آشنایی با برندگان جایزه نوبل ادبیات «آندره ژید» «گیتا بختیاری» / اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

gita bakhtiarii«ای­کاش عظمت در نگاه تو باشد نه در آن چیزی که بدان می‌نگری.»

بیش از نیم‌قرن در عرصه ادبیات، تاثیرشگفت‌آور و انکارناپذیری با نوشته‌هایش بر نسل جوان پس از جنگ جهانی گذاشت.

پدرش استاد حقوق بود و مادرش از یک خانواده بورژوای ثروتمند نرماندی 1. از پدر و مادری پروتستان، نویسنده‌ای پا به عرصه ادبیات گذاشت که شوق کشف لذت‌های زندگی، تجربهٔ رهایی و مواجه شدن با حقیقت خویشتن برایش بسیار مهم‌تر از خواندن آثار ادبی و آموزه‌های دینی و اجتماعی بود. روزنامه نیویورکتایمز این نویسنده تاثیرگذار را «بزرگ‌ترین شخص معاصر فرانسه از حروف»2 توصیف کرد.

او کسی بود که نویسندگیش را با جنبش نمادگرایی 3 (سمبولیسم) آغاز و به سمت و سوی ضد استعمار بین دو جنگ جهانی کشیده. بیش از 50 کتاب در زمان مرگ به رشته تحریر درآورده بود که بسیار بحث‌برانگیز و تکان‌دهنده بودند.

«آندره ژید» فرانسوی در 22 نوامبر سال 1869 در پاریس و در یک خانواده پروتستان طبقه متوسط متولد شد. خانواده پدریش، پس‌از انتخاب پروتستانتیسم 4 در قرن شانزدهم به علت آزار و اذیت، ریشه‌های خود را به ایتالیا رساند و اجدادشان، به فرانسه و دیگر کشورهای اروپای غربی و شمالی مهاجرت کردند.

آندره که تنها فرزند خانواده بود در محیطی خشک و سرشار از تعصب مذهبی پرورش یافت. به سبب بیماری (مشکلات روحی) تحصیل به صورت منظم برایش امکانپذیر نبود، اما ناتوانیش سبب نشد که خانواده علاقمند به فرهنگ و دانش، تحصیل او را در خانه ادامه ندهند. هنگامی که یازده سال داشت، پدرش را از دست داد و در محیطی زنانه با سختگیری‌های مادرانه بزرگ شد.

در پانزده سالگی، دلبسته دخترخاله‌اش «مادلن روندو» شد. عشقی پرشور که در سال 1895 به ازدواج انجامید (به

رغم تمایلات دگرجنسی ژید تا هنگام مرگ مادلن این ازدواج پایدار بود.)

بی‌نیازش به پول خیلی زود او را وارد عرصه ادبیات کرد،. او که از پشتیبانی نویسندگان و شاعرانی چون پیر لوییس، پل والری و به ویژه استفان مالارمه بهره می‌برد در بیست‌ودو سالگی فعالیت ادبیش را شروع و در آغاز کار، به مکتب سمبولیسم روی آورد.

مهم‌ترین آثار او در این دوران، عبارت‌اند از: «یادداشت‌های روزانه آندره والتر»، «شهرهای آندره والتر»، «رساله نرگس» و «سفر اورین»، اما پس از مدتی سمبولیسم را رها و زندگی درونی انسان برایش اهمیت پیدا کرد و کوشید پرده از پیچیدگی‌های روح انسانی بردارد. همانند مونتی، ژان‌ژاک روسو و... زندگی انسان را موضوع آثار خود قرارداد و با تجزیه‌وتحلیل مستمر مسائل عاطفی و روانی خویش کوشید تا به واقعیت خواست‌ها، نیازها، اضطراب‌ها، ضعف‌ها، توانمندی‌ها و پیچیدگی‌های روح انسان پی ببرد.

سالهای1893 و 1894 را در سفر بود. سفرهایی که دگرگونی‌های زیادی چه در اندیشه‌هایش و چه در احساس و عواطفش بوجود آورد. تغییراتی شگرف که او را از بسیاری قید و بندهای جسمی و روحی رهایی داده بودند، آنگونه که تاثیری واضح و بارز بخصوص در نگرش جنسی نوشته‌هایش داشت؛ تغییراتی که از تجربیاتی سرچشمه می‌گرفت که از او «موجودی تازه» ساخته بودند.

