/گفتاورد آب درمجموعه شعر جنون آب از هوشنگ رئوف / عابدین پاپی

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

جنون آب مجموعه شعری است از هوشنگ رئوف که در سال ۱۳۹۳توسط انتشارات نصیرا (تهران) به زیور چاپ آراسته شده و در اختیار جامعه ادبی قرار گرفته است . جنون آب نام آوردی است که از جانب هوشنگ رئوف برای مجموعه شعر " جنون آب" گزینش شده است . این گزینش بهنگام با اختیار و انتخاب بینش مند شاعر تصویر شده که از لایه های معنایی فرابخشی بهره می جوید . واژه ی جنون پی آمدهایی است که شاعر برای وجود هدفمند و حیاتی "آب" آفریده است . میدان دادن به ماهیت وجودی آب در جهت میدان داری در میدان شعر از نکات قوت شاعرند که اندرون نامگذاری مجموعه با بینشی بلند تصویر می شوند . طرح روی جلد مجموعه نوعی ناتورالیسم معنایی است که طراح با چینش واژه های طبیعی در کنار هم ، توانسته نوعی مراعات نظیر را از حیث معنایی بی نظیر سازد !

پلورالیزم معنایی از دیگر ایده های است که در طرح روی جلد به چشم می آید ، چه اینکه طراح برای سیرت آب صورت های چندگانه مفهومی را می آفریند . به بیانی طراح برای ذات یا جوهره ی باطنی آب ظواهر یا نشانه هایی چند گانه مفهوم را خلق می کند که می توان به : آبشار ، دریا و موج اشاره نمود و از این نگاه این ظواهر یا نشانه های آب نام های خانوادگی آب به شمار می آیند . مثال : آب در یا ، آب آبشار و موج آب که آب نام و نشانه ها نام خانوادگی هستند . این ترسیم روش مند مسبب گردیده تا که بین نام مجموعه با طرح روی جلد ارتباط معنایی خاصی برقرار گردد. جنون آب از مجموعه اشعاری است که با متاثر از بستر زیست محیط شاعر متولد می شود . شاعر با استفاده و بهره مند شدن از شاخک های اکولوژیستی توانسته درخت تنومند شعر را با خیزابه هایی تمر بخش مواجه سازد . شاعر دراشعارش نوعی ناتورالیسم معنایی را خلق می کند که این فرآیند برگرفته از حس نوستالوژیک شاعر است . ساده بیان این که می توان گفت شکل گیری شعور در جنون آب در زهدان طبیعت نضج و بارور می شود . در مجموعه شعر جنون آب عاطفه و احساس دارای نقشی سازنده و کارآمدند ، به گونه ای که شاعررا در این مجموعه می توان عاطفه مند تلقی کرد.

بستر زیست محیط شاعر که برگرفته از طبیعتی بکر می باشد و به بیانی دیگر تاثیرات آب و هوا و طبیعت زیستی شاعر در فرهنگ شعری آن جایگاهی خاص و فرآرونده را به خود اختصاص داده اند . دیگر نکته متوازن بودن شخصیت فردی و اجتماعی شاعر با شخصیت قلم اوست که عامل اصلی این پیوند برگرفته از همان عواطفی است که در طبیعت درونی شاعر و طبیعت بیرون شاعر وجود دارد . شاعر در مجموعه جنون آب نه دانشمند است و نه اندیشمند بلکه بینش مند و اندیشه مند می باشد . چه اینکه بدنبال تلنبار کردن واژه ها در یک مکان به هر جهتی نیست بلکه در انتخاب واژه ها در شعرش بسیار هنر مندانه عمل می کند که این هنرمندانه بودن شاعر برگرفته از بینش بلند شاعر است . شاعر واژه ها را با فرایند فکری هوشمندی معرفت شناسی می کند و همین فرآیند معرفت شناسانه ی شاعر است که شعر شاعر را از حیث معنا "فرآبند"کرده است .

