مختصات سبکهای مختلف نثردرمشهورترین کتابهای پس از حمله مغول
دردوبخش پیشین به مواردی از اوضاع فرهنگی و اجتماعی پس از حمله مغول، که مؤثر بر حوزه ادبیات و زبان فارسی بود، اشاره کردیم ونیز به چگونگی تحول نثر فارسی در این شرایط ومختصری از مختصات سبکی آن ونیزسبک های مختلف نثر فارسی در مشهورترین کتب این دورهپرداختیم. در این گفتاردرادامه بخش" سبک بین بینی که بیشتر رو به سوی مصنوع، مغلق و پیچیده دارد"به ویژگی ومختصات سبکی یکی از دو کتاب معروفتر این سبک یعنی نفثه المصدور زیدری نسوی میپردازیم.
گفتیم از میان آثار این دوره که آمیخته ای از نثر ساده و نثر فنی و مزین هستند، تعدادی از کتب اگر چه در بعضی از قسمتها و گاه جملههای متعدد یا چندین پاراگراف با نثری بسیار روان و ساده به نگارش درآمدهاند - و از این رو در دسته نثرهای بین بین قرار میگیرند- ولی بخش عمده کتاب به سبک نثر مصنوع و متکلف - و نه حتی فنی- است و به همین سبب گاه برخی از صاحب نظران حوزه ادبیات، بخشهای ساده این آثار را نادیده گرفته و در مجموع اثر ادبی را در دسته سبک مصنوع و متکلف تقسیم بندی مینمایند.[1]
اما حقیقت این است که بخشهای ساده اینگونه آثار خود دارای ارزش ادبی و واجد اعتبار سبک شناسانه ای هستند که نمیتوان آنها را در کلیت کتاب به حساب نیاورده و از آنها گذشت. به عبارت واضح تر اینکه به طور مثال نویسنده در بخشهای روایی، متن نثر را ساده و روان می
کند و چون به بخشهای توصیفی میرسد مطلب را به صنایع لفظی و معنوی میآمیزد، در مقایسه با نویسنده ای که تمام بخشهای کتاب را با سبک فنی پی میگیرد، دارای اعتبار سبک شناسی است. جدا از اینکه در بعضی کتب قسمتهای ساده دارای مختصات سبکی قابل توجهی هم هست. از این گونه آثار دو کتاب را میتوان بر شمرد که هم در بخش فنی و مصنوع خود و هم در بخشهای ساده و مرسل حائز اهمیت سبکی هستند: نفثه المصدور زیدری نسوی وتاریخ جهانگشای جوینی... که در این گفتار وگفتارپسین به ویژگی ومختصات ادبی این دو اثر خواهیم پرداخت.
1- نفثه المصدور (زیدری نسوی)
دکترامیرحسین یزدگردی درباره این کتاب مینویسد: «نفثه المصدور بی شبهه یکی از شاهکارهای بدیع نثر فنی و از نمونههای عالی نثر مصنوع و مزین و منشیانه نیمه اول قرن هفتم است که جای به جای نشانهایی از نثر مرسل و ساده دوره سامانی و غزنوی و چاشنی ای از لغات و ترکیبات دل انگیز فارسی قدیم نیز در آن مشهود میافتد» (1385. مقدمه: 5).
درواقع جمیع خصائص نثر فنی در این رساله موجز درج شده و در عین حال مختصات آن عبارت است از:
- افعال و کلمات فارسی: در کتاب نفثه المصدور کلمات و ترکیبات پارسی بسیار استعمال شده که حتی بعضی از آن الفاظ در کتب قدما کمتر آمده است. در باب مصادر و افعال فارسی نویسنده به استعمال قدما و مؤلفان قرن ششم بسیار توجه دارد و به پیروی ایشان خاصه ابوالمعالی افعال فارسی بسیاری آورده است. (میرفخرائی، 1386: 95).
