قدمی با ترانه «امرالله اورکی کوه‌شور»/ اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

قدمی با ترانه «امرالله اورکی کوه‌شور»

«هرآن کسی که دراین حلقه نیست زنده به عشق

براو نمرده به فتوای من نماز کنید» (حافظ)

ترانه یکی از انواع ادبی است که شاید بتوان آن را زیر مجموعه‌ای از شعر قرار داد. آنچه شعر و ادبیات امروزی و معاصر را با عامه و مردم کوچه بازار مرتبط کرده است همین ترانه است. ترانه سبک و سیاقی جدا از شعر دارد و یحتمل به خاطر طراوت و حس موسیقیایی که دارد زبانی است تا هنرمند دست به بیان احساسات و جوش و خروش‌های ذهنِ خود بزند.

اما متاسفانه آنچه بین مردم رایج است این است که معمولاً ترانه و شعر را یکی دانسته و بالتبع شاعر و ترانه سرا را. اما باید گفت ترانه درختی است که در خاکِ شعر کاشته می‌شود، خاک نیست اما شعر و قوانینی از شعر برای رشد این درخت لازم است آنجا که دارای وزن است، قافیه دارد، کشف ادبی دارد و... . به نظر بسیاری از صاحبان کرسی‌های ادبیات تفاوتی که ترانه با شعر دارد در وهله اول آهنگین بودن آن است و انسجامی درونی از یک موسیقی که در بستر ترانه جا دارد و در وهله دوم زبان ساده و عامیانه است که بر زبان ترانه غالب است چیزی که کمتر در شعر دیده می‌شود و کاملاً طبیعی است. ترانه باید ساده باشد چرا که قرار است به گوش مردم برسد ویا به زبانی دیگر «ادبیات استماعی» است.

اما آنچه مبرهن است اختلاف عمر شعر و ترانه است، ادبیات و شعر کلاسیکی که سابقه‌ای چندین هزار ساله دارد در حالی که ترانه عمری دارد که با اغماض می‌توان گفت صد سال که این صد سال را نیز می‌توان با احتیاطی داهیانه به چندین برهه تقسیم بندی کرد. دوره‌ی قبل از ورود امکانات الکتریکی (رادیو) که در این دوره هنرمندان دست به ساخت تصنیف‌هایی می‌زدند که عمده نگاه آن‌ها به موسیقی بود تا به محتوای متن موسیقی (تقدم موسیقی به متن) که به عقیده‌ی بسیاری، علی اکبر شیرازی (شیدا) آغاز کننده‌ی آن است که از او تصنیف‌هایی همچون: "بته چین، عقرب زلف کجت و..." باقی مانده است. در این دوره بعدها افرادی همچون عارف قزوینی با سرودن ترانه‌هایی که ترازوی محتوا نسبت به موسیقی سنگینی می‌کرد این راه را ادامه می‌دهند. در دوره‌ای که موسیقی بزم گونه جز گزاف گویی و لامعنی گویی منفعت دیگری نداشته است. ظهور این افراد تأثیر بسیاری بر جریان ترانه نویسی داشته است. با ورود رادیو به ایران و اتفاقاتی که در قالب سیاست و اجتماع در آن سال‌ها افتاد (1319-1320). شاید بتوان نقطه عطف تمام اتفاقات و جریان‌های ادبی و موسیقیایی را در این سال‌ها جست و جو کرد. دراین دوره ترانه قالبی زیبایی شناختی دارد که جز برای یک نوع از موسیقی سبک موسیقی دیگر را نمی‌پذیرد. پیکربندی در زبان ترانه شکلی منسجم به خود می‌گیرد و در مدتی کوتاه می‌تواند مقبولیتی نسبی در بین عام و خاص پیدا کند. کسانی چون رهی معیری، بیژن ترقی و... از جمله کسانی هستند که در این سال‌ها شهرتی می‌یابند که ریشه‌ی آن در مأوای تلفیقی ترانه و موسیقی است.

