ترجمه از زبان آلمانی: ابوذر آهنگر، انتشارات افراز1391
هاینریش تئودور فونتانه[1](متولد 30 دسامبر سال 1819 شهر نویروپین[2] و فوت 20 سپتامبر سال 1898 در برلین) نویسنده و داروخانه دار آلمانی از بزرگان مکتب واقع گرایی (رئالیسم) و خالق شاهکارهای عظیمی چون رمان "افی بریست[3] " و رمان "اشتشلین[4] " میباشد.
او در ۶۰ سالگی با نگارش رمان تاریخی خود با نام «پیش از توفان»[5]به عنوان نویسنده شناخته شد. نام پدرش لویی هنری فونتانه[6] و نام مادرش امیلی لابری[7] بود.
پدربزرگ اش آقای پیر بارتلمی فونتانه[8]، خود نقاش و موسیقی شناس بود.
تئودور تا هفت سالگی در شهر نویروپین بود. پدرش که در قمار بدهی ی فراوانی بالا آورده بود، ناگزیر به شهر سوینمونده[9] نقل مکان کرد و در آن جا داروخانهٔ کوچکی دایر نمود و خانواده به اتفاق به آن شهر نقل مکان کردند. تئودور فونتانه تحصیلات خود در هنرستان را در نویروپین و بعدها در شهر برلین ادامه داد. و در سال 1835 با خانم امیلی روانت کومر[10] – همسر آیندهاش- ملاقات کرد.
وی در سال 1836 هنرستان را رها کرد و به فراگیری دانش داروسازی مشغول گشت. نخستین داستان کوتاه اش به نام "علاقهٔ خواهر برادری[11]" را در سال 1839 نگاشت و در سال 1839 شغلی در همان رشته داروشناسی برای خویش پیدا کرد. سرودن نخستین اشعار وی نیز در همین سالها اتفاق افتادند. وی در سال 1841 به بیماری ی تیفوس مبتلا شد، ولی با مراقب شدید پدر و مادر بهبود یافت. سپس علاوه بر کار در داروخانه به عضویت در کانونهای ادبی هم درآمد. در سال 1845 با خانم امیلی روانت کومر ازدواج کرد و اندکی بعد به استخدام یکی از بیمارستانها درآمد.
سال ها بعد در 30 سپتامبر سال 1849 تصمیم گرفت پیشهٔ پزشکی را رها کرده و خود را کاملاً وقف نویسندگی نماید. نخست به نوشتن آثار نسبتاً سیاسی در روزنامهها پرداخت، در همین سالها هم نخستین کتاب وی با نام "مردان و قهرمانان[12] " منتشر شد. سپس در سالهای بعد که کتابهای سفرنامهای رونق بسیار یافته بودند، "تفرّج در مارک براندنبورگ[13]" را نگاشت که حتا تا پایان عمر هم روی آن کار میکرد.
14 اوت سال 1851 نخستین فرزند تئودور فونتانه و همسرش به دنیا آمد که ناماش را "گیورگه George" نهادند، که در سال 1887 بر اثر بیماری از دنیا رفت. سپس نویسنده باز صاحب سه فرزند پسر به نامهای رودولف Rudolf، پتر پال Peter Paul و اولریش Ulrich شد که ایشان نیز هر یک پس از مدتی از دنیا رفتند. فرزند پنجم وی تئودور Theodor هم در سال 1856 به دنیا آمد که عمری دراز داشت و تا سال 1933 زندگی کرد. بعد از تئودور، دخترش به نام "مارتا Martha" و یا "مته Mete"(1860) و سرانجام هم آخرین پسرش فریدریش Friedrich (1864) به دنیا آمدند.
فونتانه از سال 1870 به کار نقد نمایش مشغول شد. ضمناً به اتفاق همسرش به کشورهایی چون اتریش، ایتالیا، و سوییس مسافرت کرد. در پایان این سفرها مصمم شد که دیگر برای روزنامهها مطلب ننویسد، به عوضِ آن تماماً به امر نویسندگی بپردازد. از آن زمان به بعد متون بسیاری نوشت، تا آن که در سال 1892 کارکردِ مغزش دچار آسیب گشت. پزشک توصیه کرد که وی به نوشتن و باز آفرینی ی خاطرات دوران کودکی ی خویش بپردازد تا بتواند از زحمتِ این بیماری خلاص شود. فونتانه از این توصیه پیروی کرد و سرانجام آن قدر حال اش خوب شد که توانست رمان بزرگ و سنگینی چون "افی بریست Effi Briest" و نیز دو رمان دیگر از جمله نوشتهٔ خودزندگی نامهای ی "از بیست تا سی "Von Zwanzig bis Dreißig را بنویسد و به اتمام برساند.