- لغات و ترکیبات عربی: اگر چه استعمال لغات عربی تقریباً از قرن ششم شروع شده اما در قرن هفتم که مورد بحث ماست، کلمات عربی بیش از پیش وارد شده است، به طوری که اغلب عبارات را مغلق و مشکل کرده خاصه که سجع هم بر این تکلف افزوده است. در نفثه المصدور صفحهای نیست که در آن کلمات عربی استعمال نشده باشد. اگر آن را با آثار نثر قرن چهارم و پنجم مقایسه کنیم، میبینیم که آنها صدی ده یا پانزده بیشترلغات عربی ندارند ودر کتابهایی مانندتاریخ بلعمی و تاریخ سیستان لغات عربی به میزان ضرورت و نیاز وارد شده در صورتی که در این رساله مانند کلیله و دمنه بهرامشاهی لغات عربی بسیار بیشتر و به اغلب آنها در بیان مطلب احتیاج نبوده است و یکی از عوامل آن فضل نمایی و تفنن نویسنده است.
در عین حال در این رساله صفات مرکب یا افعالی که با الفاظ عربی ترکیب شده است هم مشهود است که در کتب قرن ششم و هفتم کمتر مشاهده میشود. (همان: 99- 100). استفاده از ترکیبات عربی در سیاق عبارت فارسی و نیز استعمال پاره ای از افعال و حروف زبان عربی در جملات فارسی از دیگر ویژگیهای آن است. (برگرفته از یزدگردی، 1385. مقدمه: 4).
- صنایع و تکلفات: در میان صنایع لفظی کلام، سجع و جناس و صنایعی که بر پایه سجع استوار است، همچون موازنه و ترصیع و تضمین مزدوج، بیش از همه مورد توجه مؤلف بوده است. نکته جالب توجه در سجعهای این کتاب آنکه قرینه دوم بیشتر جنبه لفظی دارد و از نظر معنی تقریباً فاقد ارزش است.
- استشهاد به آیات و احادیث و درج اشعار و امثال عربی و فارسی: در مورد استشهاد به اشعار عربی و فارسی در این کتاب چند نکته قابل توجه است: ابیاتی که در این کتاب به کار رفته، اعم از فارسی و عربی، اغلب لطیف و شیوا و بلیغ و مناسب با مقام و حال سخن است. نویسنده به هیچ روی میان اشعار فارسی و عربی فرقی ننهاده و به همان اندازه که به نقل اشعار فارسی راغب بوده، به آوردن ابیات عربی نیز اصرار تمام داشته است. اشعار فارسی از سه بیت متوالی تجاوز نمیکند، حال آنکه ابیات عربی به هفت بیت پیاپی نیز بالغ میشود. در آوردن اشعار عربی و فارسی گاه جانب اعتدال را فرو گذاشته و راه افراط پیموده وبه سخن خود سخت رنگ تکلف بخشیده است. جالب اینجاست که نویسنده دردرج واستشهاد به اشعار وامثال فارسی به حدی از ابوالمعالی و کلیله ودمنه او تقلید کرده که گاه عین ابیات کلیله را هم آورده است. (همان: 29؛ میرفخرایی،1386: 115).
- توصیف و موزونی عبارت: «وصف در نفثه المصدر در غایت تکلف و حد اعلای تصنع است، وجهه همت نویسنده بر آن مقصور است که از همه توصیفات معمول در شعر استفاده کند و برای نیل بدین غرض میکوشد تا از صنایع لفظی و معنوی کلام هر چه بیشتر مدد گیرد و با استفاده از قیاسات شعری و مراعات سجع و موازنه و ترصیع [...] به کلام خویش رنگ شعر دهد» (یزدگردی، 1385. مقدمه: 15). نویسنده گاهی در ضمن جولان قلم و بیان مطالب جملههایی آورده که تمام یا قسمتی از آن دارای وزن است و گویی مصراعی یا قسمتی از مصراع است.
