تبار و مین یاب به نام کیپ سینگ در صومعه؛ زندگی هانا و بیمار انگلیسی دگرگون می‌شود و خلبان انگلیسی خاطرات خود را کم کم به یاد می‌آورد.

مایکل اونداتیه متولد 12 سپتامبر 1943 و نویسنده‌ای کانادایی سریلانکایی تبار است. او یکی از نویسندگان مطرح جهان است که در کارنامه کاری خود پنج رمان و یازده مجموعه شعر و سه گلچین ادبی دارد. با کتاب‌های بیمار انگلیسی و پوست شیر به شهرت جهانی رسید و با کتاب بیمار انگلیسی برنده جایزه من بوکر سال 1992 شد. کتاب بیمار انگلیسی در سال 2017 جایز من بوکر طلایی را نیز کسب کرد. آخرین رمان او شبح آنیل پس از انتشار فروش بی‌سابقه‌ای داشت و نشان شوالیهٔ فرهنگ و ادب فرانسه را برایش به ارمغان آورد. نثر اونداتیه نثری ساده و روان است. از جمله کتاب‌های او که در ایران ترجمه شده است، میز گربه، بیمار انگلیسی، شبح آنیل و در پوست شیر است. کتاب بیمار انگلیسی با ترجمه خانم نیلوفر سرحدی در سال 1398 در 1000 نسخه با قیمت 21000 تومان توسط انتشارات جمهوری چاپ شده است.

بخشی از کتاب:

کلارا، می‌دانی پاتریک چطور در خانه پرنده‌ها تمام کرد؟ گروه او را سوخته و زخمی جا گذاشته بود. لباس‌هایش سوخته بود و قست‌هایی از پوست تن و سینه عزیزش، و پدر من چطور سوخت؟ مردی سوخته بود و من یک پرستار، می‌توانستم از او پرستاری کنم. غم جغرافیا را می‌فهمی؟ شاید می‌توانستم او را نجات دهم یا حداقل تا آخرین لحظات زندگی‌اش با او باشم. چیزهای زیادی درباره سوختن می‌دانم...

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

نگاهی به داستان «بیمار انگلیسی» نویسنده «مایلک اونداتیه»؛ مترجم «نیلوفر موحدی»؛ «رضوان حیاتی‌پور»/ اختصاصی چوک

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692