به دیگر گونه زبان شاعر در این مجموعه زبانی طبیعی است و هیچگونه تطور زبانی ( گونه به گون شدن زبان ) در زبان شاعر دیده نمی شود . ولی شاعر با همین زبان طبیعی که از طبیعت اقتباس می کند ، مفاهیم و معانی تازه ای را می آفریند . علت فرا بخش این فرآیند واحد که از حیث زبان صورت پذیرفته ، سوق دادن زبان و بیان به سمت معناگرایی است نه ساختار گرایی.مهمترین عواملی که اثر شاعر را معنا گرا میکند و به اشعارش پر و بال تازه ای را می بخشد ، بهره گیری از صناعات معنوی است . مر اعات نظیر ، استعاره ، تشبیه و پارادکس از جمله صناعااتی هستند که گرایش شاعر را به سمت معناگرایی سوق داده اند . مفهوم گرایی نیز از دیگر المان هایی است که در جنون آب تصویر شده است . دلیل فزآینده بر می گرددبه اینکه شاعر کانسپتشوال ( فرآیند مفهومی ) را در بین واژه ها به زیبایی ایجاد می کند و این فرآیند مفهومی برگرفته از شناخت شاعر از کانسپت (مفهوم) واژه است . اخلاق گرایی نیز درجنون آب از دیگر خصیصه های بارز محسوب می شود . شاعر با بیان و لحنی آرام و عاطفی توانسته در بین واژه ها تعاملی فرهنگی و عاطفی را برقرار سازد که پی آمد این تعامل منجر به دمکراسی واژه ها گردیده است و البته این دمکراسی واژه ها پی امدی بنام اخلاق را ایجاد کرده است .

از دیگر نکات صنعت واژه گزینی در شعر است که شاعر بیشتر از واژه های اخلاقی و به اصطلاح خوش اخلاق و رفتار در جهت ساختن پیکر اشعارش استفاده می کند . مینی مالیسم (کوتاه گویی) در تقابل با ماکسی مالیسم (دراز گویی) برآمده است . اگر چه کوتاه گویی در دنیای دیروز هم کارآمد و با معنا بود و کاربرد ویژه ای را در نوشته های نویسندگان ایفاد می کرد ، اما در دنیای امروز که دنیای تشبث به تکنولوژی و مصنوعات است ، دیگر به مثابه ی دیروز کاربرد آنچنانی ندارد . بنابراین در فضای معنایی و نامحدود امروز ، فضایی محدود را در جهت پاسخگویی به منویات مخاطبان ایجاد نمودن کار ساده ای نیست که شاعر مجموعه ی جنون آب توانسته با چید مان کلمات در کنار هم به گستره ی معنا ، زیبایی خاصی را بیفزاید . شاعر در این مجموعه متاثر از مکتب رآلیسم می باشد و در زوایایی نیز از شاخک های رآلیسم انتقادی بهره می جوید .

دقت و بهره گیری از درون مایه ی موالید چهارگانه ی زیست محیط خود و بلد کردن تصاویری زیبا در درون بوم زیست خود ازعواملی ست که آثار شاعر را در این مجموعه زیبا کرده است . تصویر سازی از دیگر صناعاتی است که در شعر هوشنگ رئوف به خوبی دیده می شود . تصویر سازی در شعر با بهره گیری از باورداشت های عینی و ذهنی صورت می گیرد و ذهن شاعر به مانند عکاسی ماهر در شکار کردن تصاویر ناب در تکاپوست . لذا اغلب اشعار این مجموعه دارای تصاویری کارآمد هستند که در ساختن این تصاویر نیز اندیشه ی خلاق شاعر موثر افتاده است . شاعر در تصویر سازی های خود در جنون آب ابتدا تصاویر بکر و معنادار را می بیند و بعد همین تصاویر را می نویسد .

بهره گیری از واژگان فولکلور (عامیانه لری) در اشعار شاعر از دیگر ویژگی های هنری شاعرند . می توان گفت هر شاعر ی برای فرهنگ و طبیعت خود می نویسد و ضمیر خود آگاه و ناخود آگاه شاعر در این نوشتن بسیار موثراست . از همین روست که هوشنگ رئوف را می توان از شعرایی قلمداد کرد که به نوبه خود با بهره گیری از واژگان بومی توانسته به ساختار و محتوای شعر نو کمک نماید . از آن سو نیز شیره و بن مایه ی جنون آب می باشد که اغلب بن مایه ی اشعار اجتماعی و انتقادی است و در زوایایی شاعر عاطفه محور و اخلاقی است .

چند نمونه از اشعار مجموعه جنون آب را با هم وارسی می کنیم .

مزه ی نامت / روی زبانم / آنقدر شیرین است / که عمریست / تمام تلخی های دنیا را / مثل آب / سر می کشم .

شعر از صنعت واژه گزینی بهره مند می باشد . این بهره مندی از مهارت شاعر نشات می گیرد که با چید مان کلماتی هم معنا و هم خانواده در کنار هم نوعی تعامل هنری را ایجاد کرده است . دیگر نکته رعایت صناعات ادبی در شعر بوده که می توان به صنعت تضاد ، پارادکس و ایهام اشاره نمود . به عنوان مثال : مثل آب در شعر شاعر در دو معنای دور و نزدیک اعمال شده است . آشنا زدایی نیز از دیگر صناعاتی است که بیشتر در دهه ی ۸۰ در اشعار شعرای آوانگارد برجسته شد که در شعر بالا از شاعر نمود دارد .