- جمله بندی و قواعد صرف و نحوی: در جمله بندی کتاب، آنچه بیشتر جالب نظر و چشمگیر است، وجود جملههای معترضه بسیار است که گاه کلام را ناهموار و متکلف مینماید و فهم عبارات را بر خواننده ناآشنا به شیوه نویسنده، چنان دشوار میسازد که وی را برای دریافت معنی مراد مجبور میکند تا مطالعه جمله را دوباره و سه باره از سر گیرد و ذهن خویش را با تأنی و احتیاط از این جمل معترضه که هر یک را میتوان سدی برای درک معنی تلقی کرد، عبور دهد. (همان: 13).
دیگر اینکه نویسنده در عین پیروی از سبک کلیله و دمنه به کتب قدیم فارسی توجه داشته و بعضی از قواعد صرفی و نحوی نثرهای قدیم را هم به کار بسته است و هر چند کلام را به صنایع و محسنات آرایش داده و به تفصیل و اطناب گراییده است اما عبارات بلیغ که همچون امثال سائر و مشهور، نغز و روان است و در آن ایجاز به کار برده نیز بسیار دارد و این خود دلیل است بر آنکه نویسنده در انشاء و جمله بندی قادر و توانا بوده است. (برگرفته از میرفخرایی، 1386: 119-132).
2- تاریخ جهانگشای جوینی (عطاملک بن محمد جوینی)
پس از طی تمامی این دورهها و آثار نثری که در این فاصله زمانی در مسیر تاریخ تطور نثر فارسی خلق شده بودند، اکنون در پایان محدوده این رساله به نثر جهانگشای جوینی میرسیم. عطاملک جوینی در خاندان مستوفیان و مترسلان به دنیا آمده[2]و بر همان شیوه تربیت آنان خو گرفته بود. پس بدیهی است که در نثر خود به آداب و اصول مترسلان هم توجه دارد. به سبب توجهی که مغولان به ضبط وقایع داشتهاند، فن تاریخ نویسی در عهد آنان از اهمیت قدیم خود نیفتاد بلکه میتوان گفت در این قسمت از سابق پیشی گرفت و کتب عمده تاریخی در این زمان به وجود آمدو به جز «تاریخ جهانگشای جوینی و دیگر تاریخ وصاف که به تقلید متقدمین نوشته شده، باقی این تواریخ همه ساده و سلیس و سهل التناول است و [...] و در این قرن به تدریج سبک و شیوه قدیم منسوخ گردیده است»(بهار، 1386. ج 3: 17).
در تاریخ جهانگشا علاوه بر ارزش ثبت وقایع، محتوای تاریخی و به تعبیر دیگر، گزارش تاریخ بیش از آنکه هدف باشد، ابزاری است برای خلق شکل و فرم مناسب ...، کاری که از کمی پیش از جوینی در ادبیات ایران باب شده بود. نویسندگان برای ابراز فضل و ارائه هر چه بیشتر مهارتهای نویسندگی خود در خلق صنایع لفظی و معنوی، موضوعات و محتوای مناسبی را برمی گزیدند و آن را بستری برای نمایش لفاظی ها و صنعت پردازیهای خود قرار میدادند و گفتیم که از عهد کلیله و دمنه به بعد عده ای کتابها و مضامین قدیم را که از "حلیة زیور" عاری بود، ابزاری برای ارائه توانایی نثر نویسی فنی و مزین خود میکردند و این به طور دقیق همسویی با باورهای فرمالیستها است.
«از مسائل مهم مورد بحث فرمالیستها، فرم یا شکل اثر هنری است. از دیدگاه منتقدان فرمالیست شکل وسیله ای برای بیان محتوا نیست؛ بلکه محتوای اثر ادبی انگیزه ای است برای به وجود آوردن شکل اثر. از منظر آنان چگونگی بیان اثر هنری و ادبی بااهمیت تر است از آنچه اثر بیان میدارد. از نظر جوینی نیز گزارش تاریخ مغول و خوارزمشاهی، یعنی محتوا، انگیزه ای برای ابداع فرم یا بستر مناسبی جهت اعمال فرمی خاص بوده است» (عباسی و همکاران، 1385. مقدمه: 50).