«سفر به کنگو» و «بازگشت از چاد» را بر ضد استعمار نوشت. با افشای جنایات استعمارگران فرانسوی در آفریقا، مبارزه اخلاقی و فردی با فرهنگ بورژوایی را در آثارش شروع کرد و نشان داد که این فرهنگ عوام فریب که او را به “فساد اخلاقی” متهم می‌کند، چطور و چگونه اصول اولیه انسانی را زیر پا گذاشته است. با این دو اثر به عرصه سیاست وارد شد.

تماس ژید با جهان عرب و استانداردهای کاملاً متفاوت اخلاقی او موجب آزادیش از قراردادهای اجتماعی و جنسی شد که احساس می‌کرد از آن رنج می‌برد. یک نتیجه از این شورش فکری علیه ریاکاری اجتماعی، افزایش آگاهی او از همجنس‌گراییش بود.

این رهایی از قیدوبندهای جسمی و روحی سبب تحریر آثاری هم چون «مائده‌های زمینی» (این کتاب در ابتدا چندان مورد استقبال قرار نگرفت و در طول ۱۰ سال تنها ۵۰۰ نسخه از آن فروش رفت کتابی که پایه و اساس اندیشه و فلسفه‌های او بود)، «ضد اخلاق»، «در تنگ» و «دخمه‌های واتیکان» شد؛ بیش از همه دخمه‌های واتیکان به جهت لحن جسورانه‌اش، موفقیت و شهرت را برایش به ارمغان آورد و او را بر سرزبانها انداخت.

 از نظر او مرجع درست برای داوری درباره مناسبات انسانی، وجدان یا اخلاق‌فردی بود، نه اخلاق‌اجتماعی یا مذهب که معتقد بود زاییده شرایط خاص و قراردادهای اجتماعی هستند. این اثر نشانگر انتقال به مرحله دوم دوره خلاقانه ژید بود. اثری که به شدت مورد حمله کلیسا قرار گرفت.

در سال 1896، شهردار کمونی 5 در Normandy شد. در 1901 به جرسی نقل مکان کرد، این جابجایی همزمان با شروع پریشان حالی، اضطراب عمیق و اشفتگی‌اش بود که نزدیک به هفت سال ادامه یافت.

در سال 1908 کمک کرد تا مجله فرهنگی ادبی Nouvelle Revue Française تأسیس شود. در سال 1916 مارک آلگریت 6 15 ساله (پنجمین فرزند اولین معلم خصوصی ژید)، عاشق (معشوقه) ژید 47 ساله می‌شود. ژید برای مدتی با مارک به لندن می‌رود (فرار می‌کند) برای مجازات همسرش که با ناامیدی و حسادت، مکاتبات او «عاشق‌ترین موجودات روی زمین» را سوزانده بود.

با آغاز جنگ‌جهانی‌اول، ژید مدتی در سکوت زندگی کرد و در طی جنگ، در پاریس، برای اولین بار داوطلب صلیب‌سرخ، پس از آن در بهداری سربازان، و در نهایت در پناه دادن به پناهندگان جنگ، کار کرد

کتاب «اگر دانه نمیرد»، «کوریدون» و «سکه‌سازان» را نوشت. او در « اگر دانه نمیرد» واقعیات زندگی خود را بی‌پرده بیان می‌کند؛ در کوریدون (متشکل از چهار بخش، اولین‌بار در سال 1911 به صورت خصوصی منتشر شده بود، و برای عموم در سال 1924) از همجنس‌گرایی دفاع کرد که خیلی سرزنش شد. او در این اثر، به طبیعت همجنس‌گرایی و همچنین روابط جنسی‌اش به همراه اسکار وایلد 7 با پسران جوان اشاره کرده‌است؛ بانوشتن رمان «سکه‌سازان» شیوه تازه‌ای در رمان فرانسوی بنیاد کرد.