چه حظی می برد آب / میان کاسه ی دستانت / هنگامی که از گلویت / بیابانی تشنه / عبور می کند .

شاعر در این شعر نوعی منولوگ چند جانبه را برقرار می سازد . جنبه ی زیباشناختی شعر نیز از دیگر خصایص هنری شاعرند که به زییایی در شعر نماد پیدا می کنند . نوعی آیرونی کلام در این پیرنگ شعری دیده می شود . زیرا شاعرمخاطب را با نوعی بی تناسبی طبیعی مواجه می سازد . مثال : آب و بیابان. آشنا زدایی نیز در شعر پیداست . چه اینکه شاعر در سطر دوم آشنازدایی کرده است . یعنی بر خلاف واقعیت سخن رانده و این سخن بسیار هنرمندانه جلوه می نماید .دیگر مهم که شاعر را متفاوت می سازد ، ارتباط معنایی است که بین همین شعر و نام مجموعه برقرار شده است . چرا که این شعر تعریفی جامع از موضوع مجموعه ( جنون آب ) است .

حالا که معلوم نیست / تا کی و تا کجا / باید به دنبالت بیایم / برایم چوب دستی / از بازوی درخت آلبالو بیاور / تا امانت این پاهای پیر را / به حافظه ی عاشقانه اش بسپارم . شاعر دیالوگ عاشقانه ای را بین عاشق و معشوق برقرار می سازد . و برای برقراری این دیالوگ از کلماتی استفاده می کند که همدیگر را برای تصاویر ی ناب خوب می فهمند . و دیگر بیان عشق رابامفاهیمی تازه به تصویر می کشد که مخاطب از این بیان لذت می برد . زبان ساختاری و زبان محتوایی در شعر کاملا" تصویر شده و هردو زبان با بهره گیری از المان های طبیعت است.

همه از زمستان / عبور می کنند / شاعران پیر سال می مانند / و خود را / در چشم آدمک برفی / قطره قطره /می بارند .

شعر پارادکس معنایی است و شاعر در جهت نیل به این پارادکس معنایی از واژه هایی استفاده می کند که از یک خانواده اند و به اصطلاح مراعات نظیرند، ولی در این مراعات نظیر شاعر تقابلی را بین صورت واژگان با سیرت آن ها برقرار می کند و پیامد این تقابل نیز آشتی است !واژ ه ی زمستان در این شعر ایهام است یکی بنام خود زمستان و دیگر زمستان عمر می باشد .و شاعران پیر سال نیز در دو معنا ی دور و نزدیک بکار رفته است . در این شعرشاعر هم ذات پنداری را بین هنرمن دو مردم به تصویر می کشد . و این هم ذات پنداری با صرف و هزینه ی عمر هنرمند در جهت بهبود جامعه بدست می آید .

دشت / با تپه تپه خاکستر / برجای مانده است / چه هنگام / آتشدان شقایق / خاموش گشته است .

شعراز بستری رآلیسم متولد می شود ، ولی نگاه هایی سوبژاکتیویته را برای مخاطب تجویز می کند . شاعر در این اثر کاملا" پارادکسیکال است و تشبیهات ناب شاعر زیبایی زایدالوصفی را به ساختار و محتوای شعر داده است . آیرونی کلام از مهمترین صناعاتی است که در شعر نمود پیدا می کند .مثال: دشت و تپه های خاکستر.

دشتی که از ماهیت وجودی خود تپه ها یا بلندی هایی غیر استوار و مانا را می آفریند و پایان بندی شعر نیز با رعایت صنعت تشبیه ، شعر را پر معنا کرده است . مضاف بر این که درون مایه ی شعر انتقادی است .

تا خاکستر صبح/ خواب را میان چشم ها / " بلوط سوز" می کند / درختی که با زخم تبر / در شعله نشسته است .

شعر بر پایه ی تشبیه استوار است . بن مایه ی شعر انتقادی اجتماعی است . شخصیت بخشی به واژگان و تصویر سازی های ناب بر پایه صنعت تشبیه از نکات قوت شاعرند که در این اثر هویداست . استفاده از ادبیات عامیانه و پل زدن بین زبان و لهجه بومی از دیگر رویکردهای معنایی در این اثر می باشد .

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692