عمران صلاحی شاعر و نویسنده و طنزپرداز ایرانی
وی در دهم اسفند ماه سال هزار و سیصد و بیستوپنج پا به عرصه وجود گذاشت. در پی آشنایی با پرویز شاپور نوشتن را از مجله "توفیق" آغاز نمود. سپس به طنز روی آورد و در سال 1349 کتاب "طنزآوران امروز ایران" را با همکاری "بیژن اسدی پور" منتشر کرد. وی با "گلآقا" نیز همکاری داشت. عمده شهرت عمران صلاحی در سالهایی بود که برای مجلات روشنفکری "آدینه، دنیای سخن، کارنامه" بهطور مرتب مطالبی با عنوان ثابت "حالا حکایت ماست" مینوشت و ازاینرو "آقای حکایتی" لقب گرفت.
عمران صلاحی، طنزنویسی را با مطبوعات آغاز نمود. او از موضوعات پیشپاافتاده و ساده روزمره آثاری بهیادماندنی خلق میکرد. طنز او چهره متفاوتتری نسبت به بقیه آثار این حوزه دارد. دلیلش این میتواند باشد که او شعر را فقط و فقط برای دل خود سروده و نه سفارش مطبوعهای و یا به سودای حق التالیفی.
اصلیترین مشخصه طنز، ایجاد انبساط خاطر در خواننده است؛ اما عمران، در پارهای از نوشتههای طنز خود نهتنها خاطری را منبسط نمیکرد بلکه بهشدت روح و جان مخاطب را متأثر میکرد:
"برگ گل یاس را
باد قرائت نکرد
بلبل مسلول به کنجی نشست
سرفه کرد
دفتر گل بسته شد
فاتحه!"
دستهی دیگر نوشتهها بیشتر به جملات قصار، کاریکلماتور و جملات حکیمانه شباهت دارند تا طنز:
"هر که عریان آید، در باران خیس نخواهد شد."
یا:
"عکسی به دست داشت
از خود
آن را نشان من داد
پرسید:
با این مشخصات کسی را ندیدهای؟"
نوشتههای عمران صلاحی به مفهوم کلاسیک و سنتی "معنا محور" است. دارای پیامی صریح و انتقادی است. |
او در موقعیتهای طنزی که ایجاد میکند بیشتر به محتوا میاندیشد و در واقع موقعیت طنز در خدمت نتیجهای است که نویسنده میخواهد به دیگران بقبولاند.
عمران صلاحی در مهر ماه سال هشتادوپنج دار فانی را وداع گفت. برخی کتابهای او ازاینقرارند:
- گریه در آب
- ایستگاه بین راه
- رویاهای مرد نیلوفری
- یک لب و هزار خنده
- حالا حکایت ماست
- آی نسیم سحری
- روحش شاد و یادش گرامی.
ویکتور هوگو نویسندهی پرآوازهی فرانسوی
ویکتور هوگو زاده 26 فوریه 1802 و درگذشته به تاریخ 22 مه 1885 است. او بزرگترین داستاننویس، درامنویس و بنیانگذار "مکتب رمانتیسم" در ادبیات فرانسه به شمار میرود. آثار او به بسیاری از اندیشههای سیاسی و هنری زمان خود اشاره دارد؛ که از برجستهترین آنها "بینوایان"، "گوژپشت نتردام" و "مردی که میخندد" میباشد.
هوگو در نوجوانی به مطالعه آثار "شاتوبریان" علاقه بسیاری نشان میداد. او توانست قبل از بیستسالگی نخستین داستان بلند خود را منتشر کند و به جمع نویسندگان بپیوندد. آثار هوگو را بهطورکلی میتوان در پنج دسته مرور کرد:
v آثار دوره نوجوانی
v شعرها
v نمایشنامهها
v رمانها
v مجموعهای از نامهها، خاطرات، نقدها و مقالات ادبی سیاسی.
در سال 1821 هوگو در آغاز کتاب "گوژپشت نتردام" مقدمهی مفصلی مینویسد که خود همانند کتابی مستقل است؛ و اهمیت آن بهمراتب فراتر از خود درام است. این مقدمه را میتوان "مرامنامه مکتب رمانتیسم" دانست و بدین گونه است که هوگو این مکتب را بنیان مینهد.
از ویکتور هوگو جملات قصار و زیبایی بهجای مانده که در زیر برخی از آنها را با هم میخوانیم:
"به کسی عشق بورز که لایق عشق تو باشد نه تشنه عشق، چون تشنه عشق روزی سیراب میشود."
"در نوشتن از آنچه دیگران نوشتهاند، نباید یاری خواست، بلکه از جانودل خویشتن است که باید یاری جست."
"اگر انسان بتواند رنج را نیز بهمانند شهری ترک گوید میتواند خوشبختی را از سر گیرد."
مشهورترین آثار او به قرار زیرند:
اشعار:
شرقیها، برگهای خزان، صداهای درونی، سیر و سیاحت، غزلیات کوچهها و بیشهها.
نمایشنامهها:
کرامول، شاه تفریح میکند، آنژلو، تئاتر در هوای آزاد.
رمانها:
گوژپشت نتردام، بینوایان، کارگران دریا، نودوسه، مردی که میخندد، آخرین روز یک محکوم.
ویکتور هوگو در هشتادوسهسالگی پس از تحمل یک دوره بیماری در پاریس درگذشت. مرگ وی باعث سوگی ملی شد، بیش از دو میلیون نفر در مراسم خاکسپاری او شرکت کردند. هوگو تنها به خاطر شخصیت والای ادبی در ادبیات فرانسه مورد ستایش قرار نگرفت بلکه بهعنوان سیاستمداری که به تشکیل و نگهداری جمهوری سوم و دموکراسی در فرانسه کمک کرد از او قدردانی به عمل آمد. آرامگاه ویکتور هوگو در پانتیون نزدیک پارک لوکزامبورگ است.■
منابع:
سایت ادب فارسی مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری، نگاهی به آثار عمران صلاحی نوشته موسی جوادی.
سایت حکیمانه، زندگینامه ویکتور هوگو نوشته رضا قهرمانی.
سایت رهپو، زندگینامه و آثار ویکتور هوگو به نقل از مریم فودازی.
سایت کتابدوست، نگاهی به اشعار طنز عمران صلاحی، نوشته محمود موحدان.
ویکیپدیا.