در تابستان سال 1918 با دورتی بوسسی 8 ملاقات کرد که به یک دوستی بیش از 30 ساله منجر شد (تمامی آثار ژید توسط او به زبان انگلیسی ترجمه شده است.) در سال 1923 از معشوقه پنهانیش الیزابت، صاحب دختری به نام «کاترین» شد (تنها فرزند ژید). این رابطه عاشقانه با الیزابت (ژید او را بانوی سپید می‌نامید) که از او خیلی جوانتر و دختر دوست صمیمی‌اش ماریا بود، سبب تیره‌گی رابطه پایدار ژید و مارک الگرت شد، همچنین ارتباط او با تئو ریسلبرگ (پدر البزابت) که یک نقاش نئوامپرسیونیسم بود را خدشه‌دار کرد.

رابطه با الیزابت تنها رابطه جنسی پنهان ژید بود که مدت خیلی کوتاهی به طول انجامید، در نهایت، الیزابت، که ژید را می‌پرستید، از همسرش جدا شد و به پاریس رفت و مشغول مدیریت یکسری از امور زندگی ژید شد، آن‌ها دو آپارتمان دیوار به دیوار ساختند، ولی دیگر هیچ رابطه جنسی ژید با او نداشت.

عضو حزب کمونیست فرانسه شد، به تصورش در یک جامعه سوسیالیستی می‌توانست به محدویت‌های اجتماعی و نابرابری‌ها پایان دهد و «سعادت فردی» را پایدار کند.

«دلم می‌خواهد آن قدر زنده بمانم تا شکوفایی این حرکت پرشکوه را ببینم. پیروزی این جنبش را از صمیم قلب آرزو می‌کنم و آماده‌ام هر کاری به خاطر آن انجام دهم. می‌خواهم ببینم که یک دولت بدون دین، یک جامعه بدون خانواده تا کجا اوج می‌گیرد. دین و خانواده دو آفت بزرگ بشریت هستند.»

به دعوت «اتحادیه نویسندگان اتحاد شوروی» به روسیه سفر کرد، اما با دیدن محاکمه‌های استالینی از نزدیک، در ورای کمونیسم روسی یک نظام خودکامه را دید که وظیفه‌اش ترور «فردیت» و افراد «متفاوت» بود. او از حزب کناره‌گیری کرد و رویای پر عظمت انقلاب روسی را که چیزی جز دروغی پرشکوه، فریب و تقلب نبود، در کتاب «بازگشت از شوروی» با انتقادی نرم منتشر کرد که چگونه حزبی تبلیغ حقیقت می‌کند ولی در درون خفقان خاص خود را دارد؛ کتابی که یکی دیگر از افسانه‌ها را خدشه‌دار کرده بود منجر به سرازیر شدن ضدیت مطبوعات چپ علیه‌اش شد، اما ژید دست از انتقاد برنداشت و در کتاب بعدیش به نام «تنقیح بازگشت از شوروی» با لحنی تندتر و شدیدتر به این افسانه تاخت.  او توضیح می‌دهد: «در شوروی همه چیز یک بار برای همیشه

 تعریف شده است. افکار مردم را چنان ماهرانه دستکاری کرده‌اند که این همسانی به نظر آن‌ها طبیعی جلوه می‌کند، هر روز صبح روزنامه پراودا هرآن چه که ارزش دانستن داشته باشد را به آن‌ها می‌آموزد. همه باید یک جور فکر کنند، و اگر کسی جور دیگری فکر کرد عاقبت بدی پیدا می‌کند»

پیش از کناره گیری از حزب نوشته بود: «هیچ حزبی نیست که من ناچار باشم آن را بر حقیقت ترجیح بدهم، من به حقیقت احساس وابستگی می‌کنم نه به یک حزب، و اگر حزبی حقیقت را ترک گفت، من هم آن را ترک می‌کنم»

«انتقاد من به شوروی این نیست که چرا پیشرفت نکرده، بلکه این است که چرا راجع به وضعیت خود به ما و تمام دنیا دروغ گفته است.»