این نویسندهٔ ارجمند، پُرکار و راهگشای آلمانی سرانجام در بیستم ماه سپتامبر سال 1898 در شهر برلین درگذشت. همسر وفادار وی امیلی هم چهار سال بعد فوت کرد و در کنار وی دفن شد.
فونتانه از معظّم ترین نویسندگان آلمانی و نمایندهٔ برجستهٔ مکتب "ریالیسم شاعرانه[14]" آلمان محسوب میشود. وی در رمانهای خویش موفق شده است شخصیتها، حضورشان، محیط اطراف و به ویژه لحن کلامشان را به بهترین نحوی توصیف نماید. جامعه و پیرامون، اغلب در ضدِّ خواستهها و برنامههای قهرمانانِ آثار وی هستند و وی با نوعی طنز خفیف به نقد سنتها و عادات اجتماعی میپردازد.
تأثیر وی بر دیگر ادبا
از بارزترین نقشِ آثار فراوان آقای فونتانه بر دیگر نویسندگان میتوان به علاقهٔ شدید نویسندهٔ بزرگ آلمانی آقای "توماسمان Thomas Mann" به رمانهای وی به ویژه به رمان "افی بریست" اشاره کرد که شیفتگیاش به این اثر چنان بوده است که نام بزرگترین رمان خود یعنی "خانوادهٔ بودنبروک ها Buddenbrooks " را از نام یکی از شخصیتهای رمان "افی بریست" به نام "آقای بودنبروک Herr Buddenbrook" وام گرفته است.
و نیز آقای "فریدریش کریستیان دلیوس Friedrich Christian Delius" نویسندهٔ معاصر آلمان اثر خویش "درخت سالِ نویِ شهرِ ریبک Die Birnen von Ribbeck " را به احترام قصیدهٔ مشهور فونتانه به نام "مردی از منطقهٔ ریبک هافلاند Herr von Ribbeck auf Ribbeck im Havelland" به رشتهٔ تحریر درآورده است.
و هم نویسندهٔ بزرگ آلمان آقای "گونتر گراس Günter Grass" هم نام رمان بزرگ و حجیم خویش به نام "این قصه سرِ دراز دارد[15] ein Weites Feld " را از جملهٔ مشهوری در رمان افی بریست که در آن پدرِ افی رو به همسرش که در موردِ سرنوشتِ اندوه بارِ افی گلایه میکند، میگوید: "آوه لوییزه، تمام اش کن... این قصه واقعاً سرِ درازی دارد! „Ach Luise, laß ... das ist ein zu weites Feld.“ گرفته است. این رمان به شرح قصه گونهٔ وقایع تاریخی ی کشور آلمان از سال 1848 به بعد تا تاریخ فروپاشی ی دیوار برلین میپردازد. از سویی دیگر زندگی ی تئودور فونتانه به سرگذشت قهرمان این رمان یعنی آقای "تیو ووتکه Theo Wuttke" که او را در داستان "فونتی Fonty" هم صدا میزنند، بسیار شبیه است.
آثار
آثار داستانی و تحقیقی
پسر فونتانه، آقای فریدریش فونتانه توانست کلیهٔ آثار پدر را در سالهای 1904 تا سال 1926 در 21 جلد به چاپ برساند.
- تابستان در لندن Ein Sommer in London
- از انگلستان. نامهها، مطالعات و مشاهدات.
- فراسوی رودخانهٔ توید، مشاهدات از کشور اسکاتلند.
- تفرج در مارک براندنبورگ Wanderungen durch die Mark Brandenburg
- جنگ اشلسویگ-هولشتاین در سال 1864 Der Schleswig-Holsteinische Krieg im Jahre 1864
- جنگ زده. مشاهدات سال 1870. Kriegsgefangen. Erlebtes 1870
- جنگ با فرانسه Der Krieg gegen Frankreich 1870–1871
- قبل از توفان Vor dem Sturm
- گرته مینده Grete Minde
- الرنکلیپ Ellernklipp.
- او دلترا L’Adultera
- آقایِ شاخ فن ووته نو Schach von Wuthenow
- اعلیحضرت پتوفی Graf Petöfy
- کریستیان فریدریش شرنبرگ و ادبیات برلین Christian Friedrich Scherenberg und das litterarische Berlin von 1840 bis 1860
- زیر درخت گلابی Unterm Birnbaum
- سسیل Cécile
- درهم، برهم Irrungen, Wirrungen
- پنج قصر Fünf Schlösser
- اشتینه Stine
- کوییت Quitt
- غیر قابل برگشت (برگشت ناپذیر) Unwiederbringlich
- خانم ینی ترایبل یا "جایی که دل، دل را مییابد" Frau Jenny Treibl oder "Wo sich Herz zum Herzen findet""
- سالهای کودکی ی من Meine Kinderjahre
- ·افی بریست Effi Briest(از فهرست مجموعهٔ 1001 کتابی که قبل از مرگ باید خواند.)
