شاعر گزارههای تلخ
چاپ اول 1394، انتشارات " لیان"
" به خیام بگو
ما سالهاست
گورمان را گم کردهایم
کودکانمان
از کوزههای دسته جمعی
آب میخورند " (شعر شماره 82 صفحه 91)
نوشتن در بارهٔ مجموعه شعر " زوم " کاری سهل و ممتنع است، سهل بدین جهت که زبانی سر راست دارد و محتوا گرا مینماید و گوشی میخواهد برای شنیدن، تا هرچه دل تنگش میخواهد بگوید؛ و به همین دلیل همدلی مخاطب را بر میانگیزد؛ و ممتنع مینماید زیرا که نخستین کتاب شاعر است و باید به آن به چشم اولین فرزند، آنهم در 50 سالگی خالق آن نگاه کرد و بدیهی است عزیز دردانه میباشد و نیاز به مراقبت ویژه دارد با وسواس و حساسیت مخصوص؛ و باید عادلانه بیشتر به روی نکات برجستهٔ آن زوم کرد.
مرکز اصلی شعرها را مضامین اجتماعی تشکیل میدهد با زبانی روایی؛ به همین خاطر، در این مجموعه، از استعارههای پیچیده کمتر نشانی میبینیم، و در حقیقت،
شاعر، کانون دوربین اش را مستقیم به قلب ابژهها زوم میکند: «از کادر بیرون افتادهبانوی منحنی
در یاد چشمی که او را زوم کرده بود
در این همه انحنا
سنگینی روزو پرتاب به پردهٔ سیاه»(شعر شماره 49 صفحه 57)
" لیلا محمودی " شاعر اندوه و ملال است و به آن تن داده است:
«نسیم میشوی و اندوه شلالم بر شانهها رها میشود»
(شعر 33 صفحه 41)
و دیگر امپراتور سرزمین خودش نیست و همه را بخشیده است.: «تمام مرزها به تو ختم میشود
کشوری در من نمانده است»(شعر 32 صفحه 40)
" لیلا محمودی "شاعر گزارهٔ های رنج است و تمام شعرهایش بوی درد و داغ میدهد و زبان خشنی که به کار گرفته، بیشتر مردانه مینماید و از عاطفه و زنانگی بهرهٔ چندانی نبردهاند؛ شعر عاشقانه اگر باشند، عاشقانهٔ اجتماعی هستند
و بر عکس شعرهای زنانهٔ معاصر، از عشق فردی و آه و نالهٔ شخصی نشانی نیست.
اگر "فروغ " " عصیان" کرد تا " اسیر" " دیوار " تابوی زنانهٔ دوران سنتی نباشد و کوشید تا در شعرش به " تولدی دیگر " از زنانگی برسد شاعر این کتاب، تلاش کرده خودش را از " فردیت " رها کرده و به مسائل جمعی بپردازد.
نوع کاربرد و گزینش واژگان، شاهدی بر این مدعا میباشد کلماتی مانند: سنگ، باد، نعل ماه، دختران کور، گور، تفنگ،
چروکیدن، زندان، شمشیر کند، عزاداری، فندک، دختران گیس بریده، طناب، دستبند، کفن و کافور، بن لادن ...
و حتی طرح روی جلد که اسارت زن و پرنده را نشان میدهد، نگاهی به مضامین ناهنجار اجتماعی دارد، نگاهی که به گزارههای تلخ، عدسیاش را زوم کرده است! البته شعرها به واسطهٔ پرداخت صریح گزارههای تلخ، از فرم گاهی غافل میماند و شکل، قربانی محتوا میشود اما هر گاه شعر تن به تصویر میدهد، تأثیر را تا مدتها در ذهن مخاطب به جا میگذارد: «نبودی و
پیرا هنت
در باد و بند
پروانه بود» (شعر 88 صفحه 97)
شعر " لیلا محمودی " وقتی تخیل، تصویر، عاطفه و ایجاز را کنار هم میآورد، به اصطلاح "شش دانگ " شعرش تمام میشود و ما را با شاعری روبه رو میکند که میتوان همچون "شهرزاد "، تا سحر گاه، سرودههایش را شنید و بیدار ماند:
«یک ایستگاه ایست
یک قطار تار
در این شب مه آلود
یک سوزن بان
در انتظار پایان باران
و توقف نمیکند
هیچ کس
نه قطار
نه باران
نه سوزن بان»
(شعر شماره 2 صفحه 4) ■
نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک
www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html
دانلود ماهنامههاي ادبيات داستاني چوك
www.chouk.ir/download-mahnameh.html
شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک
https://telegram.me/chookasosiation
اینستاگرام کانون فرهنگی چوک
http://instagram.com/kanonefarhangiechook
دانلود نمایشهای رادیویی داستان چوک
دانلود فرم ثبت نام آکادمی داستان نویسی چوک
www.chouk.ir/tadris-dastan-nevisi.html
بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان
بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر
http://www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html
فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه چوک
www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html
دانلود فصلنامههای پژوهشی شعر چوک