 در سال 1938 همسرش، مادلین، درگذشت. اگر چه عشقش به مادلین و زندگیی که با او داشت (آن را «جهت‌گیری عرفانی» می‌نامید) به رسمیت نشناخت، اما مادلین تنها عشق زندگی او بود که ژید توانست هم عشق و هم خودش را در یک رابطه پایدار با توجه به نیازش به آزادی و تجربیات هر نوع، سازگار کند. ژید، بعدها، راجع به ازدواج خود با مادلین در کتاب Et Nunc Manet in Te (او در حال حاضر در شما استوار است) شرح حال زندگیشان را نوشت.

 با شروع جنگ جهانی دوم، ژید شروع به درک ارزش سنت و قدردانی از گذشته کرد. در یک سری از مصاحبه‌های خیالی که در طی سال‌های 1941 و 1942 برای لو فیگارو نوشت، مفهوم جدیدی از آزادی را بیان کرد که آزادی مطلق، هم فرد و هم جامعه را از بین می‌برد، آزادی باید با نظم سنتی مرتبط باشد.

 او در سال 1947 برنده جایزه نوبل شد و 4 سال بعد از آن در سال 1951 برای همیشه چشم از جان فرو بست.

کوتاه با اندیشه‌های آندره ژید

در آثار او درگیری با خدای آسمانی یا زمینی، مشهود است، به‌همین جهت او را فیلسوفی شکاک می‌دانند. به دلیل تغییر مداوم اندیشه‌هایش منتقدین کمتر قادر بودند خط فکریش را دنبال کنند، این سرگشتی در اندیشه‌هایش شاید نمایانگر روح سرکش و شخصیت خاصش بود که میان نفس‌پرستی و اخلاق، میان شکاکیت و قطعیت سرگردان بود؛ شاید برای همین است که در آثارش سبک‌ها و اسلوب‌های گوناگون وجود دارد، آثاری در قالب داستان، شعر، نثر شاعرانه، فیلسوفانه، نمایشنامه با رگه‌هایی از رمانتیسم، سمبولیسم، سوررئالیسم و رئالیسم.

تا بیست سالگی عمدتاً در محافل آوانگارد و ادبیات تئاتری شناخته شده بود، اما در سال‌های بعد او به شخصیتی بسیار تاثیرگذار و همیشه بحث‌انگیز تبدیل شد. او سال‌ها بت «پیشروها» بود و محافظه‌کاران او را «منحرف‌کننده جوانان» می‌دانستند، اما همیشه می‌گفت: «سقراط نیز که اکنون یکی از خدایان این محافظه‌کاران محسوب می‌شود، از چنین تهمت‌هایی به دور نبوده است.».

او یک منتقد معتبر ادبی به ویژه برای نویسندگان مشکل‌سازی مانند داستایوفسکی، ریلکه و... بود که در مورد آنها یک کتاب (1923) جذاب نوشت.

ژید به خاطر داستان‌ها و اتو بیوگرافیهایش مشهور است که در آنها تلاش کرده پیچیدگی‌های ناشی از دوگانگی شخصیتش را ترسیم کند که‌بخشی تحت آموزش سخت‌گیرانه شکل گرفته و بخشی به اخلاقیات اجتماعی پایبند بود. از این منظر می‌توان کارهای ژید را به عنوان تحقیق در مورد آزادی و توانمندسازی در مواجهه با محدودیت‌های اخلاقی و روحی و روانی و تلاش‌های مداوم «خود» برای دستیابی به صداقت فکری دانست. متون «خوداکتشافی» ژید، منعکس‌کننده جستجوی‌هایش، از چگونه کامل بودن نفس است؛ آنهم با داشتن ماهیت جنسی خود، بدون خیانت به ارزشها. فعالیت‌های سیاسی او نیز با همین آگاهی بود.

او تعهد را بیش از مقتضیات بیرونی آن در ترازوی «اخلاق فردی» خود می‌سنجید و هیچ مرجع معنوی را به رسمیت نمی‌شناخت. احساس فردی و غریزیش را برهر ارزشی بالاتر می‌دانست. نه تنها در برابر فرامین و آموزه‌های مذهب سر فرود نمی‌آورد بلکه آنها را نفی می‌کرد، زیرا آنها را زنجیری بر فردیت و اختیار انسان می‌دانست. برای همین تمامی آثار وی در فهرست کتاب‌های ممنوعه کلیسا قرار دارد.