همگام با صنعت فیلم‌سازی و گسترش فرهنگ پرده و دوربین، جریانی در ترانه سرایی نشت می‌کند که هنوز بعد از گذشت قریب به نیم قرن تأثیر پذیری ترانه سرایان معاصر از آن‌ها کاملاً مشهود است. افراد بزرگی همچون: ایرج جنتی عطایی، شهیار قنبری، اردلان سرافراز، زویا زاکاریان و... با رقم زدن ترانه‌هایی که نگاهی متفاوت دارند (نگاهی جهان شمول که تمام احساسات اجتماعی، عاشقانه و دیپلماتیک آن سال‌ها را در برمی گیرد) فعالیت این افراد را می‌توان حجتی گرفت بر انسجام و تناسب حاکم بر سیر فزاینده ترانه و همچنین به لحاظ فنی، اسلوب ترانه امروز دانست که در آن سال‌ها غریو فریاد رسی مردم را با قلم موزونِ عام المنفعه خود به تحریر درآوردند که از یک منظر محبوبیت زیادی که در مدتی کوتاه خیل عظیمی از جمعیت را در می‌نوردد، کسب می‌کنند و از نگاهی دیگر سواد ادبیاتی خود را به نمایش می‌گذارند. در این دوره جریان ترانه نویسی کاملاً راه خود را پیدا می‌کند و مسیر خود را از زیر بیرق شعر بیرون می‌کشد و ژانری تازه در ادبیات ایجاد می‌شود. به گونه‌ای که اولین مانیفست‌های ترانه نویسی را می‌توان در آثار این افراد استنتاج کرد.

به زعم بسیاری، ترانه "دو ماهی" آغاز گر این راه بوده است ترانه‌ای که توسط شهیار قنبری نوشته می‌شود این در حالی است که خود قنبری ترانه "جمعه" را مبداء و نقطه‌ی آغاز راه جدید ترانه سرایی می‌داند. با نزدیک شدن به سال‌های انقلاب و 57 کم‌کم این شخصیت‌ها به قصد سفر به اروپا، ایران را ترک می گویند اما این افراد هنر را محدود به زمان و جغرافیایِ غربت نمی‌دانند که کار و فعالیت‌های خود را در خارج از کشور ادامه می‌دهند هر چند تعداد مخاطبان آن‌ها طی دوره‌ای بسیار کاسته می‌شود. دوره‌ای که با شروع جنگ تحمیلی شکافی بزرگ بین مردم و ترانه ایجاد می‌شود شکافی که با سخت گیری نهادهایی از جمله صدا و سیما، ارشاد و... تا اواسط دهه 70 طول می‌کشد و به مدت قریب به 20 سال کار و فعالیت ترانه سرایی مسکوت می‌ماند اما کم‌کم فضا و مجال باز می‌شود رفته رفته دوباره جرقه‌هایی برای راه‌اندازی آن زده می‌شود، دوره‌ای که آموزش و تربیت علاقمند به ترانه به صورت زیرزمینی است اکنون رنج‌ها و زحمات به بار می‌نشیند و اواخر دهه‌ی 70 ترانه سرایانی همچون یغما گلرویی ظهور می‌کنند.

منبع غالب الهامات موج ناگهانی ترانه سرایی ای که بعد از نشر آثار یغما گلرویی صورت گرفت وامدار نگاه جهان محور و بدیعی است که ایشان بدون ترس و مهابت نسبت به خط زندگیِ اجتماعی خود، در مقوله‌های مختلفی نظیر «عشق و فقر»، «عشق و سیاست» و «عشق و...» داشته است که در بحبحه‌ی آن دوره قشر اعظم جامعه ای‌ای که پس از پشت سر گذاشتن اقسام مشکلات داخلی و خارجی اکنون به سکونی نسبی رسیده است. "قشر جوان" مخاطب اصلی این ترانه‌ها واقع شد اگر چه سیبل انتقاد بسیاری از افراد نامتخصص و نابلد قرار گرفت افرادی که فعالیت ادبی این گونه هنرمندان فرهیخته را نقطه خطری در راستای نیل به اهداف خود می‌دانستند.

و حالا پس از سال‌های سال، جامعه ترانه سرایی داخل کشور پرچم خود را در ادبیات داخلی برافراشته می‌کند. جریانی که به خوبی خود را به جریان منقطع آن سال‌ها پیوند می زند. بعدها افرادی همچون افشین مقدم، روزبه بمانی،... نیز به این جریان ادبی می‌پیوندند و به گونه‌ای راه را ادامه می‌دهند که بعد از گذشت چیزی حدود 10 سال، هنرمندانی که در خارج از کشور فعالیت موسیقایی دارند علاقه‌مند به همکاری با این افراد داخلی می‌شوند.

و در سال‌های اخیر نیز گاها شاهد خلق آثاری هستیم که با وجود تمام محدودیت‌ها و مقوله‌های اقتصادی که بر سر راه افراد هنر دوست وجود دارد، باز هم روح هنر و ادبیات در بطن آن‌ها جاری است.

این مطلب تلاشی بود برای نگاهی اجمالی به نوعی از ادبیات (نه لزوماً شعر) برای آشنایی با افرادی که شاید اسمشان بزرگ‌تر از آن چیزی نیست که در حقیقت بودند و هستند و خواهند بود...

چه دریایی میان ماست خوشا دیدار ما در خواب

چه امیدی به این ساحل خوشا فریاد زیر آب

«ایرج جنتی عطایی 1356»

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692