عطاملک جوینی وبیشترنویسندگان نثرفنی باآگاهی ازشگردهاوصناعات غریبه سازی وآشنایی زدایی، در آفرینش اثر هنری خود از آنها نیک بهره جسته و فرم جدیدی را خلق کردهاند اما برخی نویسندگان نثر فنی در به کارگیری این شگردها چندان راه افراط پیمودهاند که کار به ابتذال کشیده شد و باعث فساد و تباهی زبان شدند.
جوینی هم با بهره گیری نسبتاً متعادل، از همین شگردها و تمهیدات است که به عنوان نویسنده ای صاحب سبک و دارای صدای مستقل در نثر فارسی شهرت یافته است. این برجستگی که در مقوله زبان و شیوه بیان در فرم و شکل تاریخ جهانگشا مشهود است، نشان دهنده غلبه عنصر صورت در این کتاب است، از این رو متن قابلیت زیادی برای مطالعه به روش فرمالیستی دارد. اصولاً این مرحله زمانی، دوره غلبه خصلت صورت گرایی و فرمالیستی در تاریخ نثر ایران است.
***
نثر جهانگشا یک دست نیست به این معنی که بین سبک متکلف و نثر مرسل در نوسان است یا به تعبیر برخی دارای "اضطراب سبکی" است.[3]
اگر چه عده ای میکوشند این تفاوت سبک نگارش را به طولانی بودن زمان نگارش اثر ارتباط دهند[4]، اما با توجه به آنکه در این دوره آثار بسیاری دارای این ویژگی - یعنی دارا بودن قسمتهایی به نثر ساده در کنار قسمتهایی به نثر فنی یا حتی متکلف - هستند، در واقع بیشتر از آنکه به تطویل نگارش ربط داشته باشند، تحت یک سبک نوشتاری خاص رده بندی میشوند و این آمیختن دو سبک، در واقع یک سبک سوم در این دوره محسوب میشده است. به طور خلاصه متن جهانگشا بر سه قسم است:
1. یکی قسمت مصنوعومتکلف کتاب که هنگامی که نویسنده «ازعبارت های توصیفی استفادهمیکند، شیوه نگارش به پیچیدگی میگراید و به کارگیری آیات و احادیث و گاه اشعار و امثله عربی، به پیچیدگی آن کمک میکند»(حسن زاده، 1379: 438). با توجه به شمای ارتباطی یاکوبسون این دستهگزارههایی هستند که «در آنها جهت گیری پیام متوجه پیام است. این گزارهها که خود حضور ادبی دارند و راز ادبیت متن نیز در آنها نهفته است حجم زیادی از کتاب را در بر گرفته و بررسی این نوع گزارهها کار ناقدان ادبی است» (به نقل از عباسی و همکاران، 1385. مقدمه: 51).
2. دسته دوم نثر به نسبت ساده و مرسل کتاب است. در نقل وقایع و حوادث تاریخی جنبه شاعرانه کتاب کم رنگ میشود تا حدی که نویسنده به طور کلی از صنایع لفظی اعراض میکند و به موضوع مختار خود میپردازد و آن را با وضوح تمام و نثری ساده و عامه فهم و اغلب به دور از صنایع لفظی و بیانی، بیان میکند. یاکوبسون این دسته را گزارههایی میداند «که جهت گیری پیام در آنها متوجه مخاطب است و کارکرد کنشی دارند. این گزارهها بیشتر ارزش تاریخی و جنبه اطلاع رسانی دارند. بررسی این گونه گزارهها، در حوزه کار زبان شناسی و دستور زبان تاریخی است» (به نقل از همان).
3. قسمت سوم، بخشهای نقل شده از نوشته دیگران است و این قسمت اخیر ساده تر از متن خود کتاب، یعنی بخشهای نوشته شده به قلم مولف است. به نظر میرسد که جلد دوم احوال خوارزمشاهیان (به ویژه بخشهای نخست) وتقریباً تمام مجلد سوم در ذکر احوال قرامطه و حسن صباح از این مقوله است.
