دراین مجموعه خواننده با داستانهایی اجتماعی وداستانهای جنگی روبرو می گردد. بطوری که نویسنده با نفوذ به درون شخصیتها با بستری ازرئال داستانها رابه سوی فضای ذهنی ووهم گرایانه سوق می دهد و به سیالیتی ازذهن می رساند .
البته داستاهای جنگ هم خالی ازفضای ذهنی شخصت هایش نیستند؛که نویسنده جوان آن سعی در آفرینش وبازسازی دوباره جنگ ودنیای آدمهای بجا مانده ازاین واقعه رادارد. در طول داستانهاماباآدمهایی روبرومی شویم که درکشمکش هایی درونی سعی برمقابله بااین واقعه ی وحشناک می گردند.همین باعث شده در برخی ازداستانها فضاهای جنوب به خوبی پیش روی مخاطب به تصویر در آید.
همچنین: خرده ماهی ها وماهی خورده ها نام یکی ازیازده داستان این مجموعه است :
مردی با ریش بلند و پیراهنی سفید،آرام چیزی می خواند که در میان کلماتش تنها نام امامان برایم آشنا بود. پدرم شانه ی چپ مرده را گرفته بود و تکانش می داد.یاد شبی افتادم که همین مرده با پدرم دعوایش شده بود. هر دو یقه ی یکدیگر را گرفته، مثل تنه ی درخت همدیگر را تکان می دادند تاببینند برگهای کدامشان بیشتر می ریزد.همیشه فکر می کردم درختهایی که خیلی به هم نزدیکند همینطوری دعوا می کنند.
یادآور می شود:این اولین مجموعه ازاین نویسنده می باشد که در 88 صفحه ، توسط نشر نیلوفران در 1000 نسخه انتشار یافت. که به تازگی وارد بازار کتاب گردیده
دیدگاهها
ان شاالله
آقای پورصفری از نویسندگان جوان و قدرتمند دزفولی هستند. بهشون تبریک می گم و آرزوی پویایی قلمشون رو دارم.
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا