شاهد مرگ خویشتن بود؛
پیش از آنکه مرگ از جامش گلویی تر کند! «احمد شاملو»
اوج اضطراب زمانیست که به جرم خلاء و توخالی بودن خودت را تعقیب کنی!با خودت سالهایی را یدک بکشی که القائت کرد، باید به خاطر بودنت و زبانت شکنجه شوی و مهرداغ ترس و هول و ولای گوشه زندان پیشانی دلت را، وجودت را قالب بگیرد. ساعدی اوج این نبودن و جرم بودن خویشتن را درلال بازیهایش به نمایش گذاشت. و تاوان این نبودن و اعتراض به این نبودن را، با نمایشنامههای تارک نشین ادبیات این مرزو بوم وهمچنین زبان قصههای درهم ساز و کاونده زوایایی زندگی جمعی مردم درپس عدم آگاهی طبقاتیشان پس داد. اگرحالا جای خالیاش کنار بهرام بیضایی و زندهیاد اکبر رادی، ترکیب سه قطب قدرتمند و ارزشمند ادبیات نمایشی و داستانی این ملک است، حاصل این عمر پراز هول و ولا و ترجمان درد بودن و فرار کردن از خود به نفع فرار نکردن از ما و زندگی جمعی مردمش بود. میگویند ساعدی بعد از خواندن سنگ صبور صادق چوبک گفته بود: «سنگ صبور بو میدهد.» او همانطور که سنگ صبور را بودار دید به همان مقدار وضعیت درهم واز هم پاشیدهی، مردمش را در هرگوشه و کنار ایران بودارتر میدید.
او چنان با ذربین بومیگرائی اطراف و اکناف خودش و سرزمین مادریش را میکاوید که براحتی از پس همه کمبودها و خلاءها به در نمیآمد. ولی به سهم خودش به هرکجا که قدم میگذاشت و حس میکرد که باید بنویسد، مینوشت.
او مایهی تفکرش را بکر از اطرافش میگرفت، اما چنان حلاجیش میکرد و چنان با خلاقیت و تخیلی که داشت شکلش میداد که تبدیل به یک واقعیت مستقل از واقعیت جاری ولی تاکید کننده به آن میشد. درست مثل یک جادو، جادوی رئالیسم، رئالیسم جادویی. پیکره واقعیت رئال را میشکافت و دوباره برای ارائه با زبان شاخص خود، بازسازی میکرد.
بهرحال ساعدی حاصل طوفانیترین دوران تاریخ معاصر این دیار است!، دورانی که بحران، تلاطم، یأس و ناامیدی از پس شکستها و برخوردهای مختلف مردمی و قومی، سیاسی وادبی سربرکرده بود. ابتدای این دوره، مصادف بود با موج های سردرگمی شهری، جدال سیاسی و تاریخی سنت ومدرنیته که
به زور شمشیر و چکمه به شیارهای ترک خورده این کویر مردمی فرو شده بود.
یک خودکشی دست جمعی لازم بود تا جلوی این انحطاط گرفته شود. دقیقاً همان خوره که روح روایت و زبان بوف کور را میخورد و به انزوا میکشاند، به حقیقت به جان ساعدی و همنسلان و هم سالانش افتاده بود. اینخوره و دغدغه هم از درون و هم از بیرون، هم از داخل زندگی جمعی و هم از داخل زندگی بومی او و دیگر هم نسلانش، کران تا کران، همه جای ایران را در نوردیده بود. همه چیز در برابرهم بود. جنوب با تاریخ پر فراز و نشیبش به چوبک و بعد به گلشیری و صادقی و احمد محمود پیوند خورده بود، شمال با نیما و آذربایجان با ساعدی و براهنی و بعدها بهرنگی…
خودش میگوید "حقیقت این است که من یک هزارم کابوسها و اوهامی را که در زندگی داشتهام نتوانستهام بنویسم." با این اوصاف اضطراب، درونی کارهای او بوده، غریبگی و بومیت با نقد و کالبد شکافی دقیق ازهمه جا و ازهمه سو، و ازهمه کس. او تا لحظات پایانی عمرش که به طرز غریبی از بیدل و صائب به همراه معده ورمکردهاش حرف میزد، هم چنان برای یافتن زبان شاخص، برای ارائه دغدغهها و نشان دادن خلاها (دقیقاً ً زبانی در خور این خلاها و دغدغهها) تلاش کرد. تا جایی که رئالیسم جادویی آثار او را با رئالسیم جادویی مارکز و بورخس و دیگران… اشتباه گرفتند و با جادوگری نام این رئالسیم را به شکل کاملاً رئالیستی و نه جادویی به نام آنها قاب زدند!؟
گلشیری در جایی گمانم آیینههای دردار گفته بود"اما گاهی نوشتن یک داستان شکلدادن به کابوس فردی است. برای به یادآوردن و حتی ثبتخوابی که یادمان رفته است. وگاهی با همین کارها ممکن است بتوانیم کابوسهای جمعیمان را نیز نشان دهیم."
ساعدی اگرچه از ابتدا تا انتهای برخورد کاریش لاجرم تن به سیاست هم داد. ولی به هر حال از اثرگذارترین قصهنویسان ادبیات این مزرو بوم محسوب میشود.
گویی آوارگی، غربت وحیرانی، میراث جاودانگی ادبیات و تاریخ این دیار است که صلیب تاریخ از شمس تبریزی و شیخ اشراق گرفته تا هدایت و ساعدی و… همه را به جرم اناالحق پرستی به هر نوع به دوش افتخار خودکشیده!■
نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک
http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html
داستان های حرفه ای ادبیات ایران و جهان را از اینجا دانلود کنید.
http://www.chouk.ir/downlod-dastan.html
دانلود ماهنامههاي ادبيات داستاني چوك و فصلنامه شعر چوک
http://www.chouk.ir/download-mahnameh.html
دانلود نمایش رادیویی داستان چوک
http://www.chouk.ir/ava-va-nama.html
دانلود فرم پیش ثبتنام آکادمی داستان نویسی چوک
http://www.chouk.ir/tadris-dastan-nevisi.html
فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه كانون فرهنگي چوك
http://www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html
بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان
http://www.chouk.ir/honarmandan.html
شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک
https://telegram.me/chookasosiation
اینستاگرام کانون فرهنگی چوک
http://instagram.com/kanonefarhangiechook
بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر
http://www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html