در 1895 با اسکار وایلد در پاریس آشنا شد و در سفر به شمال افریقا همراه او بود، سفری که وایلد به تصورش، همجنسگرایی ژید را به او نشان داده است، اما سالها قبل‌تر آندره به این موضوع واقف شده بود.

آندره ژید الهام‌بخشی برای نویسندگانی مانند آلبر کامو و ژان‌پل سارتر بود.

نگاهی کوتاه به دو اثر او

مائده‌های زمینی:

«خدا همان است که پیش روی ماست. ناتانائیل ٬ آرزو مکن که خدا را در جایی جز همه جا بیابی. هر مخلوقی نشانی از خداست و هیچ مخلوقی او را هویدا نمی‌سازد. هماندم که مخلوقی نظر ما را به خویشتن منحصر کند ما را از خدا بر می‌گرداند. خداوند همان است که پیش روی ماست

ژید در مقدمه‌ای که در سال 1927 بر این کتاب نوشت آن را چنین توصیف می‌کند: «برخی نمی‌توانند یا نمی‌خواهند در این کتاب چیزی جز ستایش امیال یا غرایز ببینند. به گمان من چنین نظری تا حدی ناشی از کوته‌بینی است. من هرگاه این کتاب را می‌گشایم، بیش از هر چیز در آن ستایشی از وارستگی می‌بینم. این است آنچه با ترک دیگر مطالب کتاب نگاه داشته‌ام و دقیقاً به همین است که هنوز وفادار مانده‌ام.»

مائده‌های زمینی از هشت بخش و مقدمه‌ای کوتاه و یک سرود و یک تخلص شکل گرفته. ژید در این رمان بیان می‌کند که بزرگ‌ترین افسوس‌های ما، امور انجام شده نیستند، بلکه فرصت‌ها و تجارب از دست رفته و لذت‌هایی است که از خودمان دریغ کرده‌ایم.

مائده‌های زمینی اثری است در ستایش شادی، شوق به زندگی و غنیمت شمردن لحظات. ژید در این کتاب خداوند را در همه موجودات هستی متجلی می‌بیند و آزدانه و برخلاف قیدوبندهای مذهب، عشق به هستی را مترادف عشق به خداوند می‌داند. او کتابش را «ستایشی از وارستگی» می‌نامد.

آندره برای توجیه امیال خویش در برابر محرمات مذهبی، فلسفه‌ای بنیاد نهاد که آن را در سال 1897 در این کتاب مطرح کرد. فلسفه‌ای که ریشه آنها را باید در نوشته‌های نیچه فیلسوف آلمانی دانست و البته با نشانه‌هایی از ادبیات مشرق زمین. تقریباً تمام آنچه را که می‌توان فلسفه وی نامید در این اثر وجود دارد، نوشته‌های بعدی او در تعقیب اندیشه‌هایی است که در این کتاب بیان گردیده، یعنی امتناع از هرگونه وابستگی، قیدوبند، ستایش شور و عشق و نگاهی هر لحظه نو به تمام جلوه‌های هستی. خط سیر اندیشه‌هایش شامل درونی ساختن شکوه و زیبایی‌های هستی و رهایی از خویشتن و سیر در جهان نامتناهی معانی ژرف و جاودانه است. او در این اثر تمام امیال طبیعی را مایه تندرستی می‌داند که بدون آنها زندگی دیگر لطفی ندارد.

«وقتی از عملی لذت می‌برم، برای من دلیل خوبی است که آن عمل را انجام بدهم... مادامی که لبانت برای بوسیدن هنوز شیرین است، سیراب کن... چنان زندگی کن که «زندگیت بدون ترس از نتایج محرماتی که اخلاقیات رسمی بر تو تحمیل می‌کند، پذیرای هر رویدادی باشد.»

