امروز اگر هنرمندان به سمت آن بیست و سه نفرهایی نروند که دیدهایم، لمسشانکردهایم و نوشتهایم؛ آنها لابلای قفسههای کتابخانهها خاک خواهند خورد و ذهن نوجوان و جوان امروز ما پرخواهد شد از تصویر آن بیست و سه نفرهایی که دیگران میخواهند ببینیم.
«ماجرای آن بیستوسه نفر اتفاقی است که نمونهاش در هیچ جنگی رخ نداده است». این جمله از مقدمه کتاب خاطرات خود نوشت «احمد یوسف زاده» نمایانگر آن است که در این کتاب با روایتی بدیع از هشت سال جنگ تحمیلی در قالب خاطره مواجهیم.
این کتاب روایت احمد یوسفزاده از دوران اسارتش است. او که در سن شانزده سالگی، داوطلب اعزام به جبهه میشود پس از گذراندن دوره آموزش نظامی از طرف سپاه کرمان و تیپ ثارالله این استان به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی در جریان عملیات الی بیت المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر میشود، به اسارت در میآید.
«آن بیست و سه نفر» شرح هشت ماه ابتدایی اسارت و اتفاقاتی است که برای یوسفزاده و گروه بیست و سه نفرهشان رخ داده است.
یوسفزاده خود در درباره این کتاب میگوید: «آوردن یک عده نوجوان ۱۵ ساله به کاخ صدام و واداشتن آنان به بیان اعترافاتی دروغین مبنی بر اجباری بودن اعزام رزمندگان نوجوان به جبهههای جنگ که میتوانست افکار عمومی جهانیان را در جهت خواستههای رژیم بعث عراق تغییر دهد، موضوعی است که این کتاب را بینظیر میکند.»
این کتاب که در قالب ادبیات اسارت و یا ادبیات بازداشتگاهی جای میگیرد؛ زندگی بیست و سه نفر نوجوان را
روایت میکند که در عین سن کمشان با شجاعت تمام در برابر شکنجههای جسمی و روانی دشمن، تسلیم نشدند.
تا امروز بیش از ۳۰۰ عنوان کتاب اسارت در ایران منتشر شده است. مرتضی سرهنگی چهره سال هنر انقلاب و پیشکسوت ادبیات پایداری در خصوص کارکرد ادبیات اسارت معتقد است که میتوان از ادبیات اردوگاهی در روش زندگی
خانوادهها استفاده کرد. ادبیات اردوگاهی به راحتی یک نوع زندگی را به ما آموزش میدهد. بسیاری از درسهایی که در این خاطرات هست امروز به درد ما میخورد، این کتابها به خوبی میتواند منبعی برای مشاوره خانوادهها باشد. کلیدهایی در این خاطرات هست که میتواند درهای بستهای که در خانوادههای امروزی ما وجود دارد را باز کند.
پدیده بازنمایی خود در این نوع از ادبیات به قدری پررنگ است که مردم دیگر کشورها با خواندن این نوع از ادبیات میخواهند بدانند کسانی که مانند خودشان و در شرایط خودشان قرار داشتهاند، چگونه با آن شرایط زندگی کردهاند و پیروز شدهاند. این ادبیات با شاخصههایی چون ایمان، امید و محبت، انسانیترین گونه ادبیات جنگ محسوب میشود و به همین خاطر است که خیلی زود ترجمه میشود.
خاطره نگاری، به عنوان پدیدهای که در دهه اخیر جریان پر نشاط و رو به جلو خود را بی شک مدیون پایگاه اصلی خود یعنی حوزه هنری است، امروز مراحل بلوغ و باروری خود را میگذراند. این نوع از ادبیات به مرور به ژانری منحصر به فرد تبدیل شده است که جای خود را بین مخاطبین عام و خاص پیدا کرده و امروز به عنوان ادبیات تاثیرگذار شناخته میشود.
خود نوشت «آن بیست و سه نفر» هم در این قالب یکی از درخشانترین کتب خاطره است. اتفاقی که برای این ۲۳ نفر نوجوان از رزمندگان ایران رخ داد، یکی از مهمترین اتفاقات جنگ است. رزمندگان ما در این موقعیت تصمیم بزرگی گرفتند؛ آنها نه تنها در مقابل دوربینها حرفهایی در ضدیت با ایران نزدند، بلکه تصمیم گرفتند آزاد نشوند و مدت ۹ سال را در سلولهای رژیم بعثی بمانند اما از ارزشهای خود فرو نگذارند و این همه در حالی بود که این رزمندگان نوجوان بودند.
