یادداشتی بر رمان «دائی جان ناپلئون» اثر «ایرج پزشکزاد»؛ «سعید زمانی» / اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

saeid zamaniیکی از مفاخر ادبیات ایران در ژانر طنز، رمان پرحادثه دائی جان ناپلئون می‌باشد. روایت رمان خطی، اول شخص و مسلسل­وار است. حوادث از نطقه نظر روای از نقطه آ به نقطه ب و نقطه ث و الی آخر می‌رود. گره افکنی در نقطه آ شروع می‌شود و به نقطه ث می‌رسد.

چون گره افکنی از نقطه آ به نقطه ث هر بار در این رمان چهار پنج صفحه‌ای به طول بیشتر به طول نمی‌انجامد، گذاشتن رمان به زمین کار را برای خواننده بسیار مشکل می‌کند. پیرنگ رمان عشق نوجوانی است. عشقی که راوی داستان به دختر دائی خود دارد. در پس این عشق حوادث رمان شکل می‌گیرد. نویسنده قلابش را از عشق نوجوان داستان با ذهن خواننده درگیر می‌کند و در پس نخستین قلاب، قلاب‌های دیگر را به طور متوالی برای خواننده پرتاب می‌کند. داستان رمان، ماجرای خانواده‌ای اشرافی است که بزرگ خاندانش را دایی جان صدا می‌کنند. دایی جای به خاطر مطالعه کتب تاریخی منتسب به ناپلئون عشق و اراتی عظیم نسبت به این شخصیت تاریخی حس می‌کند. وی در عمق روح و جانش از ناپلئون بتی اسطوره‌ای ساخته به شدت آن را می‌پرستد. امکان ندارد در جمع و میهمانی‌ای دائی جان صحبتی بکند و لابلای صحبتش ذکری از ناپلئون با کلمات قصارش نرود. داستان دائی جان از جای شروع می‌شود که در میهمانی‌ای مشغول تعریف دلاوری‌هایش در جنگ ممسنی است. البته دلاوری‌ای در کار نبوده و همه صرفاً زادهٔ وهم و تخیلات دائی جان و همذات پنداری‌اش با ناپلئون است. در حین تفسیر دلاوری‌ها، ناخواسته صدای ناهنجاری از یکی از حاضرین در می‌رود. دشمنی توهم انگیز دایی جان با شوهر خواهرش از همینجا آغاز می‌شود. سعید راوی داستان به خاطر این دشمنی، حالا که عاشق لیلی دختر دایی‌اش شده عشقش را از دست رفته می‌بیند و با آشتی دایی جان امیدوار می‌شود. این کش و قوس دعوای دایی و شوهر خواهر چاشنی طنز این رمان است. رمان پر از شخصیت‌های کاریکاتوری و پرداخت شده است. عیار کمدی رمان به حدی بالاست که خواننده در برخی از موقعیت‌های کمیک ناچار است از شدت خنده کتاب را ببندد. شخصیت دائی جان ناپلئون دقیقاً نماد تمام ایران انگلیس ستیز است. این که دائی جان تمام مشکلاتش را به گردن انگلیس‌های می‌اندازد مانند مردمی عمل می‌کند که بدون اینکه مشکل را از اصل ریشه یابی کنند، بدون فکر فرافکنی می‌کنند. از بین سایر شخصیت‌های داستان دو شخصیت بسیار حائز اهمیت هستند؛ مش قاسم و اسداله میرزا.

مش قاسم نوکر دائی جان با تأیید مکرر توهمات دائی جان همیشه در حال دامن زدن به آتش خاطرات موهوم دایی است؛ نماد کسانی که بدون تفحص و تحقیق فقط دهن بین هستند و هرچیز را هرکس بگویند قبول می‌کنند. و اما شخصیت بسیار به یاد ماندنی اسداله­میرزا با تکه کلام معروفش: مومنت و سانفرانسیکو. این شخصیت که مرشد راوی داستان است وقتی وارد داستان می‌شود، گره افکنی داستان را با ایجاد موقعیت‌های خنده آور، حل می‌کند. وقتی می‌خواهد ایراد سخن کند اولین کلامش مومنت است. زمانیکه می‌خواهد با موضوعات اروتیک که برای شخصیت‌های داستان را مثل دوست علی خان دست بیاندازد، از لفظ سانفرانسیسکو کمال بهره را می‌برد. در عین حال هیچ بی احترامی هم به کسی نمی‌کند. رمان کلمات قصاری ندارد که بتوان آن را در جایی بیان کرد یا اینکه زیرش را خط کشید که خواننده با مراجعه به آن یاد درسی از این رمان بیافتد. بلکه درسی که خواننده از این رمان می‌گیرد، لابلای حوادث رمان و در نهایت در چند صفحه آخر رمان نهفته است.

رمان با این جملات آغاز می‌شود:

من یک روز گرم تابستان، دقیقاً یک سیزده مرداد، حدود ساعت سه و ربع کم عاشق شدم. تلخی‌ها و زهر هرجی که کشیدم بارها مرا به این فکر انداخت که اگر یک روز دوازدهم یا یک چهاردهم مرداد بود شاید اینطور نمی‌شد.

آن روزها هم مثل هر روز با فشار و روز و تهدید و کمی وعده‌های طلایی برای عصر، ما را یعنی من و خواهرم را توی زیر زمین کرده بودند که بخوابیم. در گرمای شدید تهران خواب بعد از ظهر برای بچه‌ها اجباری بود.

------------------------------------------------------------------------

شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک    
telegram.me/chookasosiation
نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک
www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html
دانلود فصلنامه پژوهشی شعر چوک
www.chouk.ir/downlod-faslnameh.html 
دانلود ماهنامه‌هاي ادبيات داستاني چوك و فصلنامه شعر چوک
www.chouk.ir/download-mahnameh.html
دانلود نمایش رادیویی داستان چوک
www.chouk.ir/ava-va-nama.html 
سایت آموزشی داستان نویسی و ویراستاری خانه داستان چوک
www.khanehdastan.ir 
فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه كانون فرهنگي چوك
www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html
بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان 
www.chouk.ir/honarmandan.html 
اینستاگرام کانون فرهنگی چوک
instagram.com/kanonefarhangiechook
بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر
www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

یادداشتی بر رمان «دائی جان ناپلئون» اثر «ایرج پزشکزاد»؛ «سعید زمانی»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692