او همچنین خطر افتادن در قیدوبند کتابش را هم به خواننده هشدار می‌دهد و در آخر، از او می‌خواهد که:

«کتاب مرا به دور بینداز، مگذار متقاعدت کند! گمان مبر که حقیقت تو را کس دیگری می‌تواند برایت پیدا کند ... به خود بگو که این کتاب هم چیزی نیست، مگر یکی از هزاران شیوه رویارویی با زندگی. تو راه خویش را بجوی»!

کوریدون

کتابی است درباره موضوع همجنس گرایی و جایگاه آن در جامعه. (نام کتاب از شخصیت پرشور داستان شاعر رومی دوره آگوستین «ویرجیل» است شاعر دوره آگوستین) کوریدون مشتمل بر چهار گفتگوی سقراطی بر همجنسگرایی است (ایده‌های گفتمان "سقراطی"). کوریدون در طی چندین سال نوشته شده است با بسیاری از تغییرات؛ بخش‌هایی از متن به طور جداگانه از 1911 تا 1920 چاپ شد و کل کتاب در نسخه اصلی فرانسه در ماه مه 1924 و در ایالات متحده در سال 1950 منتشر شد. نسخه انگلیسی آن توسط شاعر ریچارد هوارد منتشر شد.

این اثر، اولین در ادبیات مدرن است که کسی دربارهٔ همجنس‌گرایی به عنوان چیزی طبیعی، نه به عنوان یک معانی یا به عنوان تلویح عجیب و غریب صحبت کرده است.

کوریدون نه تنها از همجنسگرایی دفاع می‌کند، بلکه آن را طبیعی می‌داند و برای تائید سخنانش در خصوص غیرطبیعی نبودن همجنس‌گرایی، برای گفتگوها شواهدی می‌آورد، از طبیعت‌گرایان، مورخان، شاعران و فیلسوفان؛ از تمدن‌های فرهنگی و هنری پیشرفته از یونان تا رنسانس ایتالیا و انگلیس.. او این اثرش را مهمترین کار خود دانسته که بیشتر یک قطعه تاریخی نسبت به یک قرائت ذهنی است.

در سال 1920 ژید در مقدمه دوم این اثر می‌نویسد: «آنچه که من در مورد چنین چیزهایی می‌گویم، آن‌ها را به وجود نمی‌آورد. آن‌ها وجود دارند من سعی می‌کنم، توضیح دهم که چرا آنها وجود دارند؛ از آنجائیکه در اغلب موارد هیچکس حاضر نیست اعتراف کند که چنین چیزهایی وجود دارد، من در حال بررسی هستم، که آیا واقعاً چنین چیزی خجالت آورده است یا خیر.»

گفتگوی اول معرفی ساده و سریع برای نکته‌های خاصی است که سه دیالوگ بعدی را تشکیل می‌دهند؛ که بیشتر زمینه‌های زیست‌شناسی، فلسفه و تاریخ دارند تا اشاره به حضور غریزه جنسی (به ویژه همجنس‌گرایی) به صورت طبیعی در طبیعت و نیروی الزام اجتماعی به آن باشد.

 گفتگوی دوم تمرکز بر توضیح طبیعت و حیوانات است. و استدلال می‌کند که جذابیت جنس مخالف در طبیعت «طبیعی» است. او در این گفتگو "آداب و رسوم" را مورد بحث قرار می‌دهد.

گفتگو سه و چهار بر انسان به ویژه هنر، علوم انسانی و آداب و رسوم انسان تمرکز دارد؛ به ویژه به آداب و رسوم زنان برای دست یافتن به معشوق انتقاد می‌کند، (بحث‌های ناخوشایندی در مورد زنان در این اثر وجود دارد که از "حجاب و زیور آلات" برای هدایت مردان نسبت به خودشان استفاده می‌کند.) به همین دلیل می‌گوید مجسمه‌های بیشتری برای مردان نسبت به زنان در یونان یا رم وجود دارد. گفتگوها در این بخش بیشتر تحریک‌آمیز هستند، زیرا آنها به «کلیسای مؤمن» یهودیان و زنان اشاره می‌کنند.

ژید اظهار می‌کند که زوج‌های همجنس‌گرایان به اندازه زوج‌های متأهل ازدواج می‌کنند ... همچنین یادآور می‌شود که افراد همجنسگرا در همه جا هستند و این میل / عشق است نه رابطه جنسی.