خاطراتی از نوجوانان در جنگ و خصوصاً در اسارت، امید تازهای برای نویسندگانی بود که بعد از گذشت بیش از دو دهه نوشتن و تحقیق در موضوع جنگ، احساس میکردند که همه چیز درباره جنگ گفته شده و روایت تازهای از آن دوران به دست نمیآید.
فارغ از این که بیان این خاطرات در قالب چنین کتابهایی چقدر در زمینه شناخت ابعاد مختلف جنگ، رشادتها و ایثارگریهای رزمندگان و خانوادههایشان ضروری، کارگشا و تاثیرگذر است؛ این سوال در ذهن ایجاد میشود که چاپ و انتشار این دست کتابها چه کارکردی در جامعه دارد؟
سرعت بیان اطلاعات و تاثیرگذاری بر مخاطب به شیوههای نوین، روز به روز در حال تغییر و کامل شدن است. در این میان کتاب هنوز هم به عنوان مطمئنترین مرجع در قالب هنر و رسانه جایگاه خود را جوامع مختلف حفظ کرده است. اتفاقی که در جریان خاطره نگاری در ایران هم شکل درست خود را پیدا کرده و خاطرات توسط نویسنده و راوی برای ثبت، توسط کتاب منتشر میشوند. الزامی که به درستی در این روند تشخیص داده شده است و با توجه به محدودیتهایی چون فراموشی، فوت افراد و از دست دادن اطلاعات و اخبار ایشان از یک واقعه، فاصله از واقعیت رخ داده و گره خوردن آن با تفاسیر روز و... جمعآوری گفتگوها و خاطرات در قالب کتاب برای محفوظ ماند و ثبت واقعیت امری لازم است.
توجه به ثبت واقعیت در کتابهای خاطره باعث شده است وجوه ادبی و هنری در این آثار کمتر دیده و رعایت شود. هر چند نویسندگان در نگارش خاطرات سعی دارند ادبیاتی درخور ارائه دهند اما با خواندن غالب کتابهای خاطره، به این نتیجه میرسیم که نویسنده بیش از اینکه معطوف به «چگونه» نوشتن باشد بر «چه» نوشتن تمرکز کرده است. اتفاقی که باعث میشود کتابهای خاطره به عنوان کتابهای صادق در میان خوانندگان و پژوهشگران در آینده معرفی شوند. اما هم اینکه وجوه هنری در این کتابها کمرنگ میشود، تاثیرگذاری و رغبت مخاطب را از این دست کتابها کم میکند.
نکته بسیار مهم اینکه این دست کتب به عنوان مواد خام برای اقتباس در هنرهایی چون نمایش، سینما، انیمیشن، رمان و... میتوانند بسیار مفید باشند و در صورت استفاده درست از آن به خلق آثاری ماندگار در ژانرهای مختلف بینجامد.
کتاب «آن بیست و سه نفر» با نگاه بدیع به یکی از اتفاقات جنگ، کشش، تعلیق، فضای مناسب و... بستر بسیار مناسبی برای تولید فیلم است. اتفاقی که به طوری مقطعی با تولید یک مستند از این کتاب و پخش آن در شبکه یک سیما رخ داد. و تاثیرگذاری همان مستند بیانگر ظرفیتهای بسیار این کتاب به زبان سینماست.
«آن بیست و سه نفر» نمونهای از خاطراتی است که در صورتی که با نگاهی هنرمندانه به آن توجه شود منبع بسیار مناسبی برای ارائه آثار هنری مانند فیلم و نمایش خواهد بود.
نکته مهمی که در این مقطع باید به آن توجه کرد این است اگر این گونهی خاطرهنویسی به درستی در قالبهای هنری عرضه نشوند؛ اولاً؛ با توجه به اینکه این دست کتابها خاطراتی از چهرهای گمنام و ناشناس هستند، هیچ جذابیتی برای مخاطب نخواهد داشت. دوم؛ ممکن است گاه راویان و یا خاطرهنویسان برای جذاب شدن کتابشان و ایجاد مخاطب بیشتر دست به تغییر واقعیت بزنند و از رسالت خود که همان بیان و حفظ واقعیت است دورشوند. سوم؛ از دست دادن ظرفیتهای مخاطبانی که امروزه رسانههای پویا و پرکشش به راحتی در دسترشان است.
امروز اگر هنرمندان به سمت آن بیست و سه نفرهایی نروند که دیدهایم، لمسشانکردهایم و نوشتهایم؛ آنها لابلای قفسههای کتابخانهها خاک خواهند خورد و ذهن نوجوان و جوان امروز ما پر خواهد شد از تصویر آن بیست و سه نفرهایی که دیگران میخواهند ببینیم.