• خانه
  • بانک مقالات ادبی
  • مصاحبه با «ژان ماری گوستاو لو کلزیو» برنده جایزه نوبل ادبیات سال 2008 مصاحبه‌کننده «آدام اسمیت»؛ مترجم «نگین کارگر»

مصاحبه با «ژان ماری گوستاو لو کلزیو» برنده جایزه نوبل ادبیات سال 2008 مصاحبه‌کننده «آدام اسمیت»؛ مترجم «نگین کارگر»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

در حقیقت نوشتن برای من مانند سفر کردن است. مثل‌اینکه از خودم فاصله بگیرم و زندگی دیگری را تجربه کنم. شاید یک زندگی بهتر.

متن مصاحبه تلفنی با ژان ماری گوستاو لو کلزیو بلافاصله پس از انتخاب او به‌عنوان برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 2008

آدام اسمیت: سلام. من آدام اسمیت هستم و از طرف وب‌سایت انجمن نوبل در استکهلم با شما تماس می‌گیرم.

ژان ماری گوستاو: بله.

آدام اسمیت: می‌تونم چند دقیقه وقت شما را بگیرم؟

ژان ماری گوستاو: خواهش می‌کنم. بفرمایید.

آدام اسمیت: خیلی ممنون. شما در کشورهای مختلفی سکونت داشته‌اید و الآن شما را در فرانسه پیدا کردیم.

ژان ماری گوستاو: بله. هم‌اکنون در فرانسه هستم. چند روز دیگر به کانادا می‌روم ولی الان فرانسه هستم.

آدام اسمیت: شما در کشورهای مختلفی زندگی کردید و در جای‌جای دنیا بزرگ شدید، آیا جایی هست که آنجا را خانه خود بدانید؟

ژان ماری گوستاو: در حقیقت، باید بگویم موریس، جایی که اجدادم متعلق به آن هستند، موریس جایی است که آن را خانه و سرزمین مادری‌ام می‌دانم.

آدام اسمیت: شما دو زبانه هستید ولی همیشه به زبان فرانسوی می‌نویسید. آیا دلیل خاصی دارد؟

ژان ماری گوستاو: در حقیقت بله. وقتی بچه بودم با زبان فرانسوی بزرگ شدم؛ یعنی در مدرسه فرانسوی. پس اولین ارتباط و تماس من با ادبیات به زبان فرانسه بود و برای همین هم من به زبان فرانسوی می‌نویسم.

آدام اسمیت: شما وقتی هنوز بچه بودید نوشتن را آغاز کردید و آثار بسیار زیادی دارید. تنها کتاب‌های شما به بیش از 30 عنوان می‌رسند. آیا نوشتن آسان است؟ آیا از کشیدن خودکار به روی کاغذ لذت می‌برید؟

ژان ماری گوستاو: بله قطعاًهمین‌طور است.یکی از بزرگ‌ترین لذت‌های دنیا برای من این است که پشت میز بنشینم و بنویسم. مهم نیست کجا باشد. من دفتر کار ندارم. من در هر کجا قادر به نوشتن هستم. من یک‌تکه کاغذ روی میز می‌گذارم و بعد سفر می‌کنم. در حقیقت نوشتن برای من مانند سفر کردن است. مثل‌اینکه از خودم فاصله بگیرم و زندگی دیگری را تجربه کنم. شاید یک زندگی بهتر.

آدام اسمیت: خیلی خوب است. مردم معمولاًمی‌گویند خواندن کتاب مثل سفر کردن است؛ اما اینکه نوشتن هم این‌گونه باشد خیلی خوب است.

ژان ماری گوستاو: بله برای من هر دو این حالت را دارند. من خیلی از بودن در کشورهای خارجی لذت می‌برم. کشور جدید، جاهای جدید. همین‌طور هم از شروع به نوشتن کردن یک کتاب جدید لذت می‌برم. انگار که فرد دیگری می‌شوم.

آدام اسمیت: شما راجع به‌جاهای دیگر، فرهنگ‌های دیگر و بیشتر در مورد امکانات دیگر می‌نویسید و به‌ویژه یک کتاب در مورد آمریکایی‌ها نوشته‌اید. چه چیزی از فرهنگ آن‌ها جذاب است؟

اولین ارتباط و تماس من با ادبیات به زبان فرانسه بود و برای همین هم من به زبان فرانسوی می‌نویسم.

