• خانه
  • بانک مقالات ادبی
  • مقاله «اسطوره در یک نگاه» داستان «لیکورگس و نهال‏های انگور»/ «مرتضی غیاثی»/ اختصاصی چوک

مقاله «اسطوره در یک نگاه» داستان «لیکورگس و نهال‏های انگور»/ «مرتضی غیاثی»/ اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

morteza ghiasiاسطوره‌های یونان باستان سرشار از قصه‌های دلکش‏اند؛ قصه‌هایی شگفت از خدایان، انسان‌ها و موجودات عجیب‌الخلقه. خواندن این قصه‏‌ها نه فقط به ما لذت می‏بخشد، بلکه به فهمِ بهترِ داستان‌های اقتباسیِ مدرن نیز کمک می‏کند. اما گستردگی و چندپارگی منابع و فقدان ترجمه‌‏های درخور سبب شده است که آگاهی یافتن از آن‏ها مستلزم مطالعه‏ای وسیع و چندین ساله باشد.

برای غلبه بر این نقصان، برآنیم که در ماهنامۀ داستانی چوک، خلاصه‏‌هایی به زبان ساده، تهیه و منتشر کنیم تا خوانندگان علاقه‏مند بتوانند با صرف کمترین زمان و انرژی با قصه‏‌های اسطوره‏ای این سرزمینِ کهن آشنا شوند.

داستان لیکورگس و نهال‏های انگور

لیکورگس[1] پادشاه تراکه[2] بود. دیونوسوس[3]، خدای شراب، تصمیم داشت همراه ملازمانش، باکخانت‌ها و ساتورها[4]، از این سرزمین عبور کند. اما لوکورگس، که دلی تپنده و دلیر داشت، راضی به این کار نشد و به‌جای آن با دیونوسوس و یارانش به مقابله پرداخت. او باکخانت‌ها و ساتورها را زندانی کرد و به زنجیر کشید. دیونوسوس از الهه تتیس کمک خواست. الهه مداخله کرد و بی آنکه لوکورگوس بفهمد، همراهان دیونوسوس را آزاد کرد. لوکورگوس که از فرار اسرارآمیز زندانیانش شگفت‌زده شده بود، دچار جنون شد، شمشیرش را برداشت و به خیال آنکه درختان انگور را هرس می‌کند، هم پای خود و هم دست و پای پسرش را قطع کرد.

خدایان دیگربار قوۀ تشخیص را به او بازگرداندند، اما از سوی دیگر سرزمین تراکه را دچار خشکسالی کردند. کاهنی پیشگویی کرد که این خشکسالی از سرزمینشان دور نخواهد شد مگر آنکه لوکورگس کشته شود. چندی بعد، همشهریان لوکورگس که قحطی به آن‏ها کارگر شده بود، لوکورگس را

گرفتند و در کوهی در نزدیکی شهری به نام پانگئوس[5] به چهار اسب بستند. سپس به اسب‏ها فرمان حرکت دادند، در حالی‌که هر کدام را رو به جهتی متفاوت می‏راندند. اسب‏ها حرکت کردند و لوکورگس در میانشان آنقدر کشیده شد تا به چهارپاره تقسیم شد.

در نسخه‌‏ای دیگر از این داستان آمده است که لوکورگس، دیونوسوس را از تخت به زیر کشید و پادشاهی‌اش را از او گرفت. به این صورت خدایی او را به تمسخر گرفت. سپس، شادمان از پیروزی جام‏های پیاپی باده را سرکشید و آنچنان خورد تا مست شد. در عالم مستی، هوس کرد به مادرش تجاوز کند. وقتی مستی‌اش از سر پرید، واقف به کار ناپسندی که کرده بود، تصمیم گرفت تمام نهال‏های انگور را از ریشه درآورد تا دیگربار نتواند شراب بنوشد. اما، دیونوسوس که خدای شراب و پاسدار آیین‌های شراب‏سازی و شراب‏خواری است، لیکورگس را دچار جنون کرد. لذا، او به‌جای از ریشه‌درآوردن تاک‏ها، زن و فرزند خویش را قربانی کرد. پس از این حادثه، دیونوسوس او را به پلنگ دگرگون کرد و به کوهستان فرستاد.

نسخه‏‌های این داستان هنوز پایان نگرفته‌اند، دیودورس معتقد است که لوکورگس، هنگام گذشتن دیونوسوس از تارکه، بر او و همراهانش تاخت. دیونوسوس با وجود کشته‌شدنِ چندتن از یارانش توانست به آن‏ها کمک کند. او چشمان لوکورگس را از کاسه درآورد و به صلیبش کشید.

در نسخه‌‏ای دیگر، آمده است که یکی از همراهان دیونوسوس به نام آمبروسیا[6] خود را به‌شکل جوانۀ تاک درآورد و دور گردن لیکورگس پیچید. لیکورگس تا مرز خفگی پیش رفت، اما یکی از خدایان، هرا، به داد او رسید و از دست آن دختر نجاتش داد.

 [1] Lycurgus

[2] Thrace: سرزمینی واقع در جنوب یونان باستان که امروزه بخشی از آن در ترکیه قرار دارد.

[3] Dionysus

[4] Bacchantes and Satyres

[5] Pangeus

[6] Ambrosia

شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک    
telegram.me/chookasosiation
نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک
www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html
دانلود فصلنامه پژوهشی شعر چوک
www.chouk.ir/downlod-faslnameh.html 
دانلود ماهنامه‌هاي ادبيات داستاني چوك و فصلنامه شعر چوک
www.chouk.ir/download-mahnameh.html
دانلود نمایش رادیویی داستان چوک
www.chouk.ir/ava-va-nama.html 
سایت آموزشی داستان نویسی و ویراستاری خانه داستان چوک
www.khanehdastan.ir 
فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه كانون فرهنگي چوك
www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html
بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان 
www.chouk.ir/honarmandan.html 
اینستاگرام کانون فرهنگی چوک
instagram.com/kanonefarhangiechook
بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر
www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

داستان لیکورگس و نهال‏های انگور

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692