ب- گروه دوم: زنان با چهرههای منفی
بخش نخست: زن درودگر ص616تا619
چکیده داستان
درودگری زنی نیکوروی و خوب پیکر داشت و اگرچه در جمال و زیبایی یگانه بود حیلههای زنان را نیز بهخوبی میدانست. هر شب وقتی درودگر به خواب میرفت، زن آهسته از در بیرون میرفت تا وقتیکه صبح میشد به خانه برمیگشت. جان درودگر به لبش رسید و بیچاره و درمانده گشت. اندیشید که من این نابکار را رسوا میکنم و طلاق میدهم و با زن پاکدامنی ازدواج میکنم. تا آنکه شبی خود را به خواب زد و زن چون دیگر شبها از خانه بیرون رفت شوهر در را محکم بست. وقتی زن برگشت در را بسته دید. فریاد زد که در را باز کن. درودگر گفت: از اینجا برگرد. چاهی عمیق نزدیک در کنده بود. زن گفت: اگر در را باز نکنی، من خود را درین چاه میاندازم تا فردا شهربان به قصاص من خون تو را بریزد. سنگ بزرگی بهدست آورد و در چاه انداخت و در پس دیوار پنهان شد. درودگر که صدای سنگ را شنید بیرون آمد تا از حقیقت حال، آگاه شود. زن در خانه جست و در را بست و فریاد برآورد. همسایگان جمع شدند که چه پیش آمد؟ گفت: ای مسلمانان این شوهر من مرد فقیری است و من با فقر او میسازم و او به شکرانه آنکه خداوند مرا در کنار او نهاد هر شب از خانه بیرون میرود و صبح میآید. بیش از این طاقت تحمل ندارم. شوهر از تهمت و گستاخی زن عاجز شد. قرار شد هر دو پیش حاکم شرع روند. رفتند و به داوری نشستند. زن سخن را به خدعه و مکر آغاز کرد و شوهر حکایت حال راست را بیان کرد. حاکم زن را به تعزیر و حدی که در شرع واجب است محکوم کرد.
ـ نکته برجستهای که در مرزباننامه نظر هر خوانندهای را به خود جلب میکند حضور بسیارِ زنان خائن به همسر، مکار و پلید است؛ یعنی از مجموع زنانی که در این کتاب مطرح میشوند زنان خیانتکار، شمار قابلتوجهی -تقریباً یکسوم کل زنان- را شامل میشوند. زنانی جسور، خائن، حیلهگر، مکار، هوسباز و بدطینت؛ اما بهراستی چرا زنانی با این صفات، اینگونه مورد توجه نویسنده بودهاند؟ آیا به دلیل اینکه او در زندگیاش با نمونههای بسیاری از این زنان رویاروی بوده و درواقع به فساد زمان خود اشاره میکند؟ اما آیا این فساد تنها متوجه زنان است؟
آیا همانگونه که زن در حضور همسایگان سعی در اظهار بیگناهی خود دارد رابطهای بین فقر و زنانی که از خانه به بیرون کشیده میشوند میتوان لحاظ کرد؟ آنهم برای زنی که همسر فردی از طبقه اجتماعی درودگر است و خود در نیکورویی و خوب پیکری بیهمتاست؟
در کتابهای دیگر نثر این دوره، نمونههای بسیاری از این زنان دیده میشود؛ مانند طوطینامه؛ اما دلیل این توجه قابلبررسی است. آنهم در جامعهای که همیشه به داشتن زنان عفیف، پاکدامن، وفادار و دوستدار شوهر معروف بوده است، جای تعجب بسیار است که تنها چند نمونه از زنان با چهرهای نسبتاً مثبت در این کتاب مطرح میشوند.
چنانکه میبینیم ادبیات ما، ادبیاتی اصولاً زنستیز و مردانه است و همواره با بدبینی و بیلطفی بسیار با زنان برخورد کرده. |
این نکته ذهن ما را تنها به بیلطفی نویسنده و نظر حاکم بر آن دوره نسبت به زن متمایل مینماید؛ و چنانکه میبینیم ادبیات ما، ادبیاتی اصولاً زنستیز و مردانه است و همواره با بدبینی و بیلطفی بسیار با زنان برخورد کرده. آنگونه که میتوان گفت کمتر کتابی در ادبیات هزارساله ما، روی خوش به زنان نشان داده است؛ و همواره ما زنان را در نقشهایی نه درخور مییابیم. ضعیف، ناتوان، نادان، مکار و... چنانکه بارها زنان کمتر از مردان دانسته شده و همواره مورد نکوهش بودهاند. باوجود شرایط محدودکنندهای که عموماً برای زنان وجود داشته است شاهد آنیم که وقتی مجالی دست میدهد زنان فرهیخته در برابر این نوشتارها به نشان دادن واکنش و نگاشتن معایب الرجال[1]ها و دفاعیهها پرداختهاند.
در این داستان ما با زنی صاحبجمال، اما مکّار و خائن به همسر مواجهیم. تا آنجا که شوهر جان بر لب آمده در پی راه خلاص برمیآید؛ اما زن نابکار، حیلهای به کار میبندد و قبل از آنکه رسوا شود، شوهر را مورد تهمت قرار میدهد. او حتی در نزد حاکم شرع نیز با مظلومنمایی قصد فریبکاری دارد اما وقتی شوهر حکایت راست را بازمیگوید، حاکم زن را به تعزیر و اجرای حد محکوم میکند. این زن از چهرههای کاملاً منفی مرزباننامه به شمار میآید. ■
2- کتابی که بیبی خانم استرآبادی (در سال 1312 ق) در پاسخ به کتاب تأدیب النسا به طنز نوشت همچنین به حق طلاق یکسویه مرد و تعدد زوجات در آن اعتراض و به حق آموزش زنان تأکید کرد.