در واقع مختصات سبک نگارش جوینی تمام آنچه است، که تا کنون در مورد نثر فنی و آثار زیر مجموعه آن به تفصیل گفته شد؛ نثر فنی در بالاترین قله ارتقاء خود، که پس از آن در تاریخ وصاف به سوی حضیض کشیده میشود. درگفتار آینده به جزئیات مختصات سبکی این کتاب بیشتر خواهیم پرداخت. ■
منابع
1- بهار محمدتقی. (1386). سبک شناسی، تاریخ تطور نثر فارسی. چاپ دوم.3 ج.تهران: نشر زوار.
2- حسن زاده، اسماعیل. (1379). «نگرش بر تاثیراندیشه های عطامک جوینی و رشیدالدین فضل الله»، در مجموعه مقالات اولین سمینار تاریخی هجوم مغول به ایران و پیامدهای آن. چاپ اول. ج.1. تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی. صص 435-474.
3- عباسی، حبیب اله و مهرکی، ایرج. (1385). مصحح. تاریخ جهانگشای جوینی. تالیف عطاملک بن محمد بن جوینی. چاپ اول. جلد اول. تهران: زوار.
4- - -----------------------. (1388). مصحح. تاریخ جهانگشای جوینی. تالیف عطامک بن محمد بن جوینی. چاپ اول. جلد دوم. تهران: زوار.
5- میرفخرایی، حسین. (1386). نقد نثر فارسی دوره مغول. چاپ اول. تهران: نشر ثالث
6- یزدگردی، امیرحسین. (1385). مصحح. نفثه المصدور. تالیف محمد بن احمد نسوی. چاپ دوم. تهران: نشر توس
[1] - همچون حسین میرجعفری که در مقاله خود تحت عنوان "علاء الدین عطاملک و ویژگیهای گوناگون جهانگشای جوینی" شیوه جوینی را شیوه نثر متکلف و مصنوع و فنی میخواند. برای اطلاع بیشتر ر.ک.: حسین میر جعفری، "علاء الدین عطا ملک و ویژگیهای گوناگون جهانگشای جوینی"، در مجموعه مقالات اولین سمینار تاریخی هجوم مغول به ایران و پیامدهای آن (تهران» مرکز انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، 1379)، ج 2. ص 1279.
[2] - برای اطلاع بیشتر ر.ک.: حبیب الله عباسی و ایرج مهرکی، مصحح، تاریخ جهانگشای جوینی تالیف عطا ملک بن محمد جوینی (تهران: زوار، 1385)، مقدمه. ص 13-19.
[3] - این اصلاح را دکتر عباسی و دکتر مهرکی در پیشگفتار خود بر جلد دوم این کتاب، به کار بردهاند، برای اطلاع بیشتر ر.ک.: همان. (تهران: زوار، 1388). ج.2. پیشگفتار.
[4] - همچون اسماعیل حسن زاده در مقاله خود با عنوان "نگرشی بر تاثیر اندیشههای عطا ملک جوینی و رشیدالدین فضل الله، برای اطلاع بیشتر ر.ک.: اسماعیل حسن زاده، "نگرشی بر تاثیر اندیشههای عطا ملک جوینی و رشید الدین فضل الله، در مجموعه مقالات اولین سمینار تاریخی هجوم مغول به ایران و پیامدهای آن (تهران: مرکز انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، 1379)، ج 1. ص 438.
نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک
http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html
داستان های حرفه ای ادبیات ایران و جهان را از اینجا دانلود کنید.
http://www.chouk.ir/downlod-dastan.html
دانلود ماهنامههاي ادبيات داستاني چوك و فصلنامه شعر چوک
http://www.chouk.ir/download-mahnameh.html
دانلود نمایش رادیویی داستان چوک
http://www.chouk.ir/ava-va-nama.html
دانلود فرم پیش ثبتنام آکادمی داستان نویسی چوک
http://www.chouk.ir/tadris-dastan-nevisi.html
فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه كانون فرهنگي چوك
http://www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html
بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان
http://www.chouk.ir/honarmandan.html
شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک
https://telegram.me/chookasosiation
اینستاگرام کانون فرهنگی چوک
http://instagram.com/kanonefarhangiechook
بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر
http://www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html