برخی از آثار آندره ژید

یادداشت‌های روزانه آندره والتر (۱۸۹۱)

رسالهٔ نرگس (۱۸۹۱)

شعرهای آندره والتر (۱۸۹۲)

سفر اورین (۱۸۹۳)

مائده‌های زمینی (۱۸۹۷) ترجمه جلال آل احمد و پرویز داریوش توسط انتشارات اساطیر، سیروس ذکاء انتشارات جامی، مهستی بحرینی انتشارات نیلوفر

پرومته سست زنجیر (۱۸۹۹) ترجمه غلامرضا سمیعی انتشارات اساطیر

ضد اخلاق (۱۹۰۲) ترجمه علی پاک بین تحت عنوان رذل انتشارات جامی

 آمنتاس (۱۹۰۶) ترجمه سونیا رضایی‌مود، علیرضا قلی‌نژاد انتشارات گنبد طلایی.

در تنگ (۱۹۰۹) ترجمه عبدالله توکل و رضا سیدحسینی انتشارات نیلوفر

ایزابل (۱۹۱۱) ترجمه عبدالحسین شریفیان انتشارات اساطیر، اسماعیل سعادت انتشارات علمی و فرهنگی

دخمه‌های واتیکان (۱۹۱۴) ترجمه سیروس ذکاء انتشارات فرهنگ جاوید و تحت عنوان سردابهای واتیکان ترجمه عبدالحسین شریفیان انتشارات اساطیر

سمفونی روستایی (۱۹۱۹) ترجمه عبدالحسین شریفیان تحت عنوان سمفونی کلیسایی انتشارات اساطیر، فریده مهدوی‌دامغانی تحت عنوان سمفونی روحانی موسسه نشر تیر، محمد مجلسی تحت عنوان سمفونی پاستورال انتشارات دنیای نو، علی‌اصغر سعیدی تحت عنوان آهنگ عشق نشر قطره

کوریدون (۱۹۲۴) به دلیل این‌که شرح حالی است از روابط همجنسگرایانه‌اش، تاکنون اجازهٔ انتشار آن داده نشده است

اگر دانه نمیرد (۱۹۲۴) ترجمه همایون نوراحمر انتشارات نیلوفر

سکه سازان (۱۹۲۵) ترجمه حسن هنرمندی انتشارات ماهی

سفر به کنگو (۱۹۲۷)

بازگشت از چاد (۱۹۲۸)

اودیپ (۱۹۳۱)

بازگشت از شوروی (۱۹۳۶)

زیر نویسها

1-نُرماندی ((Normandie واقع در شمال غربی  فرانسه. این منطقه در سال ۹۱۱ میلادی توسط شارلِ ساده پادشاه فرانک باختری به وایکینگ‌های نروژی که آنان را «نُرمان» می‌نامیدند به‌صورت دوک‌نشین بخشیده شد تا از یورش‌های همیشگی آنها به خاک فرانسه جلوگیری شود. به این ترتیب این منطقه را نرماندی نامیدند. نرماندی در طول تاریخ به یکی از قدرتمندترین دوک‌نشین‌های اروپا تبدیل شد و قدرت دوک نورماندی با قدرت پادشاه فرانسه برابری می‌کرد.

2-(France's greatest contemporary man of letters) شخصیتی که یک یا چند صدای مورد استفاده در گفتار را نشان می‌دهد

3-سمبولیسم (sambolism) یا نمادگرایی پیش از آن که یک مکتب به حساب بیاید، یک مفهوم یا فلسفه است. بشر

 از ابتدای شکل‌گیری تمدن‌ها و آغاز شاعری تمایل داشته حرف‌هایش را در قالب نمادها و نشانه‌ها به زبان آورد و اشیای دور و برش را تجسم مفاهیمی عمیق‌تر از آنچه به چشم می‌آید، نشان دهد. همان‌طور که مصریان باستان گل‌های اسیریس را نماد مرگ می‌دانستند، هندیان گل نیلوفر را نشانه تاج خداوند می‌نامیدند، بابلی‌ها مار را نماد جاودانگی به حساب می‌آوردند و خورشید را نشانه بخشندگی و زندگی. اما به هرحال سمبولیسم یک مکتب فکری هم هست. شارل بودلر پیشگام این راه شد. در میان کسانی که از بودلر الهام گرفتند و با اثرهای خود زمینه را برای پیدایش نمادگرایی آماده ساختند پل ورلن، آرتور رمبو و استفان مالارمه از همه مشهورتر هستند.

