شناسنامهی فيلم: نام: پرتقال کوکی ((A Clockwork Orange
كارگردان: استنلی کوبرکی (Stanley Kubrick)
بازیگران: Malcolm McDowell,Michael Bates, Patrick Magee
محصول سال: 1971 مدت زمان: 136 دقیقه
1) استنلی کوبریک و دنیای خارق العاده ی پرتقال کوکی: فیلم پرتقال کوکی که برگرفته از رمانی به همین نام از آنتونی بورجس (1917- 1993) میباشد، از آن دسته فیلمهای جنجال برانگیز و پر سروصدای تاریخ سینما است. این فیلم که همواره در تمامی لیستهای مربوط به بهترین فیلمهای تمام دورانها جایگاهی ویژه برای خود باز کرده است به همان اندازه که موافقان بسیاری را در رسا و تمجید خود علم کرده، مخالفان قدری هم در رد و انکار محتوا و سبک و سیاق خود دارد.
استنلی کوبریک که همواره به ساخت فیلمهای نادر و متفاوت شهره بوده است در ساخت این اثر عجیب و منحصر به فرد نیز رویکرد آینده نگرانه ی خوفناکی را در راستای تصویرسازی بحرانهای نوجوانان در جوامع تکنولوژی زدهی قرن بیستم در پیش گرفته است.
ارائهی صحنههای خشن و فضاها و دکورهای شدیداً اروتیک، لباسها و گریمهای ناموزون و حرکات مملو از ابتذال و تجاوز، استفاده از موسیقی خصوصاً بهره گیری از سمفونی بتهوون و ترانهی فیلم آواز در باران، فیلم برداری با لنزهایی با زاویهی دید بیش از حد معمول ((wide angle و در کنار تمام اینها طعنه و کنایههای شدید و به هجو کشیدن قوانین دست و پا گیر دنیای مدرن و پیشرفت علوم و تکنولوژی امروزی و آئینهای مذهبی رایج و استفاده از نظریهی گردشی تاریخ و مفاهیم بنیادین جبرگرایی و ارادهی آزاد از مختصات مهم پرتقال کوکی است.
2) فیلم را میتوان به سه بخش تقسیم کرد: اولین بخش، شرح زندگی و اعمال هر روزهی الکس پانزده ساله است. او و دوستانش که در میلک بار در حال وقت گذرانی و ولگردی هستند، یا به جان پیرمرد دائم الخمری می افتند و کتکش میزنند، یا میخواهند به زن نویسندهی چپ گرا تجاوز کنند و یا در حال اذیت و آزار زن تنهای مسنی هستند که با گربهها زندگی میکند. الکس با مجسمهای از بتهوون به جان پیرزن می افتد و بعد دوستانش با ضرباتی بیهوشش میکنند و پا به فرار میگذارند و در نهایت الکس به دست پلیس می افتد و بازداشت میشود. در بخش دوم الکس در زندان با کشیش زندان آشنا میشود و در
مورد شیوهی درمانی لودوویکو که شیوهای برای از بین بردن رفتارهای پر خطر و ضد اجتماعی افراد است، اطلاعاتی به دست میآورد. دارویی به او تزریق میشود و همین طور که پلکهایش با گیرههای مخصوصی باز نگه داشته شده، فیلمهایی از تصاویر خشن و جنسی را برای او به نمایش میگذراند، همچنین پخش همزمان سمفونی نهم بتهوون به همراه فیلمی از رفتارهای ضد انسانی نازیها. الکس واکنش نشان میدهد و ابراز مخالفت میکند. دست آخر چیزی که از او باقی میماند همان چیزی است که عنوان فیلم به ما میگوید: یک پرتقال کوکی، شهروندی رام و سر به راه و فاقد هوش و عقل و اختیار.
در بخش سوم که بخش آخر است الکس، با هویتی تازه، دوباره در کوچه و خیابان پرسه می زند و در مقابل قربانیانی که به قصد انتقام جویی دنبالش افتادهاند، کاملاً خوار و زبون است. دوستانش که حالا در کسوت پلیس ظاهر میشوند، پیرمرد دائم الخمر و نویسندهی چپ گرا همگی قصد جانش را دارند و حتی خانوادهاش هم طردش میکنند. تلاش الکس برای خودکشی بی فایده میماند و هنگام سقوط از یک پنجره، جان سالم به در میبرد. در بیمارستان به هوش میآید و متوجه میشود همه او را یک قهرمان میدانند و روزنامهها و مردم از او به عنوان قربانی یک نقشهی شوم جنایی نام میبرند. الکس پیش والدینش بر میگردد و در حالی که به سمفونی نهم بتهوون گوش سپرده و پی به خشونتی که همچنان مثل گذشته در نهادش جریان دارد و از بین نرفته است میبرد، با خود تکرار میکند: بلاخره خوب شدم!
3) پیام پرتقال کوکی: سراسر فیلم پیام و هشدار است اما شاید مهمترین سخن کوبریک این باشد که نهاد قدرت چگونه در خفا در نهادهای مختلف که تحت عناوین معتبر به کار مشغولند اعمال زور و سلطه میکند و مبانی و تمنیات مورد تائید خود را از طریق آنها به افراد بشر القا مینماید. کوبریک به ما نشان میدهد چگونه نهاد علم و آموزش و تکنولوژی با نهاد قدرت پیوند و بستگی مییابد.
فیلم هجویهای است بر علیه حکومتی که در راستای برآورده نمودن نظم و ثبات مورد نظرش از راههای بسیار ناجوانمردانه و خشونت بار استفاده میکند و فکر و روان آزاد تک تک افراد اجتماع را به گونهای خاص در جهت مطامع و خواستههای خود تربیت مینماید تا همیشه سنگینی سایهی قدرت را بر سر خود ببیند و بر خلاف مصالح و منافع قدرت مرکزی قدمی بر ندارد. از این طریق نهاد قدرت انضباط را در جامعه پیاده میکند. این درونمایه در بیشتر فیلمهای کوبریک دیده میشود. ■