- خانوادهٔ پوگنپول Die Poggenpuhls
- از بیست تا سی سالگی Von Zwanzig bis Dreißig
- ·آقای اشتشلین Der Stechlin(از فهرست مجموعهٔ 1001 کتابی که قبل از مرگ باید خواند.)
- ماتیلده مورینگ Mathilde Möhring
Aus England. Studien und Briefe über Londoner Theater, Kunst und Presse.
Jenseit des Tweed. Bilder und Briefe aus Schottland.
رمان "افی بریست"
رمان بلند افی بریست، شاهکار ادبیات رئالیسم آلمان نوشتهٔ آقای تیودرو فونتانه، که از روی سرگذشتی حقیقی به نگارش درآمده است، همتای رمان بزرگِ "مادام بواری Madame Bovary" شاهکار آقای "گوستاو فلوبر Gustav Flaubert" نویسندهٔ بزرگ فرانسوی به حساب میآید و تا کنون سرمشق بسیاری از نویسندگان من جمله گونتر گراس و توماسمان بوده است، و داستان آن در مورد زندگی دختر جوانی به نام افی است که در نوجوانی به همسری ی مرد سالمند و مظنونی به نام گرت Gert در میآید و در آخر پس از جدایی اندوه بار از شوهر، در جوانی میمیرد. ترجمهٔ این رمان از روی زبان اصلی یعنی همان زبان آلمانی و البته یکسر در حد بضاعت ناچیزِ مترجم، با اسلوبی ادبی و نسبتاً کهنهتر از جمله بندیهای معاصر میباشد که به هیچ عنوان ترجمهٔ تازه و البته متقن تر و گونه گون تری از این اثر بزرگ ادبی را نفی نمیکند.
رمان افی بریست تا کنون چندین مرتبه به صورت فیلم نیز درآمده است:
سال 1939 با نام "گامی از راه Der Schritt vom Wege" توسط گوستاو گروندگنس Gustaf Gründgens
سال 1955 با نام "گل سرخی در خزان Rosen im Herbst" توسط رودلف یوگرت Rudolf Jugert
سال 1970 با نام افی بریست
سال 1974 با نام افی بریست توسط راینر ورنر فاسبیندر Rainer Werner Fassbinder
سال 2009 به نام افی بریست توسط هرمینه هونتگبورت Hermine Huntgeburth
جایزهٔ ادبی ی فونتانه:
پاداشی ادبی-هنری است که از سال 1913 در شهر برلین به آثار برگزیده اهدا میشود.
برخی از هنرمندان و نویسندگانی که موفق به دریافت این جایزه شدند:
1949: هرمان کازاک Hermann Kasack
1951: هانس ورنر ریشتر Hans Werner Richter
1955: پتر هوخل Peter Huchel
1957: ارنست اشنابل Ernst Schnabel
1960: اووه یونسون Uwe Johnson
1962: گولو مان Golo Mann
1964: آرنو اشمیت Arno Schmidt
1968: گونتر گراس Günter Grass
1969: ولف بیرمان Wolf Biermann
1979: الکساندر کلوگه Alexander Kluge
1985: بریگیته کروناور Brigitte Kronauer
2009: آمینه سوگی ازدامار Emine Sevgi Özdamar■
[1]Heinrich Theodor Fontane
[2]Neuruppin
[3]Effi Briest
[4]Der Stechlin
[5])Vor dem Sturm(
[7]Emilie Labry (Fontane)
[8]Pierre Barthélemy Fontane
[10]Emilie Rouanet-Kummer
[11]Geschwisterliebe
[12]Männer und Helden
[13]Wanderungen durch die Mark Brandenburg
[15] البته ترجمهٔ تحت اللفظی ی نام این کتاب "مزرعهٔ پهناور" و یا "کشتزارِ وسیع" است. ولی چون نام این کتاب از یک جملهٔ مشهور از رمان افی بریست گرفته شده است و با توجه به مضمونِ متن ترجمهٔ این قصه سر دراز دارد، از آن استنتاج میگردد، این نام صحیحتر مینماید.
نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک
www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html
دانلود ماهنامههاي ادبيات داستاني چوك
www.chouk.ir/download-mahnameh.html
شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک
https://telegram.me/chookasosiation
اینستاگرام کانون فرهنگی چوک
http://instagram.com/kanonefarhangiechook
دانلود نمایشهای رادیویی داستان چوک
دانلود فرم ثبت نام آکادمی داستان نویسی چوک
www.chouk.ir/tadris-dastan-nevisi.html
بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان
بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر
http://www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html
فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه چوک
www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html
دانلود فصلنامههای پژوهشی شعر چوک