4-پروتستانتیسم دومین شاخه بزرگ مسیحیت است که تقریباً 40 درصد از مسیحیان را تشکیل می‌دهد جنبشی علیه اشتباهات در کلیسای کاتولیک رومی برای رد برتری پاپ و مقدسات. پروتستانتیسم در دهه 1517 میلادی در آلمان آغاز شده است، زمانی که مارتین لوتر نود و پنج تئوری خود را به عنوان واکنشی در برابر سوءاستفادههای فروش کالاهایی که توسط کلیسای کاتولیک رومی صادر شده بود، مطرح کرد.

5-کمون: به معنای اشتراکی، نوعی سازمان زندگی و کار جمعی است که در آن مالکیت خصوصی بر ابزارهای تولیدی وجود نداشته و افراد به‌طور یکسان از حاصل کار جمعی برخوردار می‌شوند. به آن جامعه اشتراکی نیز گفته می‌شود. در نظر کومون‌ها عالی‌ترین هدف آنارشیسم و کمونیسم‌اند.

6-مارک آلگرت (22 دسامبر 1900 - نوامبر 3، 1973) یک فیلمنامهنویس فرانسوی، عکاس و فیلمنویس بود.

7-اسکار فینگل اُ. فِلاهرتی ویلز وایلد: (Oscar Fingal O'Flahertie Wills Wilde) زاده ۱۶ اکتبر ۱۸۵۴ - درگذشته ۳۰ نوامبر ۱۹۰۰) به نام هنری اسکار وایلد شناخته می‌شود شاعر، داستان‌نویس، نمایشنامه‌نویس و نویسنده داستانهای کوتاه ایرلندی. وی همجنس گرا و عضو فراماسونری بود.

8- دورتی بوسسی: نویسنده و منتقد لیتتون استراچی و اولین مترجم انگلیسی فروید، جیمز استراچی، برادرانش بودند و عضو گروه بلومزی گروهی از نویسندگان، روشنفکران، فیلسوفان و هنرمندان انگلیسی آنها با اعتقاد پایدار به اهمیت هنرها درکنار هم قرار گرفتند. آثار و چشم‌انداز آن‌ها عمیقاً تحت تأثیر ادبیات، زیبایی‌شناسی، انتقاد و اقتصاد قرار گرفت و همچنین نگرش‌های مدرن نسبت به فمنیسم، صلح‌جویی و جنسیت. ■

منابع:

روزنامه رسالت -شماره 6870 18/9/88 - صفحه 18 (اندیشه) - آندره ژید، فیلسوف مدرن عهد قدیم- نویسنده: گلناز مقدم فر

روزنامه ایران - شماره 6508 9/3/96 - صفحه 24 (صفحه آخر) - جهان نویسندگان اگر دانه نمیرد درباره «آندره ژید» نویسنده: آرش نقیبیان

www.fa.wikipedia.org/wiki/ ژید

www.bartarinha.ir/fa/news/.../آندره-ژید-چرا-

http://www.beytoote.com/scientific/

http://www.lahzehnama.ir/fa/news/15712

https://www.isna.ir/news/92090301416

https://www.dw.com/fa-ir/شصتمین-سالمرگ-آندره-ژید-نویسندهای-تأثیرگذار-و-ماندگار

https://www.dw.com/fa-ir/آندره-ژید-اخلاقگرای-شکاک

https://en.wikipedia.org/wiki/Andr

https://en.wikipedia.org/wiki/Bibliography_of_Andr

https://www.nobelprize.org/nobel_prizes/literature/laureates/1947/gide

https://www.britannica.com/biography/Andre-Gide

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

آشنایی با برندگان جایزه نوبل ادبیات «آندره ژید» «گیتا بختیاری»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692