ژان ماری گوستاو: خب، شاید به خاطر این باشد که فرهنگ آن‌ها خیلی با فرهنگ اروپا متفاوت است و از طرف دیگر تاکنون شانسی برای بروز خود نداشته است. فرهنگی است که به‌ویژه با غلبه بر اروپا به‌نوعیبه‌وسیله جهان مدرن شکسته شده است. برای همین من احساس می‌کنم اینجا پیام مهمی برای اروپایی‌ها هست. من خودم اروپایی هستم. برای همین من احساس می‌کنم اینجا پیام مهمی برای اروپایی‌ها هست که با این فرهنگ که بسیار با فرهنگ اروپایی متفاوت است مواجه شوند. چیزهای زیادی برای یاد گرفتن از فرهنگ آمریکایی‌ها وجود دارد.

آدام اسمیت: شما همین‌طور در مورد تجربیات استعماری بسیار نوشته‌اید. فکر می‌کنید برای فرهنگ اروپایی مدرن مهم است که گذشته‌اش را به این شکل بیازماید؟

ژان ماری گوستاو: بله چون حس می‌کنم اروپا و حتی می‌توانم بگویم جامعه آمریکایی بسیار مدیون مردمانی هستند که تسلیم استعمار شدند. منظورم این است که ثروت اروپا از شکر و پنبه وابسته به مستعمرات است؛ و از این ثروت است که قطب صنعتی جهان شده است. پس مدیون مردم مستعمره‌شان هستند و باید حقی که بر گردنشان هست را بپردازند.

آدام اسمیت: گستره وسیع نوشته‌های شما قابل‌طبقه‌بندی نیست. آیا هدف واحدی برای نوشتن دارید؟

ژان ماری گوستاو: برای ابراز و بیان خودم به‌صورت درست. حس می‌کنم نویسنده فقط نوعی شاهد و گواه برای آنچه روی می‌دهد است. نویسنده پیغمبر نیست، فیلسوف هم نیست، فقط شاهدی است برای آنچه که در اطرافش روی می‌دهد؛ و نوشتن راهی است برای اینکه... بهتر بگویم بهترین راه شهادت دادن یک شاهد است.

آدام اسمیت: و برای کسانی که با کارهای شما آشنایی ندارند، ممکن است نقطه آغازی را معرفی کنید؟

ژان ماری گوستاو: اوه، نه. همچین اجازه‌ای به خودم نمی‌دهم. منظورم این است که خواندن یک فعالیت آزادانه است. نباید تصادفی باشد اما باید احساسات شما راهنمایی‌تان کنند. فکر می‌کنم خواننده‌ها آزاد هستند که از هر کجا که تمایل دارند آغاز به خواندن کتاب‌ها کنند. نباید آن‌ها را برای خواندن راهنمایی کرد.

آدام اسمیت: پاسخ جالبی بود. ممنون. به‌عنوان آخرین سؤال... دریافت جایزه باعث شهرت در آینده می‌شود. آیا پیام خاصی دارید که بخواهید به‌واسطه شهرتتان آن را منتشر کنید؟

ژان ماری گوستاو: خب، بگذارید راجع به آن فکر کنم! شرایط سختی هست. برای اینکه با چنین چیزی آشنایی ندارم... عادت ندارم پیام بدهم و افکارم را بیان کنم. بیشتر ترجیح می‌دهم خوانده شوم. برای همین شاید نوشته‌هایم برای برخی مردم الهام‌بخش باشد. به‌هرحال مطمئناً باید در آکادمی نوبل سخنرانی داشته باشم، شاید تا آن موقع چیزی پیامی برای انتشار پیدا کنم.

آدام اسمیت: پس تا دسامبر صبر می‌کنیم.

ژان ماری گوستاو: بله

آدام اسمیت: منتظر دیدارتان در استکهلم هستیم. تبریک می‌گوییم و از شما ممنون هستیم.

ژان ماری گوستاو: من هم از شما ممنونم.

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692